English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high frequency current U جریان با بسامد زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
h.f. U بسامد زیاد
high frequency compensation U تقویت بسامد زیاد
ultrahigh frequency U بسامد ماوراء زیاد
v.h.f. U بسامد بسیار زیاد
high frequency trimmer U خازن تنظیم بسامد زیاد
line circuit breaker U کلید جریان زیاد
maximum circuit breaker U کلید جریان زیاد
overcurrent coil U بوبین جریان زیاد
overcurrent relay U رله جریان زیاد
maximum current relay U رله جریان زیاد
magnetic overload relay U رله جریان زیاد مغناطیسی
overcurrent circuit breaking U قطع مدار جریان زیاد
fused U آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
fuse U آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
jet stream U جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
aerodynamic heating U افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
frequencies U بسامد
low frequency U بسامد کم
frequency generator U بسامد زا
syntonic U هم بسامد
frequency U بسامد
low frequency U کم بسامد
frequence U بسامد
f U بسامد
l.f. U بسامد کم
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
threshold frequency U بسامد استانه
resonant frequency U بسامد همنوا
relative frequency U بسامد نسبی
v.l.f. U بسامد بسیار کم
thershold frequency U بسامد استانه
marginal frequency U بسامد کناری
high frequency U بسامد بالا
vibrational frequency U بسامد ارتعاش
video frequency U بسامد ویدئو
field frequency U بسامد میدان
voice frequency U بسامد صدایی
natural frequency U بسامد طبیعی
wave frequency U بسامد موج
medium frequency U بسامد متوسط
resting frequency U بسامد سکوت
m.f. U بسامد متوسط
law of frequency U قانون بسامد
beat frequency U بسامد زنهای
carrier frequency U بسامد حامل
inermediate frequency U بسامد واسطه
audio frequency U بسامد صوتی
audio frequency U بسامد سمعی
absolute frequency U بسامد مطلق
sound frequency U بسامد صوتی
sonic frequency U بسامد صوتی
limiting frequency U بسامد حدی
low frequency compensation U تقویت بسامد کم
cut off frequency U بسامد قطع
frequency indicator U بسامد نما
theoretical frequency U بسامد نظری
radio ferquency U بسامد رادیویی
frequency band U باند بسامد
frequency distribution U توزیع بسامد
frequency graph U نمودار بسامد
frequency diagram U نمودار بسامد
frequency curve U منحنی بسامد
frequency count U شمار بسامد
frequency converter U تغییردهنده بسامد
frequency converter U تبدیل گر بسامد
frequency compensation U تقویت بسامد
frame frequency U بسامد صحنه
picture frequency U بسامد تصویر
frequency change U تبدیل بسامد
frequency change U تغییر بسامد
frequency function U تابع بسامد
angular frequency U بسامد زاویهای
fundamental frequency U بسامد اصلی
word frequency U بسامد واژگانی
frequency table U جدول بسامد
frequency response U خم دامنه- بسامد
modulation frequency U بسامد تلفیق
r.f. U بسامد رادیویی
frequency meter U بسامد سنج
field repetition rate U بسامد میدان
flow frequency U بسامد بدهها
group frequency U بسامد گروهی
radio frequency transformer U مبدل بسامد رادیویی
clock frequency U بسامد زمان سنجی
beat frequency oscillator U اوسیلاتور با بسامد زنهای
padder U خازن تنظیم بسامد کم
frequency changer U تغییر دهنده بسامد
intermediate frequency amplifier U فزونساز بسامد واسطه
frequency histogram U نمودار ستونی بسامد
observed frequency U بسامد مشاهده شده
flicker fusion frequency U بسامد در هم امیزی سوسوها
automatic frequency control U نافم خودکار بسامد
low frequency padder U خازن تنظیم بسامد کم
intermediate frequency transformer U مبدل بسامد واسطه
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
pulling figure U اندیس تغییر بسامد بالا
mfm U ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
pushing figure U اندیس تغییر بسامد پایین
modified frequency modulation recording U ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
tuned radio frequency receiver U رادیو با بسامد میزان شده
radio frequency amplifier U فزون ساز بسامد رادیویی
frequency polygon U نمودار چند ضلعی بسامد
r f power supply U منبع توان بسامد رادیویی
cff U بسامد شاخص در سوسو زدن
critical flicker frequency U بسامد شاخص در سوسو زدن
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
conversion loss of frequency changer cry U اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
frequency medulation U تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
low frequency U امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
mickle U زیاد
greatly U زیاد
mickle or muckle U زیاد
fulsome U زیاد
intensively U زیاد
muckle U زیاد
extensive U زیاد
over and above U زیاد
immoderate U زیاد
profusely U زیاد
very U زیاد
widely U زیاد
for all the world U بی کم و زیاد
profoundly U زیاد
mortally U زیاد
no end of U زیاد
generous U زیاد
effusively U زیاد
hugely U زیاد
tremendously U زیاد
not a lettle U زیاد
overmuch U زیاد
too U زیاد
rife U زیاد
great U زیاد
great- U زیاد
populous U زیاد
immane U زیاد
in excess U زیاد
greatest U زیاد
late U زیاد
many U زیاد
extortionary U زیاد
extortionate U زیاد
excessive U زیاد
in quantities U زیاد
numerous U زیاد
superabundant U زیاد
vastly U زیاد
heart break U غم زیاد
high U زیاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com