English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ventral U تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
variable incidence U جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
variable pitch U جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
wobble plate U دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
rake U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
rakes U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
raking U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
coning angle U زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
vee engine U موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
blisk U هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
fixed wing aircraft U هواپیما با بال ثابت
cruising altitude U ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
whip stall U شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
control column U فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
control surface angle U زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
carpet loom U دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
collective pitch control U کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
throw over switch U کلید لولایی
hinge pin U محور لولایی
ginglymus U مفصل لولایی
hinge coupler U جفتگر لولایی
hinge joint U مفصل لولایی
hinge pin U محور اتصال لولایی
hinge U لولا چرخش لولایی
hinges U لولا چرخش لولایی
hinge U لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
hinges U لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
grasshopper beam U تیری که یک سران درماشین لولایی پیوسته است وازاین جهت مانندملخ
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
picker U دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
diptych U دولوحی که باهم بوسیله لولایی متصل شده و برای نوشتن بکار می رفته و تاه میشده
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
terrtorialize U محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke U پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
vitrify U بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
orthogonal U قائم
perpendecular U قائم
erect U قائم
erects U قائم
erected U قائم
vertical U قائم
erecting U قائم
plumb line U خط قائم
righted U قائم
plumb lines U خط قائم
right U قائم
upright U قائم
righting U قائم
vertical tail U دم قائم
upstanding U قائم
normal U قائم
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
righted U قائم نگاهداشتن
prop U تقویت قائم
locumtenens U قائم مقام
propped U تقویت قائم
righting U قائم نگاهداشتن
envelopment U احاطه قائم
propping U تقویت قائم
local vertical U قائم محلی
perpendecular U خط عمودی یا قائم
stakes U قائم کردن
staked U قائم کردن
apeak U عمودی قائم
self consistent U قائم بالذات
abeam U قائم بر مسیرحرکت
vice-chancellor U قائم مقام
vice chancellor U قائم مقام
substituted U قائم مقام
vice-chancellors U قائم مقام
normal plane U صفحه قائم
normal vector U بردار قائم
vertical bulking U کمانش قائم
vertical axis U محور قائم
surrogate U قائم مقام
surrogates U قائم مقام
high angle U تیر قائم
vertical circle U دایره قائم
vertical force U نیروی قائم
vertical envelopement U احاطه قائم
ordinate U بعد قائم
vertical drop U ابشار قائم
substitute U قائم مقام
vertical cut U برش قائم
normal acceleration U شتاب قائم
vertical creep U وارفتگی قائم
normal axis U محور قائم
self perpetuation U قائم بذات
rectangular U قائم الزاویه
envelop U احاطه قائم
vertical speed U سرعت قائم
subsitute U قائم مقام
vertical photograph U عکس قائم
deputies U قائم مقام
subrogation U قائم مقامی
quadratic U منشور قائم
right U قائم نگاهداشتن
true vertical U قائم واقعی
semierect U نیمه قائم
surreptitiously U قائم مقام
substituting U قائم مقام
substantive U قائم بذات
deputy U قائم مقام
locum U قائم مقام
stake U قائم کردن
right-angled U قائم الزاویه
successor U قائم مقام
vicar U قائم مقام
vicars U قائم مقام
increate U قائم بالذات
enveloped U احاطه قائم
envelops U احاطه قائم
enveloping U احاطه قائم
locums U قائم مقام
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
deputy minister U قائم مقام وزیر
sheathing U تخته بندی قائم
procousul U قائم مقام کنسول
commercial representative U قائم مقام تجارتی
deputy U قائم مقام جانشین
vertical center line illusion U خطای خط قائم مرکزی
deputies U نایب قائم مقام
surrogate U قائم مقام شدن
deputies U قائم مقام جانشین
surrogates U قائم مقام شدن
deputy U نایب قائم مقام
zenith U نقطه قائم بر نافر
wedges U اسکنه کولاس قائم
wedged U اسکنه کولاس قائم
wedge U اسکنه کولاس قائم
vertical probable error U اشتباه احتمالی قائم
commercial procuration U قائم مقام تجارتی
consular agent U قائم مقام کنسول
short scope buoy U بویه شناور قائم
right angled triangle U مثلث قائم الزاویه
plane of departure U سطح قائم تیر
wedging U اسکنه کولاس قائم
upload U همنه قائم نیرو
prime vertical circle U دایره قائم اصلی
mercator chart U نقشه قائم الزاویه
vicegerent U جانشین قائم مقام
ablique coordinates U دستگاه مختصات قائم
vertical deformation U تغییر شکل قائم
vertical envelopement U حرکت دورانی قائم
right cone U مخروط قائم [ریاضی]
vertical photograph U عکس هوایی قائم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com