English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spoiler U تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
diversionary U منحرف کننده
divertive U منحرف کننده
magneto U دستگاه ایجاد جرقه اتومبیل
deflector plates U صفحههای منحرف کننده
deflecting electrode U الکترد منحرف کننده
divertor switch U کلید منحرف کننده
deflecting electrode U صفحه منحرف کننده
deflecting voltage U ولتاژ منحرف کننده
tire gage U دستگاه ازمایش باد لاستیکهای اتومبیل
magnetic deflection field U میدان منحرف کننده مغناطیسی
baffles U منحرف کننده جریان سیال
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
diversionary attack U تک منحرف کننده توجه دشمن
baffling U منحرف کننده جریان سیال
baffle U منحرف کننده جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
stocker U اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
sparking plug cleaner U پاک کننده شمع اتومبیل
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
deviates U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviated U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviating U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviate U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
simperer U خنده کننده بدون دلیل
blasting machine U دستگاه پاک کننده
cooler U دستگاه خنک کننده
synchronizer U دستگاه همزمان کننده
pulverizer U دستگاه پودر کننده
actuator U دستگاه مسلح کننده
multiplier U دستگاه تقویت کننده
spreader U دستگاه پخش کننده شن
comparative gage U دستگاه مقایسه کننده
arming system U دستگاه مسلح کننده
shortest U بدون نیاز به حمل کننده مسیر
short U بدون نیاز به حمل کننده مسیر
shorter U بدون نیاز به حمل کننده مسیر
radiant U دستگاه پخش کننده حرارت
maximum recording attachment U دستگاه ضبط کننده حداکثر
edging machine U دستگاه خم کننده لبه فلزات
dosing machine U دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
acetylator U دستگاه استیل دار کننده
double v machine U دستگاه دولا کننده ورق
cooler U کولر دستگاه خنک کننده
coke pusher U دستگاه متراکم کننده ذغال کک
grouter U دستگاه متراکم کننده سیمان
smoothing rolls U دستگاه نورد نرم کننده
ground control U دستگاه کنترل کننده زمینی
fatigue testing machine U دستگاه ازمایش کننده خستگی
card sorter U دستگاه مرتب کننده کارت
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
dash pot U دستگاه کند کننده حرکت میراگر
course recorder U دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
pacemakers U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
lat machine U دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
pacemaker U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
fault localization apparatus U دستگاه تعیین کننده محل خطا
stock-cars U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-car U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod U اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock car U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
detector crayon U مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
foam type fire extinguisher U دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
stereophonic U دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
dead time U زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
video amplifier U دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
automobile U اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobiles U اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreen U پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreens U پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
pointer U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
licenses U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
luck U شانس
handsel U شانس
chance U شانس
fortunes U شانس
fortune U شانس
odds U شانس
chances U شانس
chancing U شانس
chanced U شانس
endocrine U غده بدون مجرا و بداخل ترشح کننده غده درون تراو
unlucky girl U آدم بد شانس
(not a) snowball's chance in hell <idiom> U بد شانس مطلق
jinxes U شانس نیاوردن
unlucky fellow U آدم بد شانس
fall on feet <idiom> U شانس آوردن
jinx U ادم بد شانس
jinxes U ادم بد شانس
fortunate U خوش شانس
jinx U شانس نیاوردن
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
record U کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
soft clip area U محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
freeware U نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار
(not a) ghost of a chance <idiom> U حتی یک شانس کوچکی
fortuity U قضا وقدر شانس
press (push) one's luck <idiom> U به شانس بستگی داد
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
speeds U حالت شانس خوب داشتن
Fortunately I wasnt hurt. U شانس آوردم . طوریم نشد
casualism U اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
speed U حالت شانس خوب داشتن
To hit a wining streak. U شانس آوردن ( درقمار وغیره )
speeding U حالت شانس خوب داشتن
cook one's goose <idiom> U شانس کسی رااز اوگرفتن
caculated risk <idiom> U شانس زیاد برای موفقیت
dependent U غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
lose touch with <idiom> U از دست دادن شانس ملاقات وارتباط
I dont have an earthly chance. U کمترین شانس راروی زمین ندارم
green thumbed U کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
new deal <idiom> U تغییر کامل ،شروع تازه ،شانس دیگر
help any one . U برایم خوش قدم بود ( شانس آورد )
not to have a prayer of achieving something U کمترین شانس هم برای بانجام رسانیدن چیزی رانداشتن
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
MIDI sequencer U داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
Consider yourself lucky [fortunate] (that) you weren't on the train at that time. U شما باید خودتان را خوش شانس [خوشبخت] در نظر بگیرید [که] در آن زمان در قطار نبودید.
long shot U شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
continuous processor U دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
hell-bent U منحرف
digressional U منحرف
deviant U منحرف
deviate U منحرف
deviates U منحرف
aberrant U منحرف
awry U منحرف
deviants U منحرف
deviated U منحرف
amiss U منحرف
perverting U منحرف
perverts U منحرف
pervert U منحرف
lost U منحرف
deviating U منحرف
perverted U منحرف
deviator U منحرف
perverse U منحرف
astray U منحرف
hell bent U منحرف
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
swerves U منحرف کردن
deviator U منحرف شونده
swerves U منحرف شدن
pay off U منحرف شدن
divert U منحرف شدن
perverts U منحرف کردن
wring U منحرف کردن
perverting U منحرف کردن
wringing U منحرف کردن
swerving U منحرف شدن
swerving U منحرف کردن
excurse U منحرف شدن
avert U منحرف کردن
fall off U منحرف شدن
averted U منحرف کردن
swerved U منحرف کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com