Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pachyder mata
U
جانوران پوست کلفت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
impassive
U
پوست کلفت
pachydermatous
U
پوست کلفت
pachydrmatous
U
پوست کلفت
thick-skinned
U
پوست کلفت
thick skinned
U
پوست کلفت
pachyderm
U
جانور پوست کلفت
pachyderms
U
جانور پوست کلفت
indurate
U
پوست کلفت کردن
pachydrmatous
U
ادم پوست کلفت و بیرگ
senile keratosis
U
کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
colony
U
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
cable weft
U
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peel
U
پوست انداختن پوست
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
peels
U
پوست انداختن پوست
faunology
U
جانوران
kits
U
بچه جانوران
acephali
U
جانوران بیسر
vermin
U
جانوران موذی
menagerie
U
نمایشگاه جانوران
menageries
U
نمایشگاه جانوران
implacentalia
U
جانوران بی جفت
herbivora
U
جانوران علفخوار
invertebrata
U
جانوران بی مهره
animal kingdom
U
جهان جانوران
animalist
U
پیکرنمای جانوران
faunis
U
الهه جانوران
faunistic
U
وابسته به جانوران
zooplankton
U
جانوران شناور
arachnida
U
جانوران عنکبوتی
zoodvnamics
U
فیزیولوژی جانوران
bimana
U
جانوران دودست
halobiont
U
جانوران اب شور
animals kingdom
U
جهان جانوران
faunae
U
مربوط به جانوران
animality
U
زندگی جانوران
kit
U
بچه جانوران
lights
U
ریه جانوران
ladys maid
U
کلفت
labrose
U
لب کلفت
woman
U
کلفت
servant maid
U
کلفت
squatty
U
کلفت
tirewoman
U
کلفت
thick
U
کلفت
trull
U
کلفت
thickest
U
کلفت
thicker
U
کلفت
swabber
U
کلفت
housemaid
U
کلفت
burly
U
کلفت
handmaidens
U
کلفت
handmaiden
U
کلفت
chambermaid
U
کلفت
moll
U
کلفت
charwomen
U
کلفت
charwoman
U
کلفت
molls
U
کلفت
heavy-set
U
کت و کلفت
stockier
U
کلفت
stockiest
U
کلفت
housemaids
U
کلفت
stocky
U
کلفت
maidservant
U
کلفت
bonne
U
کلفت
blobber
U
کلفت
hand maid
U
کلفت
chambermaids
U
کلفت
chamber maid
U
کلفت
femme de chambre
U
کلفت
biddy
U
کلفت
chamberer
U
کلفت
handmaid
U
کلفت
zootaxy
U
طبقه بندی جانوران
instinct
U
هوش طبیعی جانوران
articulata
U
جانوران حلقه دار
to water
[horses, cattle, etc.]
U
آب دادن
[به جانوران بومی]
oestrum
U
شهوت ومستی جانوران
pincer
U
عضو گازانبری جانوران
animal husband
U
پرورش جانوران اهلی
arthropoda
U
جانوران مفصل دار
instincts
U
هوش طبیعی جانوران
zooid
U
جانورسان شبیه جانوران
claw
U
سرپنجه جانوران ناخن
king of beasts
U
پادشان جانوران :شیر
underbody
U
پایین تنه جانوران
clawed
U
سرپنجه جانوران ناخن
verminous
U
پر از حشرات یا جانوران موذی
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
neontology
U
بررسی جانوران مانده
biosystematic
U
رده بندی جانوران
terrarium
U
نمایشگاه جانوران خشکی
clawing
U
سرپنجه جانوران ناخن
claws
U
سرپنجه جانوران ناخن
thickens
U
کلفت کردن
thickens
U
کلفت ترشدن
thickened
U
کلفت ترشدن
blunt
U
کلفت کردن
baryphonia
U
کلفت صدایی
plank
U
تخته کلفت
stiff necked
U
گردن کلفت
parlour maid
U
کلفت سرمیز
thickened
U
کلفت کردن
thicken
U
کلفت ترشدن
thicken
U
کلفت کردن
blunter
U
کلفت کردن
bluntest
U
کلفت کردن
blunted
U
کلفت کردن
blunting
U
کلفت کردن
waitress
U
ندیمه کلفت
blunts
U
کلفت کردن
waitresses
U
ندیمه کلفت
bondwoman
U
کلفت زرخرید
roughneck
U
گردن کلفت
poutingly
U
لب کلفت کنان
box coat
U
پالتوی کلفت
odalisque
U
کلفت یا صیغه
gold foil
U
زرورق کلفت
ruffian
U
گردن کلفت
muslinet
U
مشمش کلفت
thick weft
U
نخ پود کلفت
thick warp
U
نخ تار کلفت
thickening
U
کلفت سازی
yak
U
گاومیش دم کلفت
yaks
U
گاومیش دم کلفت
junk board
U
مقوای کلفت
doubling
U
کلفت ریسی
moppy
U
کلفت بلند
hoodman blind
U
گردن کلفت
dumpy
U
گردن کلفت
heavyset
U
کلفت زمخت
girls
U
دوشیزه کلفت
incrassate
U
کلفت کردن
girl
U
دوشیزه کلفت
ruffians
U
گردن کلفت
incrassate
U
کلفت شدن
ancilla
U
پیشخدمت زن کلفت
hawser
U
طناب کلفت
hawsers
U
طناب کلفت
stodgy
U
گردن کلفت
inspissate
U
کلفت کردن
thickset
U
تنگ کلفت
vivarium
U
جای نگاهداری جانوران زمینی
microorganism
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
To kI'll animals for food .
U
جانوران را برای غذا کشتن
somite
U
حلقه یابند بدن جانوران
epizootic
U
منتشر شونده درمیان جانوران
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
microorganisms
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
weasel
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
weasels
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
seafood
U
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
aquaria
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquariums
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
animalcular
U
وابسته به جانوران ذره بینی
achordata
U
جانوران فاقد ستون فقرات
limnologist
U
زیست شناس جانوران اب شیرین
lorica
U
پوسته سخت حافظ جانوران
zoometry
U
اندازه گیری اندامهای جانوران
heavyset
U
چهارشانه کلفت وکوتاه
lumpier
U
کلفت ناهنجار تودهای
moreen
U
پارچه کلفت پردهای
lumpiest
U
کلفت ناهنجار تودهای
fly line
U
ریسمان کلفت ماهیگیری
ruffianly
U
گردن کلفت وحشی
hyperostosis
U
کلفت شدگی استخوان
lumpy
U
کلفت ناهنجار تودهای
marchionesses
U
نوعی گلابی کلفت
thugs
U
قاتل گردن کلفت
bullies
U
گردن کلفت گوشت
snub
U
کلفت وکوتاه سرزنش
bully
U
گردن کلفت گوشت
bullied
U
گردن کلفت گوشت
thug
U
قاتل گردن کلفت
snubs
U
کلفت وکوتاه سرزنش
snubbing
U
کلفت وکوتاه سرزنش
snubbed
U
کلفت وکوتاه سرزنش
marchioness
U
نوعی گلابی کلفت
bullying
U
گردن کلفت گوشت
zootechnics
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zoography
U
علم توصیف جانوران وخوی انان
humane killer
U
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
rodenticide
U
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
verminate
U
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
zootechny
U
روش تربیت و رام کردن جانوران
deadfall
U
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
fauna
U
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
incestuous
U
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
polyphagous
U
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
chitin
U
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com