English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shock front U جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pressure front U جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
frontages U ملوان جبهه جبهه
frontage U ملوان جبهه جبهه
shock waves U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
zero point U نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
rear echelon U قسمت عقب جبهه عقب جبهه
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
front view U جبهه
face U جبهه
faces U جبهه
facade U جبهه
facades U جبهه
sinciput U جبهه
fanades U جبهه
deploy U جبهه
front U جبهه
flanked U جبهه
flank U جبهه
fronting U جبهه
flanking U جبهه
deploys U جبهه
vaward U جبهه
deploying U جبهه
warmfront U جبهه گرم
tympanum U جبهه کلیسا
line U جبهه جنگ
line replacement U تعویض خط جبهه
liner U سرباز خط جبهه
lines U جبهه جنگ
penetration U نفوذ در جبهه
water front U جبهه رطوبتی
superficies U نما جبهه
out of line U خارج از خط جبهه
frontage U عرض جبهه
tympanon U جبهه کلیسا
wave front U جبهه موج
frontages U عرض جبهه
split U از جبهه دورافتادن
liners U سرباز خط جبهه
fronting U جبهه هوا
battle line U خط جبهه ناوها
popular front U جبهه ملی
front lines U خط مقدم جبهه
tympan U جبهه کلیسا
front U جبهه هوا
fronting U منادی جبهه جنگ
frontogenesis U ایجاد جبهه واحد
lateral control U کنترل در عرض جبهه
cold fronts U جبهه هوای سرد
wave front U جبهه امواج رادیویی
pockets U پیش رفتگی خط جبهه
front lines U خطوط جلو جبهه
warm fronts U جبهه هوای گرم
pocket U پیش رفتگی خط جبهه
warm front U جبهه هوای گرم
in other sectors U در قسمتهای دیگر جبهه
front U منادی جبهه جنگ
popular front U جبهه خلق ملی
linesmen U سربازخط جبهه خط بان
cold front U جبهه هوای سرد
linesman U سربازخط جبهه خط بان
strongside U مربوط به جبهه قوی زمین
prevent defence U جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
limited objective U هدف نزدیک به جبهه دشمن
split end U گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
split t U نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
extended defense U پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
frontolysis U زدودن یا معدوم ساختن جبهه هوایی
orthograph U تصویر جبهه ساختمان با خط ها و گوشههای راست
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
stationary front U جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
d , top concept U تدابیر مخصوص رساندن اماداز کارخانه یا سکو تا خط جبهه
guerrilla U جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
guerrillas U جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
strong side U سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
guerillas U جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
atom samshing U انفجار اتمی
atom samsher U دستگاه انفجار اتمی
atomic time U زمان انفجار اتمی
military testament U وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
afterwinds U باد مخالف جهت انفجار اتمی
front de liberation national U جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
mach stem U جبهه موج حاصل از تلاقی موج برخوردی و منعکس
late time U زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
nuclear equipoise U گلوله اتمی ممنوعه
warned exposed U قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
line replacement U یکان تعویض کننده یکان جبهه
absolute dud U گلوله اتمی عمل نکرده
yield U قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yielded U قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yields U قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
nuclear equipoise U گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
penetration U نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
d , top concept U تدابیر لازم برای رساندن سطح اماد سکو به سطح لازم در جبهه
crater analysis U تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
explosive train U مدار انفجار مسیر انفجار
burning train U مسیر انفجار سیکل انفجار
blast line U مسیرموج انفجار خط موج انفجار
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
chemical horn U مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
blast U انفجار
blastment U انفجار
pop U انفجار
blow out U انفجار
burst U انفجار
bursts U انفجار
blasting U انفجار
popped U انفجار
pops U انفجار
blasts U انفجار
brisance U انفجار
explosions U انفجار
explosion U انفجار
blow-ups U انفجار
blow-up U انفجار
detonations U انفجار
displosion U انفجار
eruption U انفجار
blow up U انفجار
plosion U انفجار
detonation U انفجار
blasting machine U دستگاه انفجار
information explosion U انفجار اطلاعات
high order detonation U انفجار شدید
lead in U مداررابط انفجار
ignitor U وسیله انفجار
implosion U انفجار از داخل
impact action U اثر انفجار
inexplosive U غیرقابل انفجار
blast wave U موج انفجار
dead center ignition U نقطه انفجار
detonative U اماده انفجار
destruct system U سیستم انفجار
detonable U قابل انفجار
detonatable U قابل انفجار
detonating slab U مسیر انفجار
detonation charge U خرج انفجار
detonation cord U سیم انفجار
explosimeter U انفجار سنج
crepitation U انفجار مکرر
explosive U قابل انفجار
blast effect U اثر انفجار
big bang U انفجار بزرگ
blow out U سوختن انفجار
bursting set U محل انفجار
combustiblity U قابلیت انفجار
combustion chamber U اطاق انفجار
burst wave U موج انفجار
countermining U انفجار ضد مین
aerial burst U انفجار هوایی
explosion hazard U خطر انفجار
explosion proof U پوشش ضد انفجار
detonation U انفجار ناگهانی
POWs U صدای انفجار
POW U صدای انفجار
fire time U زمان انفجار
sonic booms U انفجار صوتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com