English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dislocated U جابجاشده ازمفصل درامده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shotten U جابجاشده
displaced aggression U پرخاشگری جابجاشده
update U به روز درامده
shaped U بشکل درامده
impassioned U به جنبش درامده
spent U از پا درامده کوفته
wrought U به شکل درامده
vibrant U به تپش درامده
updated U به روز درامده
updates U به روز درامده
out U از زیرچاپ درامده
pin feather U پرتازه درامده
out- U از زیرچاپ درامده
outed U از زیرچاپ درامده
orinasal U از دهان و بینی درامده
extatic U بوجد درامده وجداور
enteringthe room he silmed U باطاق درامده لبخندزد
corporate U بصورت شرکت درامده
lycanthrope U ادمی که بشکل گرگ درامده باشد
out of pocket expenses U هزینهای که از جیب شخص درامده باشد
succubus U جن یا دیو مادهای که بصورت زن درامده وبامردان همخواب میشود
knight hospitaller U کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
turbostarter U استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
cam ring U رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
capital stock U عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com