Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
alternating current magnet
U
مغناطیس جریان متناوب
direct current magnet
U
مغناطیس جریان مستقیم
electromagnet
U
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گردانی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
Other Matches
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
nuclear magnetic resonance
U
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
magnetic
U
مغناطیس
magnet
U
مغناطیس
magnetzation
U
مغناطیس
magnetism
U
مغناطیس
magneto
U
مغناطیس
magnets
U
مغناطیس
remagnetizer
U
مغناطیس گر
magnetization
U
مغناطیس گری
magnetization
U
مغناطیس پذیری
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گر
thermomagnetic
U
گرما مغناطیس
magnetometer
U
مغناطیس سنج
magnetization
U
مغناطیس کنندگی
induced magnetism
U
مغناطیس القایی
magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری
mags
U
مغناطیس agnetic
mag
U
مغناطیس agnetic
organic magnet
U
مغناطیس الی
magnetization work
U
مغناطیس کنندگی
magnetizable
U
مغناطیس پذیر
magnetization
U
مغناطیس گردانی
magnetosphere
U
کره مغناطیس
magnet coil
U
پیچک مغناطیس
magnetosphere
U
مغناطیس کره
magnetosphere
U
مغناطیس- سپهر
magnetosphere
U
مغناطیس- کره
magnetic explorer
U
مغناطیس یاب
magnotropism
U
مغناطیس گرایی
magneto
U
دارای مغناطیس
simple magnet
U
مغناطیس ساده
natural magnet
U
مغناطیس طبیعی
magnetic susceptibility
U
مغناطیس پذیری
inductometer
U
مغناطیس سنج
susceptibility
U
مغناطیس پذیری
p.m.
U
مغناطیس پایدار
b h cure
U
خم مغناطیس پذیری
bar magnet
U
مغناطیس میلهای
magnetism
U
علم مغناطیس
remanence
U
مغناطیس مانده
magnet
U
مغناطیس پایدار
blow out magnet
U
مغناطیس جرقه
magnets
U
مغناطیس پایدار
ferrimagnetism
U
فری مغناطیس
demagnetize
U
زدودن مغناطیس
pyromagnetic
U
گرما- مغناطیس
compensating magnet
U
مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory
U
مغناطیس تصحیح
compound magnet
U
مغناطیس مرکب
magnetic battery
U
مغناطیس مرکب
magnetics
U
علم مغناطیس
elelctromagnetic
U
الکترو مغناطیس
residual magnetic induction
U
مغناطیس مانده
artificial magnet
U
مغناطیس صنعتی
demagnetization
U
مغناطیس زدایی
permanent magnet
U
مغناطیس پایدار
permeability curve
U
خم مغناطیس پذیری
permeance
U
مغناطیس رسانایی
field coil
U
پیچک مغناطیس گر
plunger magnet
U
مغناطیس پیستونی
magnetism
U
درس مغناطیس
demagnetization
U
مغناطیس زدائی
residual magnetization
U
مغناطیس مانده
residual magnetism
U
مغناطیس پس ماند
focusing magnet
U
مغناطیس تمرکز ده
purity magnet
U
مغناطیس خلوص
animal magnetism
U
مغناطیس حیوانی
residual magnetism
U
مغناطیس مانده
magnetism
U
مغناطیس شناسی
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
magnetizing force
U
شدت مغناطیس کنندگی
normal magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری معمولی
negative pole
U
قطب منفی مغناطیس
magnetised
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizes
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گردانی
magnetization vector
U
بردار مغناطیس کنندگی
magnet winding
U
سیم پیچ مغناطیس
blue beam magnet
U
مغناطیس اشعه ابی
ion trap magnet
U
مغناطیس یون ربا
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس کنندگی
coercive force
U
نیروی مغناطیس زدا
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس گری
air magnetic circuit
U
مدار هوایی مغناطیس
ageing of magnet
U
پیر شدن مغناطیس
impedance magnetometer
U
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
magnezation intensity
U
شدت مغناطیس کنندگی
magnetic biasing
U
مغناطیس گردانی مقدماتی
induced magnetism
U
مغناطیس القاء شده
magnetic potential
U
نیروی مغناطیس رانی
demagnetization factor
U
ضریب مغناطیس زدایی
induced magnetization
U
مغناطیس گردانی القائی
demagnetizing field
U
میدان مغناطیس زدا
magnetizability
U
قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetization characteristic
U
منحنی مغناطیس گردانی
magnetizing
U
مغناطیس کردن یا شدن
permanent magnet dynamic
U
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
ideal magnetization curve
U
منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
initial susceptibility and permeability
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
demagnetizing turns of armature
U
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
magnetostriction
U
تغییر شکل براثر مغناطیس
magnetics
U
درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
high frequency biasing
U
پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetic reversal
U
عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
magnetized bar
U
میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
compass binnacle
U
پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
magneto
U
اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
remanence
U
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
electromagnetic
U
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
bloop
U
عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
A magnet attracts iron.
U
آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
heavy current engineering
U
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
actions
U
جریان
flow limit
U
حد جریان
going
U
جریان
conducted
U
جریان
fluor
U
جریان
line of flow
U
خط جریان
gush
U
جریان
gushed
U
جریان
gushes
U
جریان
flow line
U
خط جریان
flowline
U
خط جریان
action
U
جریان
in hand
U
در جریان
conduct
U
جریان
insets
U
جریان
afflux
U
جریان
affluxion
U
جریان
flushing
U
جریان
flushes
U
جریان
flush
U
جریان
against the stream
U
بر ضد جریان اب
conducting
U
جریان
inset
U
جریان
process
U
جریان
streamed
U
جریان اب
conducts
U
جریان
effluvium
U
جریان
processes
U
جریان
afoot
U
در جریان
circulations
U
جریان
in the air
<idiom>
U
جریان
proceeding
U
جریان
currents
U
جریان
runoff
U
جریان
twayblade
U
جریان
total current
U
جریان کل
circulation
U
جریان
flowed
U
جریان
flows
U
جریان
flow
U
جریان
course
U
جریان
income
U
جریان
streams
U
جریان اب
rede
U
جریان
current
U
جریان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com