English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electromagnetic attraction U جاذبه الکترومغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
free air anomaly U اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
electrons U ذره الکترومغناطیسی
electron U ذره الکترومغناطیسی
electromagnetic relay U رله الکترومغناطیسی
electromagnetic radiation U تابش الکترومغناطیسی
induction load speaker U بلندگوی الکترومغناطیسی
electromagnetic lens U عدسی الکترومغناطیسی
magnetic deflection U خمش الکترومغناطیسی
electromagnetic repulsion U دافعه الکترومغناطیسی
electromagnetic spectrum U میدان الکترومغناطیسی
electromegnetic energy U انرژی الکترومغناطیسی
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic wave U موج الکترومغناطیسی
electromagnetic vibration U ضربه گر الکترومغناطیسی
emu U واحدهای الکترومغناطیسی
emus U واحدهای الکترومغناطیسی
electromagnetic units U واحدهای الکترومغناطیسی
electromagnetic tran U تله الکترومغناطیسی
electromagnetic system U دستگاه الکترومغناطیسی
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relay U یچ کنترل الکترومغناطیسی
electromagnetic flux U شاره الکترومغناطیسی
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
the electromagnetic force U نیروی الکترومغناطیسی
electromagnetic field U میدان الکترومغناطیسی
electromagnetic delay line U خط تاخیر الکترومغناطیسی
electromagnetic coupling U تزویج الکترومغناطیسی
electromagnetic cutout U فیوز الکترومغناطیسی
electromagnetic deflection U خمش الکترومغناطیسی
electromagnetic spectrum U طیف الکترومغناطیسی
electromagnetic focusing U تمرکز الکترومغناطیسی
solenoid controlled valve U سوپاپ الکترومغناطیسی
electromagnetic induction U القای الکترومغناطیسی
magnetic focusing U تمرکز الکترومغناطیسی
electromagnetic log U سرعت یاب الکترومغناطیسی
density of the total electromagnetic ene U چگالی انرژی الکترومغناطیسی
maxwell theory og light U نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
polarized electromagnetic radiation U تابش الکترومغناطیسی قطبیده
electromagnetic interference U مداخله الکترومغناطیسی درکار رادارها
microwave U موج خیلی کوچک الکترومغناطیسی
electromagnetic intrusion U نفوذ الکترومغناطیسی در مداررادارهای دشمن
gravitation U جاذبه
appeals U جاذبه
appeal U جاذبه
valence U جاذبه
attraction U جاذبه
attractions U جاذبه
law of gravity U جاذبه
gravity U جاذبه
appealed U جاذبه
instrument for electromagnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
sexiness U جاذبه جنسی
electron capture U جاذبه الکترونی
electrostatic attraction U جاذبه الکترواستاتیکی
gravitational attraction U جاذبه گرانشی
gravitational constant U ثابت جاذبه
gravitational force U نیروی جاذبه
gravitational waves U امواج جاذبه
magnetic attraction U جاذبه مغناطیسی
gravitation U کشش جاذبه
adhesion U جاذبه سطحی
attraction force U نیروی جاذبه
absorpthiveness U قوه جاذبه
gravitation U جاذبه گرانشی
gravitation U جاذبه ثقلی
cohesion U جاذبه مولکولی
gravitation U قوه جاذبه
sex appeal U جاذبه جنسی
attraction of current U جاذبه میدان
attractive field U میدان جاذبه
counter attraction U جاذبه متقابله
coulomb attraction U جاذبه کولنی
capillary attraction U جاذبه شعریه
attration U جاذبه کشندگی
attractive force U نیروی جاذبه
electric attraction U جاذبه الکتریکی
centripetal force U قوه جاذبه مرکز
scenic attractions U جاذبه های دیدنی
law of electrostatic attraction U قانون جاذبه الکترواستاتیکی
magnetic dip U قوه جاذبه مغناطیسی
intensity of gravity U شدت با زیادی جاذبه
intensity of gravity U گرانی یا جاذبه زیاد
interionic attraction U جاذبه بین یونی
intermolecular attraction U جاذبه بین مولکولی
law of universal gravitation U قانون جاذبه عمومی
geomagnetic U وابسته به جاذبه زمین
ablatitious U کاهنده قوه جاذبه
magnetic dip U میدان جاذبه مغناطیسی
loudspeaker U وسیله الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به صوتی تبدیل میکند
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
rf U وسیله الکترومغناطیسی با فرکانس بین کیلوهرتز و مگا هرتز
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
gravity U جاذبه زمین کشش انحراف
gravity U جاذبه زمین درجه کشش
intermolecular attractive force U نیروی جاذبه بین مولکولی
cohesion U التصاق یا قوه جاذبه ذرات
induce U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
magnetic U قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
induces U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
radio frequency U قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
gravitating U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
affinity U نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
cohesion U نیروی جاذبه بین ذرات همگن
affinities U نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
gravitating U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitates U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitates U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitate U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
ferrite core U ماده مغناطیسی کوچک که بار الکترومغناطیسی را نگه می دارد در هسته حافظه
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
interference U اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
electronic U میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
geotropism U رشدو نمو گیاه تحت تاثیر قوه جاذبه زمین
neap tide U دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
electrostatics U بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
ferrets U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
ferret U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com