English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
currents U جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
current U جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
base flow U مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
alternating current U جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
terminator U مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
circuit U جریان الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
intensity of current U شدت جریان الکتریکی
electric arc current U جریان قوس الکتریکی
steady current U جریان ثابت
to shuntan electric current U یک جریان الکتریکی رامنحرف ساختن
constant current charge U شارژ با جریان ثابت
continuous flow U جریان با دبی ثابت
conducting U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
transformator U الت تبدیل شکل جریان الکتریکی
conducts U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conduct U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducted U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
milliampere U اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
mas U اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
ma U اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
the work is in full swing U کاربخوبی جریان دارد
the switch is on U برق جریان دارد
commutation U تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
Blood circulates in the body. U خون در بدن جریان دارد
induces U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
orifice meter U روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
mainstream U مسیر جویباری که دران اب جریان دارد
ephemeral stream U رودی که درموقع بارندگی اب در ان جریان دارد
polarity U بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
polarities U بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
regulating U منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulates U منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulated U منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulate U منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
acoustic U تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
volt U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
volts U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
quady U رودی که فقط در فصل بارندگی جریان دارد و دربقیه فصول خشک میباشد
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
electrodynamics U شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
ohm's law U جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
electric constant U ثابت الکتریکی
dielectric resistance U مقدار مقاومت دی الکتریکی
constant voltage U فشار الکتریکی ثابت
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
instantaneous voltage U مقدار لحظهای فشار الکتریکی
constant U مقدار ثابت
parameter U مقدار ثابت
constants U مقدار ثابت
parameters U مقدار ثابت
constatnt U مقدار ثابت
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
inductivity U ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
toggle U یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
toggles U یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
He has a good permanent job. U شغل ثابت خوبی دارد
affluxion U جریان
afflux U جریان
rheostome U جریان بر
in hand U در جریان
against the stream U بر ضد جریان اب
tide U جریان
streams U جریان اب
processes U جریان
course U جریان
coursed U جریان
courses U جریان
process U جریان
flushing U جریان
flow U جریان
in the air <idiom> U جریان
rede U جریان
flowed U جریان
flushes U جریان
flows U جریان
flush U جریان
runoff U جریان
fluor U جریان
currents U جریان
proceeding U جریان
total current U جریان کل
conducts U جریان
conducting U جریان
income U جریان
action U جریان
afoot U در جریان
going U جریان
line of flow U خط جریان
conducted U جریان
streamed U جریان اب
flowline U خط جریان
circulation U جریان
gush U جریان
gushed U جریان
gushes U جریان
actions U جریان
circulations U جریان
conduct U جریان
current U جریان
streams U جریان
insets U جریان
effluvium U جریان
twayblade U جریان
flow line U خط جریان
flow limit U حد جریان
stream U جریان
streamed U جریان
inset U جریان
stream U جریان اب
switch U وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switched U وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switches U وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
current meter U جریان سنج
current files U پروندههای در جریان
current passage U عبور جریان
fault current U جریان عیب
progressing U ترقی جریان
crosscurrent U جریان مخالف
cutoff U قطع جریان
fault current U جریان خطا
reversal process U جریان معکوس
exciting current U جریان تحریک
faradic current U جریان فارادی
fair tide U جریان اب موافق
current intensity U شدت جریان
current loss U گمگشتگی جریان
current flow U شار جریان
current capacity U فرفیت جریان
extra current U جریان اضافی
current loss U تلف جریان
current compensation U جبران جریان
flow control U کنترل جریان
current density U تکائف جریان
field current U جریان میدان
progress U ترقی جریان
current divider U مقسم جریان
current distortion U اعوجاج جریان
current density U غلظت جریان
progressed U ترقی جریان
current detector U اشکارساز جریان
progresses U ترقی جریان
stray U جریان همهمه گر
effective value U جریان موثر
flood currents U جریان سیلابی
current density U چگالی جریان
strays U جریان همهمه گر
flood current U جریان مدی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com