English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
money U جایزه نقدی
purse U جایزه نقدی
pursed U جایزه نقدی
purses U جایزه نقدی
pursing U جایزه نقدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
Other Matches
Bounty hunter U جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
awarding U جایزه دادن جایزه
awarded U جایزه دادن جایزه
awards U جایزه دادن جایزه
reward and rewarded U جایزه.جایزه داده شده
award U جایزه دادن جایزه
prising U جایزه
prises U جایزه
prised U جایزه
prise U جایزه
reward U جایزه
rewarded U جایزه
guerdon U جایزه
meed U جایزه
prize man U جایزه بر
rewardable U جایزه
bounty U جایزه
prizes U جایزه
prized U جایزه
prize U جایزه
prizing U جایزه
rewards U جایزه
bonuses U جایزه
trophy U جایزه
premium U جایزه
premiums U جایزه
trophies U جایزه
awards U جایزه
award U جایزه
priase U جایزه
bonus U جایزه
awarded U جایزه
awarding U جایزه
prompted U نقدی
pecuniary U نقدی
prompts U نقدی
prompt U نقدی
cash U نقدی
pocket U نقدی
cashing U نقدی
pockets U نقدی
cashed U نقدی
cashes U نقدی
export bounty U جایزه صدور
premium for excellence U جایزه فضیلت
head money U جایزه اوردن سر
to win laurels U جایزه گرفتن
oscar U جایزه اسکار
Nobel Prize U جایزه نوبل
testimonialize U جایزه دادن
laureate U جایزه دار
nobel prize U جایزه نوبل
prizewinner U برنده جایزه
prizer U برنده جایزه
prizing U انعام جایزه
consideration U جایزه قیمت
considerations U جایزه قیمت
testimonial U پاداش جایزه
testimonials U پاداش جایزه
prize U انعام جایزه
prized U انعام جایزه
prizes U انعام جایزه
net cash U نقدی خالص
spot price U قیمت نقدی
non monetary U غیر نقدی
noncash U غیر نقدی
lump sum payment U پرداخت نقدی
liquidated damages U خسارت نقدی
liquid capital U سرمایه نقدی
liquid assets U دارائیهای نقدی
pecuniary pumishment U مجازات نقدی
pecuniary punishment U مجازات نقدی
cash-wage U دستمزد نقدی
realization [American E] [of something] U نقدی [اقتصاد]
spot transaction U معامله نقدی
realisation [British E] [of something] U نقدی [اقتصاد]
spot market U بازار نقدی
spot cash U پرداخت نقدی
share in cash U سهم نقدی
quick asset U دارائی نقدی
pecuniary punishment U جزای نقدی
liquidation [of something] U نقدی [اقتصاد]
fine U جزای نقدی
finest U جزای نقدی
cash discount U تخفیف نقدی
cash dividened U سود نقدی
cash nexus U رابطه نقدی
cash on delivery U فروش نقدی
cash price U قیمت نقدی
cash price U بهای نقدی
cash capital U سرمایه نقدی
cash budget U بودجه نقدی
fined U جزای نقدی
cash book U دفتر نقدی
cash books U دفتر نقدی
cashbook U دفتر نقدی
basic allowance for subsistence U جیره نقدی
budget item U اقلام نقدی
capital in cash U سرمایه نقدی
cash account U حساب نقدی
cash assets U داراییهای نقدی
cash balance U تراز نقدی
cash rent U اجاره نقدی
cash security U وثیقه نقدی
commuted ration U جیره نقدی
cash sale U فروش نقدی
illiquid U غیر نقدی
cash balance U مانده نقدی
Ig Nobel Prize U جایزه ایگ نوبل
cupped U گلدان جایزه مسابقات
cup U گلدان جایزه مسابقات
Nobel laureate U برنده جایزه نوبل
Nobel Prize winner U برنده جایزه نوبل
outland trophy U جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
coronate U جایزه یا انعام دادن
booby prizes U جایزه تسلی بخش
rewarder U جایزه یا پاداش دهنده
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
pewter U جام پیروزی جایزه
brilliancy prize U جایزه درخشندگی شطرنج
booby prize U جایزه تسلی بخش
cups U گلدان جایزه مسابقات
non cash shares U سهام غیر نقدی
A cash ( credit ) transaction . U معامله نقدی ( اعتباری )
monetization U پرداخت نقدی بدهی
cash crops U محصولات نقدی مانند
non cash share U سهم غیر نقدی
cash collection voucher U سندپرداخت غرامت نقدی
c/o U مخفف حوالهی نقدی
cash collection voucher U سند پرداخت نقدی
cash security U وجه الضمان نقدی
cash plans U طرح پرداختهای نقدی
sopt price U قیمت فروش نقدی
spot market U بازار معاملات نقدی
spot rate U نرخ فروش نقدی
noncash expenditures U مخارج غیر نقدی
stock funds U اعتبار نقدی اماد
prize poem U شعری که جایزه برده است
edward j. neil award U جایزه بوکسور ممتاز سال
eclipse award U جایزه سوارکار ممتاز سال
salvage money U جایزه نجات کشتی یا محموله
despatch money U جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
spot price U بهای جنس در معامله نقدی
time deposits U مطالبه نقدی موجل از بانک
contribution not in cash U سهم الشرکه غیر نقدی
golden shoe U بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
prizefight U مسابقه مشت زنی جایزه دار
dispatch money U جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
cupholder U برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
peizefight U مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
cod U پرداخت نقدی به مجرد تحویل کالا
prize fight U جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
grey cup U مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
ashes U جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
spot sale U فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
subvention U اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
sullivan award U جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
free-for-all U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-alls U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
prize fellow U شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
owelty U سرانه نقدی که شریکی برای برابر شدن کالای تقسیم شده به دیگری میدهد
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
fringe benefits U مزایای شغلی غیر نقدی مزایای فرعی
class a agent officer U افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com