Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
time chart
U
جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
timetabling
U
جدول ساعات کار
timetables
U
جدول ساعات کار
timetabled
U
جدول ساعات کار
timetable
U
جدول ساعات کار
horoscope
U
جدول ساعات روز
horoscopes
U
جدول ساعات روز
sliding scale
U
جدول قابل تطبیق با در امدافراد
sliding scales
U
جدول قابل تطبیق با در امدافراد
graticule
U
شبکه نصف النهارات و مدارات
manning table
U
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
convergence
U
تقارب نصف النهارات کج کردن کجی
rhumb line
U
خط رام خط مسیر کشتی خط نصف النهارات
dead hours
U
ساعات خاموشی در شب ساعات خاموشی شبانه
mercator projection
U
نقشه برجسته نمای دارای نصف النهارات متوازی
symbol table
U
جدول نمادها جدول نمادی
charts
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination
U
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
chart
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
fractional
U
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis
U
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
graticule ticks
U
نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
blocage
U
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable
U
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis
U
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm
U
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network
U
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
paint program
U
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functions
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
spelling table
U
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
correction index
U
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
bus
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
true convergence
U
سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
allogamous
U
مختلف الجنس و مختلف النوع
grid convergence
U
تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
convergence factor
U
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
profile
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
duration of sunshine
U
ساعات افتابی
prime time
U
ساعات اوج
visiting hours
ساعات ملاقات
workweek
U
ساعات کارهفته
waking hours
U
ساعات بیداری
overtime
U
ساعات اضافی
hours of labor
U
ساعات کار
thoughtful hours
U
ساعات تفکر
thoughtful hours
U
ساعات فکر
prime time
U
ساعات پر شنونده
office hours
U
ساعات کار
office hours
U
ساعات اداری
dead hours
U
ساعات خاموشی در شب
prime time
U
ساعات پر بیننده
off hours
U
ساعات بیکاری
curfew period
U
ساعات خاموشی
off hours
U
ساعات فراغت
silent hours
U
ساعات خواب
hours of worship
ساعات پرستش یا نماز
impatient hours
U
ساعات نا شکیبایی یا بی صبری
commander's call
U
ساعات در اختیار فرماندهی
small hours
ساعات عبادت صبحگاهی
vacant hours
U
ساعات بیکاری یا فراغت
schooltime
U
ساعات درس مدرسه
out of
[outside]
office hours
U
خارج از ساعات اداری
happy hour
<idiom>
U
ساعات تفریح وخوشی
quantity of leisure
U
مقدار ساعات بیکاری
the small hours
U
ساعات بعد از نیمه شب
highway
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
time sheet
U
ورقه ثبت ساعات کار
canonical hours
ساعات رسمی نماز یا عقد
horary
U
مربوط به ساعات دعایاکتاب دعا
daylight saving time
U
افزودن یک ساعت بر ساعات روز
man-hours
U
جمع تعداد ساعات کار
man-hour
U
جمع تعداد ساعات کار
curfew period
U
ساعات منع عبور و مرور
time book
U
دفتر ثبت ساعات کار
split shift
U
تقسیم ساعات کار بدو یا چندقسمت
keep regular hours
U
ساعات خواب و بیداری منظم داشتن
timetables
U
صورت اوقات برنامه ساعات کار
timetabling
U
صورت اوقات برنامه ساعات کار
timetabled
U
صورت اوقات برنامه ساعات کار
timetable
U
صورت اوقات برنامه ساعات کار
leisure hours
U
ساعات فراغت یا بیکاری هنگام فرصت
hunting design
U
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
full timer
U
بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
confirmation
U
تطبیق
comparisons
U
تطبیق
matches
U
تطبیق
match
U
تطبیق
comparison
U
تطبیق
conformation
U
تطبیق
harmony
U
تطبیق
adaptations
U
تطبیق
harmonies
U
تطبیق
matching
U
تطبیق
checks
U
تطبیق
accommodating
U
تطبیق
adaptation
U
تطبیق
collations
U
تطبیق
collation
U
تطبیق
check
U
تطبیق
adjustments
U
تطبیق
adjustment
U
تطبیق
checked
U
تطبیق
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
conforming
U
تطبیق کردن
reconcilement
U
التیام تطبیق
checks
U
تطبیق کردن
checked
U
تطبیق کردن
check
U
تطبیق کردن
match
U
تطبیق تطابق
comparison
U
تطبیق سنجش
template matching
U
تطبیق الگوها
matches
U
تطبیق تطابق
coincidences
U
تطبیق برخورد
coincidence
U
تطبیق برخورد
adjusting
U
تطبیق دادن
adjust
U
تطبیق دادن
stock adjustment
U
تطبیق موجودی
matched
U
تطبیق یافته
accommodated
U
تطبیق دادن
reconciling
U
تطبیق کردن
reconciles
U
تطبیق کردن
reconcile
U
تطبیق کردن
adjusts
U
تطبیق دادن
accommodates
U
تطبیق دادن
conforms
U
تطبیق کردن
conformed
U
تطبیق کردن
conform
U
تطبیق کردن
inapplicable
U
تطبیق نکردنی
identification
U
تطبیق تمیز
accommodated
U
تطبیق نمودن
accommodate
U
تطبیق نمودن
accommodate
U
تطبیق دادن
accommodates
U
تطبیق نمودن
adaption
U
تطبیق اقتباس
versatility
U
تطبیق پذیری
verification
U
وارسی تطبیق
concordance
U
تطبیق نامه
dark adaptation
U
تطبیق با تاریکی
compare with
U
تطبیق کردن
completeness check
U
تطبیق کامل
collation
U
تطبیق دستخط ها
coordinator
U
تطبیق کننده
accommodation
U
تطبیق موافقت
concordances
U
تطبیق نامه
collations
U
تطبیق دستخط ها
adjusability
U
قابلیت تطبیق
accomodate
U
تطبیق کردن
adapted
U
تطبیق شده
fire coordination
U
تطبیق اتش
fire support coordination
U
تطبیق اتش
adjustable
U
قابل تطبیق
accommodations
U
تطبیق موافقت
certificate of compliance
U
گواهی تطبیق
adapter
U
تطبیق کننده
maladjustment
U
عدم تطبیق
jibing
U
تطبیق کردن
jibes
U
تطبیق کردن
adapter
U
تطبیق دهنده
jibed
U
تطبیق کردن
adaptations
U
تطبیق اقتباس
comparisons
U
تطبیق سنجش
maladjustments
U
عدم تطبیق
alignment
U
تطبیق دادن
jibe
U
تطبیق کردن
gibes
U
تطبیق کردن
adjustments
U
تنظیم تطبیق
alignments
U
تطبیق دادن
adaptation
U
تطبیق اقتباس
adapters
U
تطبیق دهنده ماسوره
acoustic coupler
U
تطبیق دهنده صوتی
adaptor
U
تطبیق دهنده ماسوره
application of low to instances
U
تطبیق قانون با موارد
adapter sleeve
U
پوسته تطبیق دهنده
adapter flange
U
فلانژ تطبیق دهنده
adapter booster
U
غلاف تطبیق دهنده
adapter boards
U
برد تطبیق دهنده
adapter bearing
U
یاطاقان تطبیق دهنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com