Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
particulars
U
جزئیات خصوصیات مشخصات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
per
U
طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
physical characteristics
U
مشخصات زمین خصوصیات بدنی
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
images
U
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
particularity
U
دارای خصوصیات معینی خصوصیات برجسته
particularity
U
جزئیات
particular redemption
U
جزئیات
minutie
U
جزئیات
minuitae
U
جزئیات
circumstantiality
U
جزئیات
paticular
U
جزئیات
detailed
U
: پر جزئیات
elaboration
U
جزئیات
detail
U
جزئیات
detailing
U
جزئیات
details
U
جزئیات
detailing
U
جزئیات تفاصیل
detail diagram
U
نمودار جزئیات
data item
U
جزئیات اطلاعات
data element
U
جزئیات اطلاعات
analyzed
U
بررسی با جزئیات
analyze
U
بررسی با جزئیات
detail drawing
U
نقشه جزئیات
analyzes
U
بررسی با جزئیات
analyzing
U
بررسی با جزئیات
analyse
U
بررسی با جزئیات
analysed
U
بررسی با جزئیات
analyses
U
بررسی با جزئیات
analysing
U
بررسی با جزئیات
detail drawing
U
رسم جزئیات
a priori
U
از کلیات به جزئیات
detail
U
جزئیات تفاصیل
minutiae
U
جزئیات کم اهمیت
detail printing
U
چاپ جزئیات
finical
U
متوجه جزئیات
ins and outs
<idiom>
U
باتمام جزئیات
detail file
U
پرونده جزئیات
detail file
U
فایل جزئیات
image detail
U
جزئیات تصویرتلویزیون
in great detail
U
با جزئیات مفصل
analysing
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzes
U
جزئیات را مطالعه کردن
he related the particulars
U
جزئیات را شرح داد
analyses
U
جزئیات را مطالعه کردن
detail
U
مشروح شرح جزئیات
analyzed
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzing
U
جزئیات را مطالعه کردن
To go into detailes.
U
وارد جزئیات شدن
roughly speaking
U
قطع نظراز جزئیات
detailing
U
مشروح شرح جزئیات
fill (someone) in
<idiom>
U
جزئیات را به شخصی گفتن
analysed
U
جزئیات را مطالعه کردن
circumstantiate
U
وارد جزئیات شدن
analyse
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyze
U
جزئیات رامطالعه کردن
echaustive
U
شامل همهء جزئیات
detail drawing
U
نقشه کشی جزئیات
particularizing
U
باذکر جزئیات شرح دادن
particularised
U
باذکر جزئیات شرح دادن
elaborates
U
به زحمت ساختن دارای جزئیات
elaborating
U
به زحمت ساختن دارای جزئیات
particularizes
U
باذکر جزئیات شرح دادن
particularized
U
باذکر جزئیات شرح دادن
elaborated
U
به زحمت ساختن دارای جزئیات
particularize
U
باذکر جزئیات شرح دادن
punctuality
U
توجه به جزئیات وقت شناسی
particularising
U
باذکر جزئیات شرح دادن
elaborate
U
به زحمت ساختن دارای جزئیات
particularises
U
باذکر جزئیات شرح دادن
detail flowchart
U
نمودار جزئیات گردش برنامه
appropriation language
U
شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
basket purchase
U
خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
exhaustively
U
چنانکه درهمه جزئیات واردشودیابحث کند
paticular
U
خصوصیات
characteristics
U
خصوصیات
specification
U
خصوصیات
pattern
U
خصوصیات
particular
U
خصوصیات
patterns
U
خصوصیات
identities
U
خصوصیات
identity
U
خصوصیات
specifications
U
خصوصیات
military specifications
U
خصوصیات نظامی
strength properties
U
خصوصیات استحکام
profiling
U
نیمرخ خصوصیات
target description
U
خصوصیات هدف
personalism
U
خصوصیات شخص
pattern
U
خصوصیات فردی
racialism
U
خصوصیات نژادی
patterns
U
خصوصیات فردی
profile
U
نیمرخ خصوصیات
profiled
U
نیمرخ خصوصیات
physical characteristics
U
خصوصیات زمین
featuring
U
خصیصه خصوصیات
features
U
خصیصه خصوصیات
featured
U
خصیصه خصوصیات
feature
U
خصیصه خصوصیات
profiles
U
نیمرخ خصوصیات
aircraft specification
U
خصوصیات هواپیما
specification
U
مشخصات
definition
U
مشخصات
paticular
U
مشخصات
identity
U
مشخصات
identities
U
مشخصات
specifications
U
مشخصات
particulars
U
مشخصات
characteristic
U
مشخصات
characteristically
U
مشخصات
definitions
U
مشخصات
characteristics
U
مشخصات
specs
U
مشخصات
bathymetry
U
اندازه گیری خصوصیات اب
bisexuality
U
