Perdic | جامعه ابتدایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	primitive society U	جامعه ابتدایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	european essembly U	مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
	socialism U	جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
	initial U	ابتدایی
	initialed U	ابتدایی
	initialing U	ابتدایی
	initialled U	ابتدایی
	elementarily U	ابتدایی
	infantile U	ابتدایی
	rudimentary U	ابتدایی
	primary U	ابتدایی
	primo U	ابتدایی
	initialling U	ابتدایی
	preliminaries U	ابتدایی
	originals U	ابتدایی
	original U	ابتدایی
	fundamental U	ابتدایی
	basics U	ابتدایی
	basic U	ابتدایی
	initials U	ابتدایی
	preliminary U	ابتدایی
	primitive U	ابتدایی
	radicals U	ابتدایی
	radical U	ابتدایی
	elementary U	ابتدایی
	abecedarian U	مبتدی ابتدایی
	primary U	ابتدایی مقدماتی
	grammar schools U	مدرسه ابتدایی
	grammar school U	مدرسه ابتدایی
	elementary function U	تابع ابتدایی
	rudiment U	اولیه ابتدایی
	basic requisition number U	درخواست ابتدایی
	basic training U	تعلیمات ابتدایی
	primitivization U	ابتدایی شدن
	primary position U	موضع ابتدایی
	prime color U	رنگ ابتدایی
	elementary education U	اموزش ابتدایی
	elementary gate U	دریچه ابتدایی
	primers U	باستانی ابتدایی
	primer U	باستانی ابتدایی
	elementary diagram U	نمودار ابتدایی
	primary education U	اموزش ابتدایی
	grade school U	مدرسه ابتدایی
	lower courts U	محاکم ابتدایی
	protopathic sensitivity U	حساسیت ابتدایی
	prime impression U	دعوی ابتدایی
	initial pressure U	فشار ابتدایی
	graphics U	شکل ابتدایی
	initial velocity U	سرعت ابتدایی توپ
	high velocity U	با سرعت ابتدایی زیاد
	incipincy U	وضع مقدماتی ابتدایی
	incipience U	وضع مقدماتی ابتدایی
	prep U	مدرسه ابتدایی دبستان
	muzzle velocity U	سرعت ابتدایی توپ
	initial fire request U	درخواست ابتدایی اتش
	natives U	قالب اولی یا ابتدایی
	native U	قالب اولی یا ابتدایی
	early German history U	تاریخ ابتدایی آلمان
	prototaxic mode U	شیوه ادراکی ابتدایی
	incipient U	اولیه مرحله ابتدایی
	low-tech U	دارای فنآوری ابتدایی
	infrastructure U	ساختار یا سرویس ابتدایی
	primitive cell U	سلول واحد ابتدایی
	polity U	جامعه
	polities U	جامعه
	societies U	جامعه
	society U	جامعه
	ecological community U	جامعه
	communities U	جامعه
	community U	جامعه
	universe U	جامعه
	the body politic U	جامعه
	socio- U	جامعه
	comparative ve U	اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
	developed muzzle velocity U	سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
	initiator U	چاشنی اولیه خرج ابتدایی
	primary U	اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
	microprocessor U	طرح قط عات ابتدایی در CPU
	triploblastic U	دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
	twopenny U	کتاب اول ابتدایی بچه ها
	microprocessors U	طرح قط عات ابتدایی در CPU
	socialism U	جامعه گرایی
	closed society U	جامعه بسته
	classless society U	جامعه بی طبقه
	dissocialization U	جامعه گسلی
	sociologist U	جامعه شناس
	psychopathy U	جامعه ستیزی
	biotic communtity U	جامعه زندگان
	biocummunity U	جامعه زندگان
	biocenose U	جامعه زندگان
	atomistic society U	جامعه ذرهای
	underclass U	بی کلاس [در جامعه]
	antisocial U	جامعه ستیز
	affluent society U	جامعه مصرفی
	affluent society U	جامعه رفاه
	lower class U	بی کلاس [در جامعه]
	ecclesiastes U	کتاب جامعه
	moslem league U	جامعه مسلمانان
	mass society U	جامعه انبوهیده
	inert society U	جامعه بیهوده
	infinite population U	جامعه نامحدود
	integral calculus U	حساب جامعه
	integral calculvs U	حساب جامعه
	nonliterate society U	جامعه نانویسا
	psychopaths U	جامعه ستیز
	psychopath U	جامعه ستیز
	subclass U	بی کلاس [در جامعه]
	eruropean community U	جامعه اروپایی
	league of nations U	جامعه ملل
	preliterate society U	جامعه نانویسا
	finite population U	جامعه محدود
	peripheral community U	جامعه پیرامونیperipeteia
	affluent society U	جامعه ثروتمند
	affluent society U	جامعه مرفه
	societies U	جامعه اجتماع
	social science U	جامعه شناسی
	parameter U	اماره جامعه
	parameters U	اماره جامعه
	sociopath U	جامعه ستیز
	sociogenic U	جامعه زاد
