English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
forced alternating current U جریان متناوب فشرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
intermittent current U جریان متناوب
alternative current U جریان متناوب
alternating current U جریان متناوب
alternator U مولد جریان متناوب
magnitude of alternating current U دامنه جریان متناوب
alternators U دینام جریان متناوب
rectification of an alternating current U یکسوکنندگی جریان متناوب
alternating current motor U موتور جریان متناوب
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
alternating current instrument U سنجه جریان متناوب
alternating current circuit U مدار جریان متناوب
power of alternating current U توان جریان متناوب
alternators U مولد جریان متناوب
alternator U دینام جریان متناوب
alternating current generator U مولد جریان متناوب
free alternating current U جریان متناوب هرز
industrial alternating current U جریان متناوب صنعتی
single phase alternating current U جریان متناوب یک فازه
three phase alternating current U جریان متناوب سه فازه
diagonal flow compressor U کمپرسور با جریان متناوب
multiphase alternating current U جریان متناوب چند فازه
high frequency alternating current U جریان متناوب فرکانس بالا
synchronous alternator U مولد جریان متناوب سنکرون
welding altrnator U مولد جوش جریان متناوب
impedance U مقاومت جریان متناوب امپدانس
magneto bell U زنگ اخبار جریان متناوب
initial alternating short circuit curren U جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
inverter U وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
invisible U مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
self- U فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
alternates U متناوب کردن متناوب بودن
alternate U متناوب کردن متناوب بودن
alternated U متناوب کردن متناوب بودن
congested U فشرده انباشته شده بهم فشرده
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
Intel U فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
turbojet U توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
spotty U متناوب
continual U متناوب
intermittent U متناوب
intremittent U متناوب
interrupted U متناوب
periodic U متناوب
intermissive U متناوب
altern U متناوب
alternating U متناوب
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
periodic U متناوب پریودیک
alternating stress U تنش متناوب
alternating quantity U کمیت متناوب
interchange U متناوب ساختن
relief interval U استراحت متناوب
flow U حرکت متناوب
fluctuating load U بار متناوب
alternating load U بار متناوب
alternating field U میدان متناوب
alternate U تعویض متناوب
interchanged U متناوب ساختن
alternative reinforcement U تقویت متناوب
differential compaction U تراکم متناوب
flows U حرکت متناوب
intermittently U بطور متناوب
interchanging U متناوب ساختن
gating U قطع متناوب
spasmodic efforts U کوشش متناوب
interchanges U متناوب ساختن
keying U قطع متناوب
flowed U حرکت متناوب
alternating copolymer U همبسپار متناوب
alternating perspective U نمای متناوب
staggers U متناوب تردیدداشتن
intermittent error U خطای متناوب
periodic duty U کار متناوب
jerky U تشنجی متناوب
pealed U طنین متناوب
pealing U طنین متناوب
peals U طنین متناوب
off and on U بطور متناوب
peal U طنین متناوب
intermittent reception U موجگیری متناوب
alternator U متناوب ساز
intermitter U متناوب کننده
alternators U متناوب ساز
staggering U متناوب تردیدداشتن
interval exercises U تمرینهای متناوب
stagger U متناوب تردیدداشتن
alternates U تعویض متناوب
AC U برق متناوب
alternating arc U قوس متناوب
alternated U تعویض متناوب
alternate track U شیار متناوب
work interval U کار متناوب
load reversal U دوره بارگذاری متناوب
alternated U یک درمیان امدن متناوب
alternating axis of symmerty U محور تقارن متناوب
alternates U یک درمیان امدن متناوب
alternate U یک درمیان امدن متناوب
variation U نوسان متناوب پراکندگی
intermittent rating U کار اسمی متناوب
reciprocating U دارای حرکت متناوب
alternating stress test U ازمایش تنش متناوب
variations U نوسان متناوب پراکندگی
implusive discharge U تخلیه غیر متناوب
intermittent rain بارش متناوب باران
cycle U بصورت متناوب فاهر شدن
cycled U بصورت متناوب فاهر شدن
cycles U بصورت متناوب فاهر شدن
symmetrical alternating quantity U کمیت متناوب متقارن نامتوازن
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
compressive U فشرده
compressed U فشرده
strained U فشرده
squeezing U فشرده
squeezes U فشرده
squeezed U فشرده
squeeze U فشرده
congested U در هم فشرده
condensed U به هم فشرده
condensed U فشرده
intensive U فشرده
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
systaltic U منقبض ومنبسط شونده بصورت متناوب
torose U استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
alternator U دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
alternators U دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
impedance U مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
massive U گنده فشرده
package program U برنامه فشرده
crushed <adj.> <past-p.> U فشرده شده
steel aloy U فولاد فشرده
ice crete U بتون فشرده
compaction U فشرده سازی
press part U بخش فشرده
dicing U رقابت فشرده
massively U گنده فشرده
incompressible U فشرده نشدنی
press board U مقوای فشرده
laser U دیسک فشرده
lasers U دیسک فشرده
compressed air U هوای فشرده
packing U فشرده سازی
repressed brick U اجر فشرده
succinct U مجمل فشرده
alloy steel U فولاد فشرده
coarctate U بهم فشرده
compressed file U فایل فشرده
dices U رقابت فشرده
diced U رقابت فشرده
dice U رقابت فشرده
cast up U فشرده کردن
pack U فشرده سازی
compresses U هم فشرده کردن
cast iron U فولاد فشرده
compress U هم فشرده کردن
compact section U مقطع فشرده
compact disk U دیسک فشرده
packs U فشرده سازی
compactions U فشرده سازی
fasciated U بهم فشرده
depressed U فشرده شدن
compressing U هم فشرده کردن
condensed type U نوع فشرده
condensed type U چاپ فشرده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com