Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
goldstone
U
جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brinell hardness
U
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
tasks
U
کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
task
U
کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
jami
U
مسجد جامی
calyculus
U
ساختمان جامی شکل
it takes much room
U
خیلی جامی برد
half worcester
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
scalar
U
پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود
SPARC
U
پردازنده Rise طراحی شده توسط Sun Microstems که در محدوده استگاههای کاری اش استفاده میشود
waifs
U
اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
programming
U
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
flake
U
پولک
squamate
U
پولک پولک
dag
U
پولک
flaked
U
پولک
squamation
U
پولک
washer
U
پولک
pailett
U
پولک
pailette
U
پولک
paillette
U
پولک
squamous
U
پولک پولک
flakes
U
پولک ها
shale
U
پولک
tinsel
U
پولک
aglet
U
پولک
flaking
U
پولک
washers
U
پولک
sequin
U
پولک
sequins
U
پولک
squama
U
پولک
imbricate
U
پولک پولک
gilts
U
طلایی
gilt edged
U
لب طلایی
aureate
U
طلایی
auric
U
طلایی
gilt-edged
U
لب طلایی
golden
U
طلایی
buprestis
U
طلایی
auburn
U
طلایی
gilt
U
طلایی
gilt edge
U
لب طلایی
buprestidan
U
طلایی
grommet
U
پولک لاستیکی
lepidopteron
U
پولک بال
leprose
U
پولک دار
scaly
U
پولک دار
bespangle
U
پولک زدن
safety plug
U
پولک اطمینان
washer
U
پولک فنری
metal ornament
پولک فلزی
flitter
U
پولک فلزی
washers
U
پولک فنری
tegular
U
پولک دار
scaled
U
پولک دار
processor
U
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
chrysanthemums
U
مینای طلایی
goldfish
U
ماهی طلایی
chrysanthemum
U
مینای طلایی
aureate
U
طلایی رنگ
buprestidan
U
سوسک طلایی
buprestis
U
سوسک طلایی
aureate
U
طلایی کردن
gold fish
U
ماهی طلایی
golden age
U
عصر طلایی
nitro muriate acid
U
تیزاب طلایی
gold bug
U
سوسک طلایی
may bug
U
طلایی پردار
goldsmith beetle
U
یکجورسوسک طلایی
gold beetle
U
سوسک طلایی
golden shoe
U
کفش طلایی
hair of golden wire
گیسوان طلایی
goldstone
U
جام طلایی
golden ages
U
عصر طلایی
mascle
U
پولک پولادین زره
clinquant
U
دارای پولک زری
scale armor
U
زره پولک دار
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
orfe
U
یکجور ماهی طلایی
golden ratio
U
نسبت طلایی
[ریاضی]
hesverides
U
باغ سیبهای طلایی
golden opportunity
<idiom>
U
موقعیت طلایی وعالی
chafer
U
سوسک طلایی پردار
cockchafer
U
سوسک طلایی پردار
dordo
U
ماهی طلایی دریایی
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
lepidosis
U
بیماری پوست پولک دار
bezant
U
پولک گردی که معمولا از طلااست
golden retriever
U
سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
gold
U
ثروت رنگ زرد طلایی
golds
U
ثروت رنگ زرد طلایی
rolled gold bracelet
U
دست بند طلایی
[غلتیده ]
golden age
U
وابسته به مردمان عصر طلایی
golden ages
U
وابسته به مردمان عصر طلایی
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
imbrication
U
روی هم چینی کانند پولک ماهی
scaliness
U
پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
imbrication
U
روی هم چیدگی مانند پولک ماهی
tinsel
U
زرق وبرق دار پولک زدن
spangle
U
پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
spangles
U
پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
diamagnetic materials
U
اجسام دیامغناطیسی
ferromagnetic substances
U
اجسام فرومغناطیسی
golgy tendon organ
U
اجسام گلژی
hard goods
U
اجسام سخت
paramagnetic
U
اجسام پارامغناطیسی
non magnetic materials
U
اجسام نامغناطیسی
somatology
U
علم اجسام
geniculate bodies
U
اجسام زانویی
magnetic materials
U
اجسام مغناطیسی
gas plasma display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
isomer
U
اجسام متشابه الترکیب
corpora quadrigemina
U
اجسام چهار قلو
hard goods
U
اجسام پایدار ومقاوم
dynamics
U
مبحث حرکت اجسام
static
U
وابسته به اجسام ساکن
solids press down
U
اجسام جامد سوی
statics
U
مبحث اجسام ایستا
salvage
U
انبار اجسام قراضه
micromotion
U
حرکت اجسام خرد
gyrostatics
U
مبحث چرخش اجسام
general properties of bodies
U
خواص عمومی اجسام
salvaging
U
انبار اجسام قراضه
salvages
U
انبار اجسام قراضه
salvaged
U
انبار اجسام قراضه
oriole
U
پری شاهرخ طلایی مرغ انجیر خوار
telekinesis
U
حرکت اجسام بوسیله ارواح
statics
U
ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
separation of interfering substances
U
جدا کردن اجسام مزاحم
shiwari
U
شکستن اجسام سخت درکاراته
kapton
U
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
golden ages
U
دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود
golden age
U
دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود
give someone an inch and they will take a mile
<idiom>
U
اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
ballistics
U
علم حرکت اجسام پرتاب شونده
deep draw
U
ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
wham
U
صدای بهم خوردن اجسام جامد
dioptrics
U
مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
physicochemical
U
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
dry measure
U
مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
plastomer
U
اجسام چند وجهی سخت وجامد
stereography
U
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
virtual
U
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
blistered
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
ideogram
U
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
axiology
U
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
cabinet prejection
U
نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
blisters
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
accessory objects
U
لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
catalysts
U
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
mechanics
U
علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
buttock lines
U
نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
durometer
U
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
catalyst
U
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
aerostatics
U
مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
torch
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
U
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torches
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
adjustable split die
وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
catapulting
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
plastogene
U
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
catapult
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
stringing
U
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing
U
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
cryogenics
U
سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
sailings
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
ether
U
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
glid
U
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
groupware
U
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
lost cluster
U
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
kinematics
U
علم الحرکات علم اجسام متحرک
compound weave
U
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
drilling pattern
U
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
Tianjan
U
شهر تیانجان
[شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
plumbery
U
سرب کاری کارخانه سرب کاری
mosaics
U
موزاییک کاری معرق معرق کاری
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
via
U
توسط
c/o
U
توسط
by favour of
U
توسط
care of
U
توسط
perprep
U
توسط
per
U
توسط
by convention
U
توسط کنوانسیون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com