English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetizing current U جریان مغناطیس گردانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magnetization U مغناطیس گردانی
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
induced magnetization U مغناطیس گردانی القائی
magnetizing field U میدان مغناطیس گردانی
magnetization characteristic U منحنی مغناطیس گردانی
magnetizing current U جریان مغناطیس گر
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
direct current magnet U مغناطیس جریان مستقیم
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
strain hadening U سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
rambles U سر گردانی
regimental U گردانی
ramble U سر گردانی
rambled U سر گردانی
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
repeals U باز گردانی
thinning U رقیق گردانی
revolvable U دور گردانی
rectification U راست گردانی
rim drive U لبه گردانی
data handling U داده گردانی
hardening U سخت گردانی
repeal U باز گردانی
runaround U دور سر گردانی
exception handling U استثنا گردانی
file handling U پرونده گردانی
transliteration U نویسه گردانی
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
curing vessel U فرف سخت گردانی
nitrogen hardening U سخت گردانی ازتی
strain hadening U سخت گردانی کرنشی
austemper U سخت گردانی حرارتی
selective hardening U سخت گردانی انتخابی
strain hadening U سخت گردانی سرد
hardening room U اطاق سخت گردانی
hot tempering U سخت گردانی درجهای
direct quenching U سخت گردانی مستقیم
partial jurisdiction U حق خود گردانی محدود
double hardening U سخت گردانی مضاعف
hardening furnace U کوره سخت گردانی
temper hardening U سخت گردانی بازپخت
curing oven U کوره سخت گردانی
cure rate U سرعت سخت گردانی
toughen by sparks U سخت گردانی با جرقه
work hardening U سخت گردانی سرد
hardening distortion U شکستگی سخت گردانی
hardening crake U ترک سخت گردانی
cementation U سیمانکاری سخت گردانی
induction harening U سخت گردانی القائی
hard surfacing U سخت گردانی سطحی
radiation hardening U سخت گردانی تابشی
case harden U سخت گردانی سطحی
quenching and tempering U ترساندن و سخت گردانی
electrolytic deposition U متالیزه گردانی گالوانیکی
precipitation hardening U سخت گردانی رسوبی
softening point U نقطه نرم گردانی
quench age hardening U سخت گردانی و ترساندن
austemper U سخت گردانی باینیت
softening furnace U کوره نرم گردانی
ausformig U سخت گردانی اوستینیتی
age hardening U سخت گردانی زمانی
aging U سخت گردانی زمانی
broken hardening U سخت گردانی شکسته
hardening constituent U جزء سخت گردانی
case hardening U سخت گردانی سطحی
hard facing alloy U الیاژ سخت گردانی سطحی
strain age hardening U سخت گردانی کرنشی زمانی
self hardening steel U فولاد خود سخت گردانی
simplifcation U ساده گردانی مختصر سازی
gas case hardening U سخت گردانی پوسته گازی
simplifications U ساده گردانی مختصر سازی
salt bath hardening U سخت گردانی حمام نمک
reinstatement of revolving credit U اعتبار گردانی را تجدید کردن
mold drying oven U کوره خشک گردانی قالبی
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
hardening strain U تغییر طول سخت گردانی
cold upsetting die U حدیده چاق گردانی سرد
oil hardening steel U فولاد سخت گردانی روغنی
age hardening susceptibility U تقبل سخت گردانی زمانی
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
quenched and tempered condition U حالت ترساندن و سخت گردانی
carburizer U ماده ویژه سخت گردانی
simplification U ساده گردانی مختصر سازی
magnetzation U مغناطیس
magnetic U مغناطیس
remagnetizer U مغناطیس گر
magnetism U مغناطیس
magnets U مغناطیس
magnet U مغناطیس
magneto U مغناطیس
salt bath case hardening U سخت گردانی سطحی حمام نمک
quenching and tempering furnace U کوره ویژه سخت گردانی و ترساندن
high frequency induction hardening U سخت گردانی القایی فرکانس بالا
gas fired hardening tempering furnace U کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
air hardening U سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
magnetic explorer U مغناطیس یاب
permeance U مغناطیس رسانایی
mags U مغناطیس agnetic
permeability curve U خم مغناطیس پذیری
natural magnet U مغناطیس طبیعی
focusing magnet U مغناطیس تمرکز ده
magnetic susceptibility U مغناطیس پذیری
magnetics U علم مغناطیس
elelctromagnetic U الکترو مغناطیس
susceptibility U مغناطیس پذیری
permanent magnet U مغناطیس پایدار
mag U مغناطیس agnetic
organic magnet U مغناطیس الی
p.m. U مغناطیس پایدار
magnets U مغناطیس پایدار
magnet U مغناطیس پایدار
magnetism U علم مغناطیس
magnetism U مغناطیس شناسی
magnetism U درس مغناطیس
field coil U پیچک مغناطیس گر
thermomagnetic U گرما مغناطیس
ferrimagnetism U فری مغناطیس
compound magnet U مغناطیس مرکب
magnet coil U پیچک مغناطیس
magnetic compensatory U مغناطیس تصحیح
magnetic battery U مغناطیس مرکب
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
induced magnetism U مغناطیس القایی
plunger magnet U مغناطیس پیستونی
magnetosphere U مغناطیس کره
magnetizing field U میدان مغناطیس گر
demagnetization U مغناطیس زدایی
demagnetization U مغناطیس زدائی
magnetosphere U کره مغناطیس
remanence U مغناطیس مانده
demagnetize U زدودن مغناطیس
residual magnetic induction U مغناطیس مانده
residual magnetization U مغناطیس مانده
residual magnetism U مغناطیس پس ماند
residual magnetism U مغناطیس مانده
magnetosphere U مغناطیس- کره
magneto U دارای مغناطیس
magnetometer U مغناطیس سنج
magnetosphere U مغناطیس- سپهر
simple magnet U مغناطیس ساده
magnotropism U مغناطیس گرایی
animal magnetism U مغناطیس حیوانی
magnetizable U مغناطیس پذیر
inductometer U مغناطیس سنج
magnetization U مغناطیس پذیری
blow out magnet U مغناطیس جرقه
magnetization U مغناطیس گری
magnetization U مغناطیس کنندگی
bar magnet U مغناطیس میلهای
magnetization curve U خم مغناطیس پذیری
magnetization work U مغناطیس کنندگی
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
pyromagnetic U گرما- مغناطیس
purity magnet U مغناطیس خلوص
b h cure U خم مغناطیس پذیری
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
flame hardening U سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
ion trap magnet U مغناطیس یون ربا
negative pole U قطب منفی مغناطیس
air magnetic circuit U مدار هوایی مغناطیس
demagnetizing field U میدان مغناطیس زدا
demagnetization factor U ضریب مغناطیس زدایی
magnetizability U قابلیت مغناطیس شوندگی
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
magnet winding U سیم پیچ مغناطیس
magnezation intensity U شدت مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization U شدت مغناطیس کنندگی
coercive force U نیروی مغناطیس زدا
impedance magnetometer U مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
intensity of magnetization U شدت مغناطیس گری
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com