English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
operational route U جاده رزمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
duty with troops U در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer U وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team U گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
field services U قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combatcommand U فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat orders U دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power U نیروی رزمی استعداد رزمی
divided highway [American E] U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpass U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpasses U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
emerging traffic U جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
service road U جاده کناری جاده سرویس
going U وضع جاده زمین جاده
combat air patrol U هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat cargo officer U افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
track clearer U جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
epic U رزمی
epics U رزمی
combat U رزمی
combats U رزمی
epical U رزمی
combating U رزمی
combated U رزمی
combat development U توسعه رزمی
combat formation U ارایش رزمی
combat arms U رسته رزمی
combat forces U نیروهای رزمی
combat exercise U تمرین رزمی
combat intelligence U اطلاعات رزمی
combat engineer U مهندسی رزمی
combat crew U خدمه رزمی
field manual U دستور رزمی
combat efficiency U کارایی رزمی
combat duty U ماموریت رزمی
combat duty U امور رزمی
tactical missile U موشک رزمی
field ration U جیره رزمی
field service U خدمات رزمی
service ammunition U مهمات رزمی
field type U نوع رزمی
fighting load U بار رزمی
battle station U پایگاه رزمی
battle problems U مشکلات رزمی
battle casualty U ضایعات رزمی
herioic verse U شعر رزمی
heroic verse U شعر رزمی
nonbattle U غیر رزمی
c ration U جیره رزمی
field order U دستورالعمل رزمی
readiness U امادگی رزمی
combat , elements U یکانهای رزمی
combat , elements U عناصر رزمی
combat , echelon U یکان رزمی
task organization U سازمان رزمی
non combatant U غیر رزمی
non-combatant U غیر رزمی
non-combatants U غیر رزمی
field glasses U عینک رزمی
martial arts U ورزشهای رزمی
tactical support U پشتیبانی رزمی
combat , echelon U رده رزمی
groups U گروه رزمی
field duty U خدمات رزمی
combat troops U عدههای رزمی
combat support U پشتیبانی رزمی
field commands U قسمتهای رزمی
field grade U رده رزمی
damage U ضایعات رزمی
field commands U یکانهای رزمی
combat ration U جیره رزمی
field duty U ماموریت رزمی
group U گروه رزمی
combatcommand U یکان رزمی
field exercise U تمرین رزمی
combat vehicle U خودروی رزمی
combat readiness U امادگی رزمی
combatdrill U تمرین رزمی
combat trains U بنه رزمی
combat team U تیم رزمی
combat surveillance U مراقبت رزمی
combatintelligence U اطلاعات رزمی
field army U ارتش رزمی
combat proficiency U مهارت رزمی
combat power U قدرت رزمی
combat outpost U پاسدار رزمی
fighting patrol U گشتی رزمی
strengths U استعداد رزمی
field gun U توپ رزمی
combat patrol U گشتی رزمی
strength U استعداد رزمی
combat proficiency U شایستگی رزمی
combat jump U پرش رزمی
field officer U افسر رزمی
field range U میدان تیر رزمی
field order U دستورعملیاتی دستور رزمی
readiness category U نوع امادگی رزمی
materiel readiness U امادگی رزمی وسایل
pioneer unit U یگان مهندسی رزمی
fielded U زمینه رزمی صحرایی
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
effective strength U استعداد رزمی موثر
readiness category U درجه امادگی رزمی
amphibious task force U گروه رزمی اب خاکی
epos U اشعار رزمی پیشینیان
joint task force U گروه رزمی مشترک
jujitsu U مادر ورزشهای رزمی
field U زمینه رزمی صحرایی
flyable dud U بدون امادگی رزمی
fields U زمینه رزمی صحرایی
level of effort U تلاش رزمی یکان
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
condition of readiness U وضعیت امادگی رزمی
level of readiness U سطح امادگی رزمی
level of strength U میزان استعداد رزمی
live exercise U تمرین رزمی حقیقی
field service U پشتیبانی سرویس رزمی
field officer U افسر رسته رزمی
epics U شعر رزمی حماسه
combat pay U فوق العاده رزمی
unit strength U قدرت رزمی یکان
standards U کالای جانشین رزمی
standard U کالای جانشین رزمی
combat ready U دارای امادگی رزمی
combat information center U مرکز اطلاعات رزمی
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
combat control team U تیم کنترل رزمی
level of strength U سطح استعداد رزمی
combat development U پیشرفت اموزش رزمی
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
epic U شعر رزمی حماسه
combat support arms U یکان پشتیبانی رزمی
combat support troops U عدههای پشتیبانی رزمی
attrition U کاهش توان رزمی
combat liaison U ربط و ارتباط رزمی
combat load U بار رزمی هواپیما
combat support troops U یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support arms U رسته پشتیبانی رزمی
combat operations U مرکز عملیات رزمی
strengths U توان رزمی تعداد نفرات
combat essential U مورد نیاز حتمی رزمی
field commands U یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
rhapsode U دوره گردی که اشعار رزمی
night cap U گشتی رزمی هوایی شبانه
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
carrier task force U گروه رزمی هواپیمابر دریایی
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
commitment value U ارزش رزمی یک یکان در درگیریها
loss U تلفات جنگی ضایعات رزمی
threat study U بررسی امکانات رزمی دشمن
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
combat commander's insignia U علامت فرماندهی بر یکان رزمی
combat crew U خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
trains area U منطقه بنه رزمی یکان
combat resolution U پایین ترین رده رزمی
strength U توان رزمی تعداد نفرات
tae guk U بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
build up U بالا بردن توان رزمی نیروها
build-up U بالا بردن توان رزمی نیروها
build-ups U بالا بردن توان رزمی نیروها
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
locap U گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
task organization U سازمان دادان برای رزم برش رزمی
war footing U حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
zippers U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
tailors U برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
tailor U برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
tactical reconnaissance U براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
zipper U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
trouvere U شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
blocking U سد جاده
ruts U رد جاده
rut U رد جاده
pads U جاده
lines U جاده
line U جاده
pad U جاده
routes U جاده
path U جاده
turnpikes U جاده
turnpike U جاده
causeway U جاده
causeways U جاده
paths U جاده
roads U جاده
roadway U جاده
roadways U جاده
road جاده
route U جاده
pathways U جاده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com