Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
advection
U
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advection
U
جابجایی افقی هوا
machine address
U
مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
inversion
U
تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
inversions
U
تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
horizontal scrolling
U
حرکت افقی
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
raster graphics
U
روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
horizontal tab
U
حرکت مکان نما به صورت افقی
advection
U
حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
scan
U
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scans
U
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
panning
U
حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
blade flapping
U
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
scanned
U
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
pull shot
U
ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
carpet loom
U
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
troupes
U
بصورت دسته حرکت کردن
troupe
U
بصورت دسته حرکت کردن
boxes
U
شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی
box
U
شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی
thermostats
U
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat
U
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
pan
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan-
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
raster
U
یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
bracket
U
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
kepse motife
U
[ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
control column
U
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
wobble plate
U
دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
rightsizing
U
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
clutters
U
پارازیت اتمسفری
cluttered
U
پارازیت اتمسفری
atmospheric pressure
U
فشار اتمسفری
lightning discharge
U
تخلیه اتمسفری
clutter
U
پارازیت اتمسفری
hydrometer
U
اب سنج اتمسفری
canards
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
task
U
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
tasks
U
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
planed
U
افقی سطح افق افقی کردن
leveled
U
تراز سطح افقی افقی کردن
plane
U
افقی سطح افق افقی کردن
planes
U
افقی سطح افق افقی کردن
planing
U
افقی سطح افق افقی کردن
level
U
تراز سطح افقی افقی کردن
levelled
U
تراز سطح افقی افقی کردن
levels
U
تراز سطح افقی افقی کردن
stratopause
U
لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
chasse
U
نوعی حرکت با پاها بصورت یک پا روی زمین و یک پای دیگر روی هوا
vertical pressure gradient
U
تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
sliding wedge
U
گاوه افقی یاکولاس افقی
folia
U
طبقات
tag rag
U
طبقات
high-class
U
از طبقات بالا
categories of maintenance
U
طبقات نگهداری
economic classes
U
طبقات اقتصادی
stratification
U
تشکیل طبقات
folia
U
طبقات نازک
ratag
U
طبقات پایین اجتماع
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
macro
U
طبقات و عملیات در یک تابع
ragtag
U
توده طبقات پست
the rabble
U
طبقات پایین اجتماع
The various strata of society.
U
طبقات مختلف اجتماع
across the board
U
شامل تمام طبقات
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
coal measures
U
طبقات زغال خیز
picker
U
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
Brahmin
U
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
classless
U
بدون طبقات اجتماعی یا اقتصادی
castes
U
طبقات مختلف مردم هند
rabble
U
توده طبقات پست ازدحام
state of the realm
U
طبقات اجتماعی یا سیاسی کشور
upper classes
U
وابسته به طبقات بالای اجتماع
upper class
U
وابسته به طبقات بالای اجتماع
Brahmins
U
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
goodies
U
زن کامل و محترمه از طبقات پایین
caste
U
طبقات مختلف مردم هند
goody
U
زن کامل و محترمه از طبقات پایین
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
controlled environment
U
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
ranked
U
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
stratification
U
تشکیل طبقات زمین چینه بندی
ranks
U
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
index fossil
U
سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
tectonics
U
مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
rank
U
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
interlaminate
U
در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
inter laminate
U
[در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
stratigraphy
U
وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
staged
U
تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
germ layer
U
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
terrtorialize
U
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
ichthyosaurus
U
یکجور خزندهء بزرگ ماهی مانند در دورهء دوم طبقات الارضی
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke
U
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
heats
U
گرما
heat
U
گرما
cauma
U
گرما
isotherm
U
خط هم گرما
radiation of heat
U
گرما
vitrify
U
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
heat flow
U
جریان گرما
heat flux
U
شار گرما
heat exchange
U
تبادل گرما
intensity of heat
U
شدت گرما
heats
U
گرما حرارت
radiators
U
گرما افکن
heat absorbing
U
جذب گرما
thermal flux
U
شار گرما
incalescent
U
گرما گرای
heat
U
گرما حرارت
radiator
U
گرما تاب
incalescence
U
گرما جویی
radiators
U
گرما تاب
hot cabinet
U
قفسه گرما
thermoelectric
U
گرما برقی
heat transmission
U
انتقال گرما
heat transfer
U
انتقال گرما
heat radiation
U
تابش گرما
heat loss
U
تلف گرما
thermal effect
U
اثر گرما
I am absolutely baked.
U
از گرما پختم
thermomagnetic
U
گرما مغناطیس
thermal agitation voltage
U
اثر گرما
cold is merely privative
U
گرما نیست
btu
U
واحدبریتانیایی گرما
non conducting
U
عایق گرما
calorification
U
پیدایش گرما
temperatures
U
درجه گرما
thermosphere
U
گرما سپهر
thermoelasticity
U
گرما کشسانی
thermochemistry
U
گرما شیمی
thermosphere
U
گرما کره
thermometers
U
گرما سنج
pyro electricity
U
گرما برق
adiabatic
U
عایق گرما
convection
U
انتقال گرما
melted
U
از گرما سوختن
temperature
U
درجه گرما
thermal
U
مربوط به گرما
thermal unit
U
واحدسنجش گرما
thermometer
U
گرما سنج
pyromagnetic
U
گرما- مغناطیس
thermal reservoir
U
منبع گرما
thermo electricity
U
گرما برق
radiator
U
گرما افکن
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
displacement ton
U
تن جابجایی
displeacement of water
U
جابجایی اب
dislocation
U
جابجایی
convection
U
جابجایی
relocation
U
جابجایی
deplacement
U
جابجایی
head posisioning
U
جابجایی هد
commutation
U
جابجایی
displacement
U
جابجایی
handling
U
جابجایی
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
temperature independent paranagnetism
U
پارامغناطیس گرما مستقل
she cannot bear heat
U
تاب گرما رانمیاورد
thermolytic
U
وابسته به تحلیل گرما
heat transfer coefficient
U
ضریب انتقال گرما
she cannot bear heat
U
طاقت گرما را ندارد
b.t.u.
U
واحد بریتانیایی گرما
fehrenheit thermometer
U
گرما سنج فارنهایت
thermotropic
U
علاقمند به گرما دماگرای
thermotaxis
U
تحرک در اثر گرما
thermoforming
U
شکل دادن با گرما
heat fast paint
U
رنگ مقاوم گرما
thermonuclear reaction
U
واکنش گرما- هستهای
thermoelectric effect
U
اثر گرما- برق
heat flux density
U
چگالی شار گرما
calorie
U
واحد سنجس گرما
resistant to heat
U
مقاوم در برابر گرما
thermotropism
U
حساسیت نسبت به گرما
therms
U
حمام عمومی گرما
baking enamel
U
لعاب دادن با گرما
to evolve heat
U
گرما بیرون دادن
hot shorteness
U
شکنندگی حاصل از گرما
swelters
U
از گرما بیحال شدن
swelter
U
از گرما بیحال شدن
to resist heat
U
تاب گرما اوردن
diathermacy
U
خاصیت هدایت گرما
british thermal unit
U
واحد بریتانیایی گرما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com