English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reefer U جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefers U جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
greatcoat U پالتو
paletot U پالتو
sailoring U ملوانی
greatcoats U پالتو
car coat U پالتو
topcoat U پالتو
overcoats U پالتو
overcoat U پالتو
to follow the sea U ملوانی کردن
sail locker U انبار ملوانی
sea bag U کیسه ملوانی
hornpipe U رقص ملوانی
seaman's eye U دید ملوانی
seaman's eye U بینش ملوانی
advanced rigging U ملوانی پیشرفته
boatswain's call U سوت ملوانی
marlinspike seamanship U ملوانی کردن
trench coats U پالتو کمربنددار
trench coats U پالتو بارانی نظامی
sail locker U انبار وسایل ملوانی
nautical U مربوط به دریانوردی ملوانی
polo coat U پالتو پشم شتر
trencher U پالتو بارانی ماکول
palm and needle U کفه چرمی ملوانی و سوزن
seaman recruit U دانش اموز ملوانی دریایی
liberty man U ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
raglan U پالتو استین گشاد سبک و فراخ
foretopman U ملوانی که مامور پیش دگل وضمائم انست
seaman's eye U دقت پیش بینی ملوانی مهارت دریایی
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
squatty U ضخیم
coarsest U ضخیم
coarser U ضخیم
coarse U ضخیم
thickly U نسبتا ضخیم
russeting U ضخیم زبر
russetting U ضخیم زبر
junk bozrd U مقوای ضخیم
thickeners U ضخیم ساز
plank U تخته ضخیم
straw board U مقوای ضخیم
boldface U حروف ضخیم
thickish U نسبتا ضخیم
mackinaw U پتوی ضخیم
paper base laminate U کاغذ ضخیم
russet U روستایی ضخیم
kraft paper U کاغذ ضخیم
thickener U ضخیم ساز
bodies U ضخیم کردن
body U ضخیم کردن
thickens U ضخیم کردن
thickened U ضخیم کردن
thicken U ضخیم کردن
grossest U شرم اور ضخیم
grossing U شرم اور ضخیم
blunted U دارای لبه ضخیم رک
sludge U رسوب گل و لای ضخیم
thick film circuit U مدار غشایی ضخیم
bars U خط یا بلاک ضخیم رنگی
bar U خط یا بلاک ضخیم رنگی
blunt U دارای لبه ضخیم رک
grosses U شرم اور ضخیم
grosser U شرم اور ضخیم
grossed U شرم اور ضخیم
shear thickening U ضخیم شدن برش
pea jacket U ژاکت ضخیم ملوانان
blunts U دارای لبه ضخیم رک
blunter U دارای لبه ضخیم رک
gigas U دارای ساقه ضخیم تر
bluntest U دارای لبه ضخیم رک
gigas U برگهای ضخیم تر و تیره تر
blunting U دارای لبه ضخیم رک
gross U شرم اور ضخیم
Bolivia U پارچهی پشمی ضخیم و نرم
bold face U حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
macrame U توری ضخیم و ریشه دار
bulge out U شکم دادن ضخیم شدن
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
stencil paper U کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
palling U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
pall U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
nimbostratus U ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
triggerfish U ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
palls U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palled U پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
cells U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
under weft U پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
kemp U پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
impasto U رنگ گذاری- رنگ ضخیم
aggrade U ضخیم کردن هموار کردن
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
pigmy U قد کوتاه
shortest U کوتاه
bas relif U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
low U کوتاه
short <adj.> U کوتاه
scut U دم کوتاه
pigmy U کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
stunt U کوتاه
concise U کوتاه
stunting U کوتاه
stockier U کوتاه
stockiest U کوتاه
stocky U کوتاه
little U کوتاه
stunts U کوتاه
of short duration U کوتاه
curtal U کوتاه
liliputian U قد کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
pygmies U کوتاه
miniatures U کوتاه
short U کوتاه
down U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
pygmies U قد کوتاه
pigmies U قد کوتاه
succinct U کوتاه
synoptic U کوتاه
miniature U کوتاه
dwarfish U کوتاه
pygmy U کوتاه
shorter U کوتاه
puny U قد کوتاه
pigmies U کوتاه
dumpy U کوتاه
cord yarn U نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
breeks U شلوار کوتاه
short-haul U خط سیر کوتاه
chiton U قبای کوتاه
chitchat U صحبت کوتاه
chip shot U ضربه کوتاه
idylls U چکامه کوتاه
by pass U اتصال کوتاه
short haul U خط سیر کوتاه
short-wave U موج کوتاه
pygmy U ادم کوتاه قد
coatee U دامن کوتاه
bas relief U برجسته کوتاه
bas-relief U برجسته کوتاه
detruncation U کوتاه شدگی
detruncate U کوتاه کردن
in the short run U در کوتاه مدت
idyll U چکامه کوتاه
cut off U کوتاه کردن
short wave U موج کوتاه
idylls U قصیده کوتاه
cutty sark U دامن کوتاه
curt U کوتاه ومختصر
correption U کوتاه کردن
conte U داستان کوتاه
draw in U کوتاه شدن
bunny hop U پرش کوتاه
short-circuit U اتصال کوتاه
aphorism U سخن کوتاه
unabridged U کوتاه نشده
aphorisms U سخن کوتاه
low U کوتاه دون
pigmies U ادم کوتاه قد
abridge U کوتاه کردن
basso relief U برجسته کوتاه
an incomprehensive report U گزارش کوتاه
abbreviated U کوتاه شده
shortening U کوتاه شدگی
poops U صدای کوتاه
novelette U داستان کوتاه
poop U صدای کوتاه
term paper U رساله کوتاه
novelettes U داستان کوتاه
idyll U قصیده کوتاه
britches U شلوار کوتاه
short-circuits U اتصال کوتاه
shuffle U گام کوتاه
bas-reliefs U برجسته کوتاه
brachydactyly U کوتاه انگشتی
shuffled U گام کوتاه
shuffles U گام کوتاه
shuffling U گام کوتاه
short stories U داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
pygmies U ادم کوتاه قد
apophthegm U گفتار لب و کوتاه
easy term U کوتاه مدت
spontoon U نیزه کوتاه
short-list U فهرست کوتاه
short-listed U فهرست کوتاه
short-listing U فهرست کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com