داشتن خصوصیات نر وماده
hypnogogic
U
دارای خصوصیات خواب
hypnagogic
U
دارای خصوصیات خواب
volcanism
U
شرایط و خصوصیات اتشفشانی
quirks
U
خصوصیات تغییر ناگهانی
personalities
U
اخلاق و خصوصیات شخص
quirk
U
خصوصیات تغییر ناگهانی
personality
U
اخلاق و خصوصیات شخص
characters of economic growth
U
خصوصیات رشد اقتصادی
job specification
U
مشخصات شغلی
bale mark
U
مشخصات عدل
technical specifications
U
مشخصات فنی
rating plate
U
پلاک مشخصات
filespec
U
مشخصات فایل
spec
U
مشخصات بالا
rating plate
U
صفحه مشخصات
contract specification
U
مشخصات قرارداد
impedance characteristic
U
مشخصات امپدانس
specification
U
دفترچه مشخصات
IMA
U
قالب ها و خصوصیات افراد است
feminize
U
دارای خصوصیات زنانه شدن
bisexuals
U
دارای خصوصیات جنس نر وماده
bisexual
U
دارای خصوصیات جنس نر وماده
ballistics
U
شناسایی خصوصیات منحنی مسیرگلوله
descriptions
U
لیست داده ها و خصوصیات آنها
cryogenic memory
U
استفاده از خصوصیات هدایت مواد
quirks
U
تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص
capsular
U
دارای خصوصیات کپسول مجوف
quirk
U
تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص
impalpability
U
دارای خصوصیات لمس ناپذیری
technical characteristics
U
خصوصیات فنی یک دستگاه یاوسیله
description
U
لیست داده ها و خصوصیات آنها
stand-off
U
خصوصیات جنگ افزار هواپیما
stand off
U
خصوصیات جنگ افزار هواپیما
karyotype
U
مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات
purchase description
U
خصوصیات جنس مورد نیازخرید
stand-offs
U
خصوصیات جنگ افزار هواپیما
ammunition data card
U
کارت مشخصات مهمات
paper
U
ورقه مشخصات کشتی
papering
U
ورقه مشخصات کشتی
string
U
برچسب مشخصات یک رشته
papered
U
ورقه مشخصات کشتی
security
U
مشخصات کاربران مجاز
papers
U
ورقه مشخصات کشتی
characteristics
U
مشخصات ومختصات وسایل
general specification
U
مشخصات عمومی قرارداد
target description
U
شرح مشخصات هدف
particular specification
U
مشخصات ویژه در قرارداد
ems
U
مشخصات حافظه گسترشی
format
U
حدود و مشخصات فرش
interactive
U
قالبها و خصوصیات فرد را شامل میشود
wellborn
U
نجیب زاده دارای خصوصیات نجابت
performances
U
قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
heredity
U
رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارث
pl/
U
حاوی خصوصیات FORTRAN, COBOL, ALGOL
performance
U
قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
tidal tables
U
جداول مشخصات جذر و مددریا
header
U
اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
titles
U
مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
damping charactristics
U
مشخصات خفه شدن ارتعاش
describe
U
بیان مشخصات کسی یا چیزی
described
U
بیان مشخصات کسی یا چیزی
describes
U
بیان مشخصات کسی یا چیزی
describing
U
بیان مشخصات کسی یا چیزی
sourcing of suppliers
U
یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان
title
U
مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
catalogues
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
headers
U
اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
catalogued
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
characteristically
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
matrolinous
U
پارهای ازصفات و مشخصات از مادر
charge sheet
U
ورقه حاوی مشخصات متهم
charge sheets
U
ورقه حاوی مشخصات متهم
enhanced expanded memory specification
U
مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
characteristic
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
inheritance
U
انتقال خصوصیات یک کلاس یا نوع داده به دیگری
inheritances
U
انتقال خصوصیات یک کلاس یا نوع داده به دیگری
functional condition code
U
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
highest
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
badge reader
U
ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
chips
U
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
specification
U
ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com