Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grandstand
U
جایگاه سرپوشیده
grandstands
U
جایگاه سرپوشیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clubhouse
U
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouses
U
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
Other Matches
porch
U
سرپوشیده
loggia
U
سرپوشیده
porches
U
سرپوشیده
arena
U
تالار سرپوشیده
cloister
U
راهرو سرپوشیده
lich-gate
U
راهرو سرپوشیده
corridors
U
راه سرپوشیده
xystus
U
ورزشگاه سرپوشیده
cloisters
U
راهرو سرپوشیده
arenas
U
تالار سرپوشیده
natatorium
U
استخر سرپوشیده
pitfalls
U
گودال سرپوشیده
pitfall
U
گودال سرپوشیده
archways
U
گذر سرپوشیده
blind flange
U
فلانژ سرپوشیده
field house
U
ورزشگاه سرپوشیده
archway
U
گذر سرپوشیده
cages
U
تالار سرپوشیده
cage
U
تالار سرپوشیده
lichgate
U
جای سرپوشیده
loggia
U
ایوان سرپوشیده
shed
U
کارخانه سرپوشیده
shedding
U
کارخانه سرپوشیده
sheds
U
کارخانه سرپوشیده
corridor
U
راه سرپوشیده
arcade
U
پیاده روی سرپوشیده
stoa
U
ایوان یا گردشگاه سرپوشیده
vestibules
U
دالان سرپوشیده هشتی
withoutdoors
U
بیرون از جای سرپوشیده
field house
U
تالار سرپوشیده بزرگ
baths
U
استخر شنای سرپوشیده
van
U
واگن باری سرپوشیده
indoor polo
U
چوگان در تالار سرپوشیده
vans
U
واگن باری سرپوشیده
tunnelled
U
مسیر عبوری سرپوشیده
tunnels
U
مسیر عبوری سرپوشیده
tunneled
U
مسیر عبوری سرپوشیده
culvert
U
مجرای ابگذر سرپوشیده
tunneling
U
مسیر عبوری سرپوشیده
culverts
U
مجرای ابگذر سرپوشیده
tunnel
U
مسیر عبوری سرپوشیده
vestibule
U
دالان سرپوشیده هشتی
xystus
U
ایوان سرپوشیده برای ورزش
culvert
U
نهر سرپوشیده مجرای اب زیر جاده
culverts
U
نهر سرپوشیده مجرای اب زیر جاده
box lacrosse
U
مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
boxla
U
مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
lich gate
U
سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
housed
U
جایگاه جا
placing
U
جایگاه
places
U
جایگاه
house
U
جایگاه جا
houses
U
جایگاه جا
stationed
U
جایگاه
place
U
جایگاه
positioned
U
جایگاه
cabin
U
جایگاه
station
U
جایگاه
position
U
جایگاه
toll house
U
جایگاه
stations
U
جایگاه
limb top
U
جایگاه
banstand
U
جایگاه ارکست
telephone station
U
جایگاه تلفن
expanse of ruins
U
جایگاه خرابیها
expanse of rubble
U
جایگاه خرابیها
band-stand
U
جایگاه ارکستر
ordinal position
U
جایگاه ترتیبی
picture palace
U
جایگاه سینما
site plan
U
نقشه جایگاه
picture theatre
U
جایگاه سینما
lattice site
U
جایگاه شبکه
home range
U
جایگاه حیوانات
hibernaculum
U
جایگاه زمستانی
flash house
U
جایگاه دزدان
picturedrome
U
جایگاه سینما
pumping ststion
U
جایگاه تلمبه
parking place
U
جایگاه توقف
engine house
U
جایگاه لوکوموتیو
seat
U
جایگاه نشاندن
booths
U
جایگاه رژه
booth
U
جایگاه رژه
sanctuaries
U
جایگاه مقدس
sanctuary
U
جایگاه مقدس
stall
U
لژ جایگاه ویژه
stalling
U
لژ جایگاه ویژه
gallery
U
جایگاه تماشاگران
galleries
U
جایگاه تماشاگران
stands
U
جایگاه تماشاگران
operating rooms
U
جایگاه عمل
scene of destruction
U
جایگاه خرابیها
operating room
U
جایگاه عمل
seats
U
جایگاه نشاندن
seated
U
جایگاه نشاندن
stand
U
جایگاه گواه در دادگاه
swinery
U
پرورشگاه یا جایگاه خوکان
stone work
U
جایگاه سنگ تراشی
bars
U
جایگاه متهمین در دادگاه
press box
U
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
sanctum
U
قدس جایگاه مقدس
sail loft
U
جایگاه بادبان سازی
press boxes
U
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
bar
U
جایگاه متهمین در دادگاه
platform
U
کف راه جایگاه خطابه
paper advance setting
جایگاه پیشرفته ورق
choir-wall
U
[دیواره ی جداکننده جایگاه]
platforms
U
کف راه جایگاه خطابه
podium
U
بالکن جایگاه مخصوص
stand one's ground
<idiom>
U
حمایت از جایگاه شخص
malt house
U
جایگاه مالت سازی
gate chamber wall
U
جایگاه حرکت دریچه
lay-bys
U
جایگاه ایست ایستگاه
podiums
U
بالکن جایگاه مخصوص
fire post
U
جایگاه اتش نشانی
dram shop
U
جایگاه نوشابه فروشی
news-stands
U
جایگاه فروش روزنامه
news-stand
U
جایگاه فروش روزنامه
news stand
U
جایگاه فروش روزنامه
menagerie
U
جایگاه دام ودد
dock
U
جایگاه متهم در دادگاه
docked
U
جایگاه متهم در دادگاه
far turn
U
پیچ سمت جایگاه
oarlock
U
جایگاه فلزی پارو
docks
U
جایگاه متهم در دادگاه
menageries
U
جایگاه دام ودد
lay by
U
جایگاه ایست ایستگاه
lay-by
U
جایگاه ایست ایستگاه
altar of credence
U
[جایگاه نان و شراب مقدس]
witness box
U
جایگاه شهود گواه جای
haras
U
جایگاه تخم کشی اسب
witness box
U
جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
location
U
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
perching
U
جایگاه بلند جای امن
locations
U
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
orchestra
U
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
orchestras
U
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
perches
U
جایگاه بلند جای امن
perched
U
جایگاه بلند جای امن
choir-loft
U
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
perch
U
جایگاه بلند جای امن
fore
U
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
antechoir
U
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
lubritorium
U
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
tap room
U
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
choir-aisle
U
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
porter house
U
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
Pay attention to the house rules
[hazard statements]
.
U
توجه بکنید به قواعد جایگاه
[اظهارات خطر]
.
grandstands
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstand
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell
U
جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
iconostasis
U
[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
choir-rail
U
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
on licence
U
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
feretory
U
تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com