Perdic | جریان ضربهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	impluse current U	جریان ضربهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	diamonds U	شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
	blocking U	گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
	impluse circuit U	مدار جریان ضربهای
	impluse current generator U	مولد جریان ضربهای
	initial alternating short circuit curren U	جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
	instantaneous short circuit current U	جریان اتصال کوتاه ضربهای
	maximum asymmetric three phase U	current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
	unstart U	انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
Other Matches

	impact ionization U	ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
	marking current U	جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
	tricrotism U	نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
	impluse level U	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
	leakage current U	جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
	flowed U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	all mains receiver U	گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
	flows U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	flow U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	push pull U	وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
	room circuit U	جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
	current U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	currents U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	invert U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	inverting U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	inverts U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	amp U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	amps U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	ampere U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	heterodyne U	ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
	genemotor U	مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
	constrictor U	گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
	induction current U	جریان القاء شده جریان تحریک
	counter current U	جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
	constant current U	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
	runoff coefficient U	ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
	reynold's number U	این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
	dicrotism U	دو ضربهای
	posttraumatic U	پس ضربهای
	traumatic U	ضربهای
	current compensation U	کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
	current flow U	سیلان جریان فلوی جریان
	parasitic current U	جریان نشتی جریان خارجی
	three phase current U	جریان سه فاز جریان دوار
	shock concrete U	بتن ضربهای
	batch mixer U	مخلوط کن ضربهای
	impact exitation U	تحریک ضربهای
	sambon kumite U	مبارزه سه ضربهای
	tricrotic U	نبض سه ضربهای
	australian crawl U	کرال دو ضربهای
	percussion press U	پرس ضربهای
	strode analysis U	تحلیل ضربهای
	percussion welding U	جوشکاری ضربهای
	pulsating load U	بار ضربهای
	partial products U	حاصل ضربهای جز
	impluse exitation U	تحریک ضربهای
	impluse tachometer U	تاکومتر ضربهای
	impluse distortion U	اعوجاج ضربهای
	impluse function U	تابع ضربهای
	impluse generator U	مولد ضربهای
	detonation U	انفجار ضربهای
	impluse inertia U	لختی ضربهای
	impluse sender U	مولد ضربهای
	impluse switch U	کلید ضربهای
	impluse switch U	تکمه ضربهای
	shock wave U	موج ضربهای
	shock waves U	موج ضربهای
	implusing signal U	سیگنال ضربهای
	impluse wave U	موج ضربهای
	impluse detector U	اشکارسازجریان ضربهای
	impluse contact U	کنتاکت ضربهای
	implusive excitation U	تحریک ضربهای
	shock excitation U	تحریک ضربهای
	impact force U	نیروی ضربهای
	mach wave U	موج ضربهای
	impact load U	بار ضربهای
	impact printer U	چاپگر ضربهای
	impact strength U	استحکام ضربهای
	impulse discharge U	تخلیه ضربهای
	impulse turbine U	توربین ضربهای
	whipping U	حرکت ضربهای
	impulsive force U	نیروی ضربهای
	impluse breakdown U	شکست ضربهای
	ippon kumite U	مبارزه تک ضربهای
	impluse voltage U	فشار ضربهای
	detonations U	انفجار ضربهای
	transient voltage U	ولتاژ ضربهای
	drop test U	ازمایش ضربهای
	percussion riveter U	پرچ کننده ضربهای
	detached shock wave U	موج ضربهای منفصل
	impact crusher U	سنگ شکن ضربهای
	impluse voltage test U	ازمایش فشار ضربهای
	impluse withstand voltage U	فشار ضربهای ایستا
	normal shock wave U	موج ضربهای عمود
	oblique shock wave U	موج ضربهای مایل
	pulsed resistance welding U	جوشکاری مقاومتی ضربهای
	pusher type furnace U	کوره نوع ضربهای
	impluse protective level U	سطح فشار ضربهای
	impluse sound level U	سطح صوت ضربهای
	wavelet U	موج ضربهای کوچک
	impluse voltage stress U	تنش فشار ضربهای
	impluse voltage generator U	مولد فشار ضربهای
	impluse breakdown voltage U	فشار شکست ضربهای
	joint U	مفصل اتصال ضربهای
	jia ippon kumite U	مبارزه ازاد تک ضربهای
	daisy wheel printer U	چاپگر اصلی ضربهای
	jar ramming method U	روش ضربهای قالبریزی
	impact transducer U	مبدل فرایندهای ضربهای
	impluse test U	ازمایش فشار ضربهای
	impluse turbine U	توربین فشار ضربهای
	mach line U	موج ضربهای ضعیف
	impluse voltage cascade U	ابشار فشار ضربهای
	impluse voltage generation U	تولید فشار ضربهای
	tensile impact test U	ازمایش کشش ضربهای
	gresham's law U	پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
	tricrotic U	ضربان نبض بطورسه ضربهای
	impluse voltage test technipue U	روش ازمایش فشار ضربهای
	count U	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
	counted U	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
	counting U	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
	counts U	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
	hig low jack U	ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
	impluse circuit U	مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
	impluse high tension generator U	مولد فشار قوی ضربهای
	bank shot U	ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
	impluse response U	رفتار در مقابل فشار ضربهای
	idle current meter U	دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
	circuitry U	شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
	sour apple U	ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
	letting U	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
	lily U	ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
	lets U	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
	do split U	ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
	lenght U	ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
	lilies U	ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
	big ball U	ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
	light hit U	ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
	let U	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
	bedpost U	ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
	double pinochle U	ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
	big four U	ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
	forcing shot U	ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
	half worcester U	ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
	vortex ring state U	حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
	leg glance U	ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
	late cut U	ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
	give a catch U	زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
	lofts U	ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
	keilo U	ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
	lip U	ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
	impluse voltage testing plant U	ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
	loft U	ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
	bank shot U	ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
	single U	ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
	forces U	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
	forcing U	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
	jars U	این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
	force U	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
	deflections U	ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
	sidehiller U	ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود
	jarred U	این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
	deflection U	ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
	jar U	این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	drag U	ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
	dragged U	ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
	drags U	ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
	alternators U	ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
	alternator U	ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
	d.c. transformer U	ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
	d.c. machine U	ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
	electromagnetism U	پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
	draw U	ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
	draws U	ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
	bow wave U	موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
	isotach U	خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
	heavy current engineering U	مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
	odd U	ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
	odder U	ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
	oddest U	ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
	jack hammer U	مته ضربهای مته چکشی
	flushing U	جریان
	currents U	جریان
	inset U	جریان
	insets U	جریان
	in hand U	در جریان
	stream U	جریان
	going U	جریان
	conduct U	جریان
	conducted U	جریان
	affluxion U	جریان
	afflux U	جریان
	in the air <idiom> U	جریان
	circulations U	جریان
	gush U	جریان
	gushed U	جریان
	gushes U	جریان
	afoot U	در جریان
	against the stream U	بر ضد جریان اب
	conducting U	جریان
	conducts U	جریان
	action U	جریان
	processes U	جریان
	actions U	جریان
	line of flow U	خط جریان
	circulation U	جریان
	process U	جریان
	rede U	جریان
	flows U	جریان
	flushes U	جریان