English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foreign exchange transactions U معاملات ارزی
foreign exchange transaction U معاملات ارزی
swap agreement U موافقتنامه مبادلات ارزی قرار معاوضه ارزی
option dealer U واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
degenerating U هم ارزی
degenerate U هم ارزی
degenerates U هم ارزی
degenerated U هم ارزی
equivalents U هم ارزی
equivalence U هم ارزی
equivalent U هم ارزی
partnership U سهامی
partnerships U سهامی
joint stock U سهامی
exchange restricition U ممنوعیت ارزی
coefficient of equivalence U ضریب هم ارزی
bill of exchange U برات ارزی
bestowon U ارزی داشتن
monetary convention U اتحاد ارزی
agent de change U دلال ارزی
magnetic equivalence U هم ارزی مغناطیسی
inequivalence U ناهم ارزی
post equivalence point U پس از نقطه هم ارزی
equivalence coefficient U ضریب هم ارزی
equivalence relation U رابطه هم ارزی
exchange control U کنترل ارزی
equivalence point U نقطه هم ارزی
exchange restricition U محدودیت ارزی
exchange restriction U محدودیت ارزی
foreign bill U برات ارزی
stimulus equivalence U هم ارزی محرک
response equivalence U هم ارزی پاسخ
equivalence operation U عمل هم ارزی
equivalence gate U دریچه هم ارزی
joint-stock company U شرکت سهامی
joint stock U شرکت سهامی
joint-stock companies U شرکت سهامی
joint stock company U شرکت سهامی
corporations U شرکت سهامی
corporation U شرکت سهامی
stock company U شرکت سهامی
ecological equivalent U هم ارزی بوم شناختی
valuta U ارزش ارزی پول
European Currency Unit U سبد ارزی اروپا
devisee U ذینفع حواله ارزی
mass energy equivalence U هم ارزی جرم و انرژی
preequivalence point U پیش از نقطه هم ارزی
public company U شرکت سهامی عام
corporate profit U سود شرکت سهامی
corporate tax U مالیات بر شرکت سهامی
major corporation U شرکت سهامی بزرگ
public joint stock company U شرکت سهامی عام
joint stock partnership U شرکت مختلط سهامی
private joint stock company U شرکت سهامی خاص
public corporation U شرکت سهامی عام
public companies U شرکت سهامی عام
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
Iran Carpet Company U شرکت سهامی فرش ایران
board of managers U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
managing board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
limited partnership U شرکت مختلط غیر سهامی
limited partnership U شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
actionary U دارندهء سهام شرکت سهامی سهامدار
auditor U حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
auditors U حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
qualifying shares U سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
dealings U معاملات
transactions U معاملات
stock exchnge U بورس
bourse U بورس
c. prefrential shares U سهامی که سود پس افتاده انهایکی باسود جاری انهاپرداخته شود
boycotted U تحریم معاملات
internal transactions U معاملات داخلی
boycotting U تحریم معاملات
boycott U تحریم معاملات
boycotts U تحریم معاملات
turnover U گردش معاملات
exchange transactions U معاملات برواتی
injunction U تحریم معاملات
injunctions U تحریم معاملات
credit transaction U معاملات استمهالی
purchase tax U مالیات بر معاملات
option dealing U معاملات اختیاری
volume of sales U گردش معاملات
real estate U معاملات زمین
conveyancing U تسهیل معاملات
unauthorized transaction U معاملات فضولی
treament of aliens U معاملات بیگانگان
dealer U فروشنده معاملات چی
stoopage of trade U قطع معاملات
stoopage of trade U منع معاملات
dealers U فروشنده معاملات چی
external transaction U معاملات خارجی
turnover U حجم معاملات
overseas trade U معاملات خارجی
credit transaction U معاملات موجل
sales {pl} U حجم معاملات
turn-over U حجم معاملات
futures U معاملات سلف
turn-over U گردش معاملات
arm's length U معاملات ازاد
arbitrage U معاملات ارز
commercial transactions U معاملات تجارتی
dealing for money U معاملات پولی
sales {pl} U گردش معاملات
volume of sales U حجم معاملات
gambler U بورس باز
speculators U بورس باز
bull U بورس تصنعی
bulls U بورس تصنعی
gamblers U بورس باز
stock exchange U بورس سهام
speculator U بورس باز
in stock <idiom> U روی بورس
transaction on change U معامله در بورس
stock broker U دلال بورس
stock broker U کارگزار بورس
stock exchanges U بورس سهام
bourse U مبادله بورس
stock exchange U بورس سهام
commodities exchange U بورس کالا
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس سهام
commodity exchange U بورس مواداولیه
commodity exchange U بورس کالا
speculating U معاملات قماری کردن
speculate U معاملات قماری کردن
swaps U معاملات سلف ارز
speculated U معاملات قماری کردن
swopped U معاملات سلف ارز
realtors U دلال معاملات ملکی
realtor U دلال معاملات ملکی
opening of negotiations U افتتاح مذاکرات [معاملات]
swapped U معاملات سلف ارز
speculates U معاملات قماری کردن
spot market U بازار معاملات نقدی
swap U معاملات سلف ارز
swopping U معاملات سلف ارز
invisibles U معاملات غیرقابل رویت
broker U واسطه معاملات بازرگانی
brokered U واسطه معاملات بازرگانی
brokers U واسطه معاملات بازرگانی
land agent U دلال معاملات ملکی
swops U معاملات سلف ارز
real estate agency U بنگاه معاملات املاک
hazardous U معاملات قماری اتفاقی
agiotage U معاملات احتکاری بروات
brokering U واسطه معاملات بازرگانی
stock market U بورس کالاهای مختلف
bulls U سفته باز بورس
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس اوراق بهادار
off-market purchases U خرید در بیرون از بورس
stock exchange U بورس اوراق بهادار
stock markets U بورس سهام وارز
stock markets U بورس کالاهای مختلف
jobber U دلال یاکارگزار بورس
grants U بورس تحصیلی یا پژوهشی
grant U بورس تحصیلی یا پژوهشی
stock market U بورس سهام وارز
stock exchanges U بورس اوراق بهادار
stock exchange U بورس اوراق بهادار
baltic exchange U بازار بورس بالتیک
bull U سفته باز بورس
granted U بورس تحصیلی یا پژوهشی
exchange control U جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
speculated U معاملات پرخطر انجام دادن
speculate U معاملات پرخطر انجام دادن
bargains U چانه زنی در معاملات معامله
bargaining U چانه زنی در معاملات معامله
My capital is locked up in land. U سرمایه ام در معاملات زمین گیراست
speculates U معاملات پرخطر انجام دادن
bargained U چانه زنی در معاملات معامله
speculating U معاملات پرخطر انجام دادن
bargain U چانه زنی در معاملات معامله
over-the-counter <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
off-market <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
outside [stock exchange] <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
stockbroking U دلالی بورس واوراق بهادار
over the counter U خارج از بورس فروخته شده
stockbrokerage U دلالی بورس واوراق بهادار
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
speculates U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculating U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
wheeler-dealers U دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealer U دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
speculated U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculate U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
outside market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter trading of securities U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market [American E] U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market [British E] U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
settling days U روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
the iron interest U کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
over-the-counter interbank transactions U داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
procuration fee U حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
burse U بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
federal reserve system U ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
capital stock U سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com