Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scabbier
U
جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabbiest
U
جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabby
U
جرب دار دارای خالهای جرب مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ocellated
U
دارای چشمها یا خالهای رنگارنگی
ocellate
U
دارای چشمها یا خالهای رنگارنگی
english shepherd
U
سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
crutched
U
دارای تکهای که مانند چلیپاباشد
asteriated
U
دارای اشعهء ستاره مانند
sawtooth
U
دارای دندانه اره مانند
saw toothed
U
دارای دندانه اره مانند
runcinate
U
دارای دندانههای اره مانند
gramineous
U
علف مانند دارای غلات
vulviform
U
دارای شکاف فرج مانند
xylocarpous
U
دارای میوه چوب مانند
mammilary
U
دارای برامدگیهای پستان مانند
discifloral
U
دارای گلهای صفحه مانند
rhizomatous
U
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
bicornuate
U
دارای دوشاخ یا زوائد شاخ مانند
mooned
U
دارای نشان هلال ماه مانند
acids
U
سرکه مانند دارای خاصیت اسید
acid
U
سرکه مانند دارای خاصیت اسید
globy
U
گوی مانند دارای گلولههای ریز
globe like
U
گوی مانند دارای گلولههای ریز
high octane
U
دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
doughface
U
دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
mottle
U
با خالهای رنگارنگ نشان گذاردن
lenticule
U
خالهای ریز متن عکس
quincun cial
U
مرتب بشکل خالهای برگ پنج درگنجفه
painted lady
U
پروانه قرمز که خالهای سیاه و سفید دارد
actinoid
U
دارای شعاع مانند شعاع
papillary
U
مانند برامدگی دارای برامدگی
quin cunx
U
پنج چیزکه ترتیب انهامانندترتیب خالهای برگ پنج درگنجفه باشد
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
goatish
U
بز مانند
impish
U
جن مانند
tendinous
U
بی مانند
inimitable
U
بی مانند
unprecedented
U
بی مانند
icily
U
یخ مانند
unprecedentedly
U
بی مانند
fulidal
U
اب مانند
similar
U
مانند
inapproachable
U
بی مانند
capitate
U
مانند سر
gypsiferous
U
گچ مانند
reedy
U
نی مانند
foggiest
U
مانند مه
foggy
U
مانند مه
reediest
U
نی مانند
without an e.
U
بی مانند
lambdoid
U
مانند
as
U
مانند
near
U
مانند
near-
U
مانند
argillaceous
U
رس مانند
argillaceous
U
گل مانند
aquiform
U
اب مانند
anthoid
U
گل مانند
blotchy
U
لک مانند
analog
U
مانند
and so on
U
و مانند ان
after the example of
U
مانند
vide
U
مانند
toughest
U
پی مانند
tougher
U
پی مانند
tough
U
پی مانند
analogous
U
مانند
etcetera
U
و مانند ان
frothy
U
کف مانند
womanlike
U
زن مانند
arundinaceous
U
نی مانند
feathery
U
پر مانند
unequaled
U
بی مانند
neared
U
مانند
nearer
U
مانند
nearest
U
مانند
nearing
U
مانند
nears
U
مانند
foggier
U
مانند مه
fluty
U
نی مانند
threadlike
U
نخ مانند
thready
U
نخ مانند
incomparable
U
بی مانند
castellated
U
دژ مانند
floriform
U
گل مانند
filiform
U
نخ مانند
unapproachable
U
بی مانند
encephaloid
U
مخ مانند
capillaceous
U
مانند نخ
etc
U
و مانند آن
string
U
نخ مانند
mammilary
U
مانند
penniform
U
پر مانند
simulant
U
مانند
pipelike
U
نی مانند
analogues
U
مانند
plumelike
U
پر مانند
similiar
U
مانند
plumose
U
پر مانند
mammilliform
U
مانند
analogue
U
مانند
unique
U
بی مانند
uniquely
U
بی مانند
myrtle formed
U
اس مانند
reedier
U
نی مانند
unparalleled
U
بی مانند
unequalled
U
بی مانند
liplike
U
لب مانند
palpiform
U
شاخک مانند
aphthoid
U
برفک مانند
as ever
U
مانند همیشه
saclike
U
کیسه مانند
scalelike
U
فلس مانند
vermiform
U
کرم مانند
saddlebacked
U
زین مانند
arborescent
U
شاخه مانند
arciform
U
قوس مانند
sciurine
U
سنجاب مانند
vestlike
U
جلیقه مانند
argillaceous
U
مانند خاک رس
scalelike
U
ترازو مانند
anguine
U
مار مانند
acaroid
U
کنه مانند
apelike
U
میمون مانند
anthracoid
U
مانند گنده
perispheric
U
گوی مانند
sanguineous
U
خون مانند
adenoid
U
غده مانند
aeriform
U
هوا مانند
hooked
U
قلاب مانند
actiniform
U
پرتو مانند
amoeboid
U
مانند امیب
vapory
U
بخار مانند
vaporous
U
مانند بخار
peer to each other
U
مانند همدیگر
vermian
U
کرم مانند
acryloid
U
اکریل مانند
annular
U
حلقه مانند
scabious
U
دله مانند
vermicular
U
کرم مانند
albuminoid
U
مانند البومین
sagittary
U
مانند تیر
as usual
U
مانند همیشه
coriaceous
U
چرم مانند
twiggy
U
ترکه مانند
charry
U
زغال مانند
ceratoid
U
شاخ مانند
ceraceous
U
مانند موم
seedlike
U
بذر مانند
carunculate
U
مانند لحیمه
carneous
U
گوشت مانند
seamilike
U
درز مانند
leatheroid
U
چرم مانند
twigged
U
ترکه مانند
chondroid
U
غضروف مانند
coralloid
U
مانند مرجان
coralline
U
مرجان مانند
tubate
U
لوله مانند
columniform
U
ستون مانند
tubiform
U
مانند لوله
collective goods
U
مانند جاده
cloistral
U
دیر مانند
cinderous
U
خاکستر مانند
cicatricial
U
مانند اثرزخم
cancellate
U
شبکه مانند
canaliculate
U
ابراه مانند
billowy
U
موج مانند
painting and the like
U
نقاشی و مانند ان
benzenoid
U
بنزن مانند
ursiform
U
خرس مانند
ursine
U
خرس مانند
vacuolar
U
حفره مانند
vacuolate
U
حفره مانند
baccate
U
توت مانند
auriform
U
گوش مانند
mummiform
U
مومبا مانند
boll
U
برامدگی مانند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com