English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
moleskin U جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phlorizin U ماده تلخی که ازپوست ریشه درخت سیب ومانندان گرفته میشود
bisk U ماهی وغیره درست میکنند
Havana U سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
skipjack U بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
kumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
pantalettes U زیر شلواری و نیم شلواری که زنهامی پوشیدند
gabionade U خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
hasty pudding U خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
bloody mary U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody marys U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
creme U نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
muslin U یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
moleskin U پوست کورموش
alligator U ساخته شده ازپوست تمساح
alligators U ساخته شده ازپوست تمساح
dress guard U اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
hangnail U ریشه یا رشته باریکی که ازپوست گوشه ناخن اویزان است
etcaetera U ومانندان
et cetera U ومانندان
frass U گه موریانه ومانندان
gadoid U ماهی روغن ومانندان
such like U از این گونه ومانندان
pannage U بلوطوالش ومانندان که به گرازمیخوراند
curatorship U تصدی کتابخانه وموزه ومانندان
dredges U الت تنقیه قنات ومانندان
dredge U الت تنقیه قنات ومانندان
dredged U الت تنقیه قنات ومانندان
knee breeches U نیم شلواری
smalls U نیم شلواری
small clothes U نیم شلواری
underdrawers U زیر شلواری
trousering U پارچه شلواری
y connection U اتصال شلواری
kerseymere U صوف شلواری
small cloths U نیم شلواری
Jockey Shorts U زیر شلواری
drawers U زیر شلواری
drawer U زیر شلواری
panty hose U جوراب شلواری
pants U زیر شلواری
breeches U نیم شلواری
fieldwork U کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
of no scruples U عاری ازدقت زیاد دراداب ومانندان
trunk drawers U زیر شلواری کوتاه
frost work U نقشه شبنم یخ زده در روی پنجره ومانندان
eyeleteer U الت برای چشمه دراوردن ازبرودری ومانندان
to d. up a liquid U مایعی را باچمچه ومانندان برداشتن یا خالی کردن
peg tops U شلواری که درکمرگشادودرقوزک تنگ است
rational dress U نیم شلواری که زن بجای دامن بپوشد
knickerbockers U نیم شلواری گشادکه درسرزانوجمع میشود
peg top trousers U شلواری که در کمرگشادو درقوزک تنگ است
skivvy U زیر پیراهن وزیر شلواری کوتاه
eyelet ring U حلقه کوچک فلزی که درسوراخ پارچه ومانندان میگذارندکه زودپاره
by the holy poker U سوگند شوخی امیزی است چون به انروزهای غریب ومانندان
pantalets U زیرشلواری یا نیم شلواری بلند که بیشتر زنها می پوشیدند
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
trews U شلوار چسبان یا نیم شلواری جوراب دار چسبان
lamplighter U با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop U جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
barbette U سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampoline U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
trampolines U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
endoparasite U انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
collarette U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
kick about U فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
they are under serveillance U انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
they overtax our strength U بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
halophile U موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
gridiron U اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
wimble U هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
promenade concert U مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
Bantu U عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
bacillus U باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
night dress U جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
underpants U زیر پوش زیر شلواری
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
gingall U یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
brainstorming U گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
american plan U مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
fog curing room U اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
littering U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
litters U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littered U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
kermis U جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
litter U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
vasculum U کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
bowling alleys U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
bowling alley U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
live box U جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
get a word in <idiom> U یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
nowel U کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
clobbered U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
clobbering U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
sand iron U یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
telescopic chimney U دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
quiot U حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
autoharp U سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
clobber U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
churchwardens U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
islets of langerhans U دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
bandstand U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobbers U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
bandstands U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
churchwarden U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
transvestites U زن جامه
livery U جامه
raiment U جامه
weeds U جامه
liveries U جامه
apparel U جامه
togs U جامه
suit U جامه
tog U جامه
costumes U جامه ها
rigs U جامه
rigged U جامه
rig U جامه
suits U جامه
suited U جامه
costumes U جامه
costume U جامه
costume U جامه
transvestite U زن جامه
outwall U جامه
vesture U جامه
toggery U جامه
thing U جامه
habit U جامه
habits U جامه
overclothes U جامه رو
swallow tail coat U جامه شب
garments U جامه
garment U جامه
monkhood dress U جامه
beanpoles U چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com