	sociological U	جامعه شناختی
	society U	جامعه اجتماع
	sociology U	جامعه شناسی
	stimulus population U	جامعه محرکها
	statistical universe U	جامعه اماری
	sociable U	جامعه پذیر
	sociometry U	جامعه سنجی
	sociability U	جامعه پذیری
	sociopathy U	جامعه ستیزی
	sociocentrism U	جامعه- محوری
	throwaway society U	جامعه مسرف
	A classless society. U	جامعه بی طبقه
	social desirability U	جامعه پسندی
	social minded U	در فکر جامعه
	socialists U	جامعه گرای
	transitory society U	جامعه انتقالی
	socialist U	جامعه گرای
	sociality U	جامعه جویی
	skeletal code U	برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
	basic U	حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
	basics U	حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
	public mischief U	جرم علیه جامعه
	sampling population U	جامعه نمونه گیری
	holy office U	جامعه راهبان ومومنین
	phytosociology U	جامعه شناسی گیاهی
	sociological U	وابسته به جامعه شناسی
	the society is like a vortex U	جامعه مانندگردابی است
	psychopathic personality U	شخصیت جامعه ستیز
	underclass U	طبقه پایین جامعه
	subclass U	طبقه پایین جامعه
	pseudopsychopathic U	جامعه ستیز کاذب
	covenant of the league of nations U	منشور جامعه ملل
	lower class U	طبقه پایین جامعه
	egalitarian society U	جامعه تساوی طلب
	Common Market U	جامعه اقتصادی اروپا
	sociolinguistics U	جامعه شناسی زبان
	bourgeois <adj.> U	عضوطبقه متوسط جامعه
	bourgeois U	عضوطبقه متوسط جامعه
	supercharge U	خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
	framework U	ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
	preprocess U	اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
	frameworks U	ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
	grader U	جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
	to live at the expense of society U	روی دوش جامعه زندگی
	e c s c (european coal & steel commissio U	جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
	to retire in to oneself U	از جامعه کناره گیری کردن
	to seed a person to c. U	کسیرا از جامعه بیرون کردن
	socialists U	جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
	socialite U	شخص طراز اول جامعه
	sociometry U	سنجش روابط افراد جامعه
	socialist U	جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
	socialites U	شخص طراز اول جامعه
	antisocial U	مخل اجتماع دشمن جامعه
	cover U	پوشش مخفی [جامعه شناسی]
	blind U	مخفی گاه [جامعه شناسی]
	cover U	مخفی گاه [جامعه شناسی]
	blind U	پوشش مخفی [جامعه شناسی]
	european community competition rules U	مقررات رقابت در جامعه اروپا
	phalanstery U	تقسیم جامعه باجزاء کوچک
	r.m.a. color code U	علایم رنگی جامعه رادیوسازان
	phalanstery U	جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
	microprogram U	مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
	cpu U	گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
	escapement U	تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
	map U	رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
	maps U	رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
	league U	مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
	calculus U	حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل
	hero-worshipper U	ستایش گر ساده لوح [جامعه شناسی]
	leagues U	مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
	public mischief U	جرمی که مضر به حال جامعه باشد
	public good U	کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
	misanthropist U	کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
	self- U	سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
	execute U	دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
	executes U	دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
	germ layer U	یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
	gastrea U	رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
	executed U	دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
	gastraea U	رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
	executing U	دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه