Perdic | جریان تخلیه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	discharge currect U	جریان تخلیه
	lightning discharge current U	جریان تخلیه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	corona discharge current U	جریان تخلیه کورونا
Other Matches

	cargo outturn message U	پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
	evacuation U	تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
	marking current U	جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
	clearing U	تخلیه محل تخلیه بیماران
	clearings U	تخلیه محل تخلیه بیماران
	leakage current U	جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
	flowed U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	flow U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	all mains receiver U	گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
	flows U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	push pull U	وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
	room circuit U	جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
	invert U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	currents U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	current U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	inverts U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	inverting U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	ampere U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	amps U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	amp U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	heterodyne U	ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
	genemotor U	مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
	constrictor U	گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
	counter current U	جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
	constant current U	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
	induction current U	جریان القاء شده جریان تحریک
	aeromedical unit U	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
	runoff coefficient U	ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
	reynold's number U	این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
	parasitic current U	جریان نشتی جریان خارجی
	current compensation U	کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
	current flow U	سیلان جریان فلوی جریان
	three phase current U	جریان سه فاز جریان دوار
	gresham's law U	پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
	unstart U	انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
	idle current meter U	دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
	circuitry U	شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
	cargo outturn report U	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
	vortex ring state U	حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	d.c. machine U	ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
	d.c. transformer U	ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
	alternators U	ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
	alternator U	ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
	electromagnetism U	پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
	evacuate U	تخلیه
	stripping U	تخلیه
	unstuffing U	تخلیه
	evacuating U	تخلیه
	evacuated U	تخلیه
	exhaust U	تخلیه
	depletion U	تخلیه
	exhausts U	تخلیه
	evacuates U	تخلیه
	unloading U	تخلیه
	emptying U	تخلیه
	landing, storage, delivery U	تخلیه
	discharged U	تخلیه
	evacuation U	تخلیه
	disembarkation U	تخلیه
	LSD U	تخلیه
	discharges U	تخلیه
	discharge U	تخلیه
	evacuates U	تخلیه کردن
	ozone depletion U	تخلیه اوزون
	oscillating discharge U	تخلیه مواج
	vacating U	تخلیه کردن
	vacates U	تخلیه کردن
	discharge end U	محل تخلیه
	vacated U	تخلیه کردن
	point discharge U	تخلیه نقطهای
	discharge gate U	دریچه تخلیه
	disembarkation U	تخلیه کردن
	undulatory discharge U	تخلیه مواج
	vacate U	تخلیه کردن
	evacuating U	تخلیه کردن
