English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wake U جریانهای حلقوی بال
waked U جریانهای حلقوی بال
wakes U جریانهای حلقوی بال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
vortex drag U پسای جریانهای حلقوی
Other Matches
loop sling U مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
eddy currents U جریانهای فوکو
foucault currents U جریانهای فوکو
local currents U جریانهای فوکو
low level switch U کلید جریانهای ضعیف
burble U جریانهای گردابی و اشفته درسیال
counts U تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counted U تعداد جریانهای ضربهای شمردن
count U تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counting U تعداد جریانهای ضربهای شمردن
burbling U جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbled U جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbles U جریانهای گردابی و اشفته درسیال
diapositive U تولید حرارت توسط جریانهای با فرکانس زیاد
rheometer U الت سنجش سرعت جریانهای الکتریک یا خون
conical flow U تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
common flow afterburner توربوفن تقویت شده [که در آن جریانهای مرکزی و محیطی بعد از پس سوز با یکدیگرترکیب می شوند.]
convolute U حلقوی
loop code U کد حلقوی
cricoid U حلقوی
annular U حلقوی
annulated U حلقوی
terete U حلقوی
vortical U حلقوی
orbiculate U حلقوی
ring cartilage U حلقوی
sigmoid U حلقوی
vortiginous U حلقوی
annulate U حلقوی
ring tension U کشش حلقوی
curl field U میدان حلقوی
ring armature U ارمیچر حلقوی
peristalsis U حرکات حلقوی
ring nebula U ابری حلقوی
fairy ring U قارچ حلقوی
loop knot tie U گره حلقوی
loop antenna U انتن حلقوی
ring nebula U سحابی حلقوی
interlocking U حلقوی بافتن
ringbolt hitching U خفت حلقوی
ring network U شبکه حلقوی
verticillation U ارایش حلقوی
ringing U حلقوی شدن
cup point U تیزی حلقوی
annular burner U مشعل حلقوی
annular eclipse U کسوف حلقوی
annular jet U فوران حلقوی
annular projection U برامدگی حلقوی
loop mill rolling U نوردکاری حلقوی
ring U جسم حلقوی
annulus U حلقه حلقوی
apple ring fender U دفرای حلقوی
snap ring U خار حلقوی
bustle pipe U لوله حلقوی
lyraring nebula U ابری حلقوی شلیاق
lyraring nebula U سحابی حلقوی شلیاق
vortices U جریان حلقوی یا گردابی
circular shift U تغییر مکان حلقوی
vortexes U جریان حلقوی یا گردابی
vortex U جریان حلقوی یا گردابی
atoll U جزیره مرجانی حلقوی
atolls U جزیره مرجانی حلقوی
bagel U نان شیرینی حلقوی
induction ring heater U گرمکن حلقوی القائی
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
convoluted U بهم تابیده حلقوی
uncoil U غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiling U غیر حلقوی کردن یا شدن
toothed ring armature U ارمیچر حلقوی دندانه دار
uncoils U غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiled U غیر حلقوی کردن یا شدن
can annular U محفظه احتراق حلقوی شکل
cannular U محفظه احتراق حلقوی شکل
mantle ring U تیر حمال حلقوی شکل
warp-loop fringe U ریشه حلقوی [در قالی همدان]
electrodynamics U شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
coil antenna U انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
vortex filament U خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
critical mach number U عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
plug nozzle U نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
slotting U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rotate U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
slots U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slot U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rotated U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
cumuli U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumulus U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
ring and bead sight U دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
cards U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
circular list U لیست مدور لیست حلقوی
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com