	discharge end U	سمت تخلیه
	discharge chute U	سرسره تخلیه
	evacuated U	تخلیه کردن
	discahrge pipe U	لوله تخلیه
	self maintained discharge U	تخلیه ناوابسته
	site clearance U	تخلیه کارگاه
	sluiceway U	دهانه تخلیه
	drain cock U	لوله تخلیه
	drains U	تخلیه کردن
	draining U	تخلیه کردن
	drained U	تخلیه کردن
	drain U	تخلیه کردن
	discharges U	تخلیه بار
	surging discharge U	تخلیه نوشی
	sluices U	دریچه تخلیه
	sluiced U	دریچه تخلیه
	rotary discharger U	تخلیه گر گردان
	roll on/roll off U	بارگیری- تخلیه
	evacuate U	تخلیه کردن
	disembarks U	تخلیه کردن
	disembarking U	تخلیه کردن
	disembarked U	تخلیه کردن
	disembark U	تخلیه کردن
	discharge conveyor U	نوار تخلیه
	relief well U	چاه تخلیه
	residual discharge U	تخلیه مانده
	discharge cock U	شیر تخلیه
	road clearance U	تخلیه جاده
	quitting U	تخلیه خانه
	quit U	تخلیه خانه
	sluice U	دریچه تخلیه
	depletion layer U	ناحیه تخلیه
	discharge opening U	مجرای تخلیه
	disruptive discharge U	تخلیه جرقهای
	glow discharge U	تخلیه تابناک
	glow discharge U	تخلیه تابنده
	discharging wharf U	اسکله تخلیه
	chain of evacuation U	سیستم تخلیه
	discharging berth U	اسکله تخلیه
	discharger of a capacitor U	تخلیه خازن
	discharge voltage U	ولتاژ تخلیه
	brush discharge U	تخلیه جارویی
	high rate discharge U	تخلیه شدید
	blow off U	شیر تخلیه
	discharge velocity U	سرعت تخلیه
	impulse discharge U	تخلیه ضربهای
	battlefield evacuation U	تخلیه پزشکی
	bank sluice U	دریچه تخلیه
	coefficient of discharge U	ضریب تخلیه
	drain plug U	پیچ تخلیه
	electron discharge U	تخلیه الکترونها
	electrostatic discharge U	تخلیه الکتروستاتیکی
	escape channel U	مجرای تخلیه اب
	electrical discharge U	تخلیه برقی
	evacuant U	تخلیه کننده
	exhaust chute U	ناودان تخلیه
	exhaust stroke U	مرحله تخلیه
	electric discharge U	تخلیه الکتریکی
	corona discharge U	تخلیه کورونا
	corona discharge U	تخلیه الکتریکی
	corollary discharge U	تخلیه تبعی
	cooling water discharge U	تخلیه اب سرد
	flaming discharge U	تخلیه مشتعل
	discharge valve U	سوپاپ تخلیه
	area evacuation U	تخلیه منطقهای
	medical evacuation U	تخلیه بیماران
	dejecta U	تخلیه مدفوع
	unloads U	تخلیه کردن
	unloaded U	تخلیه کردن
	unload U	تخلیه کردن
	medical recovery U	تخلیه پزشکی
	discharge head U	ارتفاع تخلیه
	depletion area U	ناحیه تخلیه
	education pipe U	لوله تخلیه
	neural discharge U	تخلیه عصبی
	non self maintained discharge U	تخلیه وابسته
	depletion barrier U	ناحیه تخلیه
	medical evacuation U	تخلیه پزشکی
	medical evacuation U	تخلیه بهداری
	discharge spout U	ناودانه ی تخلیه
	internal discharge U	تخلیه داخلی
	discharge resistance U	مقاومت تخلیه
	air evacuation U	تخلیه هوایی
	discharge recorder U	تخلیه نگار
	abreaction U	تخلیه هیجانی
	discharge pressure U	فشار تخلیه
	lightning discharge U	تخلیه اتمسفری
	discharge opening U	راهگاه تخلیه
	discharge of chips U	تخلیه براده ها
	debarkation net U	تور تخلیه
	catharsis U	تخلیه هیجانی
	defecation U	تخلیه شکم
	main discharge U	تخلیه اصلی
	discharge nozzle U	فواره تخلیه
	depletion zone U	ناحیه تخلیه
	discharge U	تخلیه بار
	roll-on/roll-off U	بارگیری- تخلیه
	depopulation U	تخلیه جمعیت
	discharges U	تخلیه الکتریکی
	tipper U	تخلیه کننده
	to offload U	تخلیه کردن
	discharge U	تخلیه الکتریکی
	clearing out [of a place] U	تخلیه [فضایی]
	evacuates U	تخلیه مزاج کردن
	stevedores U	متصدی بارگیری و تخلیه
	stevedore U	متصدی بارگیری و تخلیه
	to discharge goods U	کالا را تخلیه کردن
	dust exhaust U	تخلیه گرد و خاک
	eduction pipe U	لوله تخلیه یاکشش
	defecates U	تخلیه کردن شکم
	sediment escape U	ساختمانهای تخلیه و شستشو
	high frequency discharge U	تخلیه فرکانس بالا
	defecating U	تخلیه کردن شکم
	dust removal U	تخلیه گرد و خاک
	evacuate U	تخلیه مزاج کردن
	evacuated U	تخلیه مزاج کردن
	defecate U	تخلیه کردن شکم
	glow discharge lamp U	لامپ تخلیه کنتاکتی
	extinction voltage U	ولتاژ قطع تخلیه
	first townsend discharge U	تخلیه اول تاونزند
	sanitation U	سیستم تخلیه فاضل اب
	unloading takes place in ... U	بار در ... تخلیه می شود.
	gas filled tube U	لامپ تخلیه گازی
	gas discharge lamp U	لامپ تخلیه گازی