English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nappe U تیغه ابی که روی سرریز یابند ریزش میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coning angle U زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
overflows U بررسی پرچم سرریز در صورت رخ دادن سرریز
overflow U بررسی پرچم سرریز در صورت رخ دادن سرریز
overflowed U بررسی پرچم سرریز در صورت رخ دادن سرریز
emission theory U فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
slap shot U ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
climp milling U عمل فرز کاری که طی ان قطعه کار در همان جهت حرکت تیغه برش به جلومرکت میکند
fallout prediction U محاسبه میزان ریزش اتمی پیش بینی ریزش
collective pitch control U کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
tieback U رسن یابند پرده
somite U حلقه یابند بدن جانوران
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
overflowed U سرریز
spillover U سرریز
weirs U سرریز
overflows U سرریز
overflow U سرریز
spillweir dam U سد سرریز
spillway U سرریز
weir U سرریز
overfall U سرریز
overfall dam U سد سرریز
cycle U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycled U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycles U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
wiring U جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
free spillweir U سرریز ازاد
portable weir U سرریز دستی
overflow indicator U سرریز نما
warning pipe U لوله سرریز
overflow pipe U لوله سرریز
run over <idiom> U سرریز شدن
step weir U سرریز پلکانی
storm water overflow U سرریز اب باران
spillway slab U تاوه سرریز
fuse plug U سرریز خاکی
decants U سرریز کردن
trapezoidal weir U سرریز ذوذنقهای
overflow check U مقابله سرریز
decanting U سرریز کردن
side weir U سرریز کناری
decanted U سرریز کردن
circular weir U سرریز مدور
decant U سرریز کردن
overflow duct U مجرای سرریز
gravity spillway dam U سد سرریز وزنی
overflow area U ناحیه سرریز
overflow check U بررسی سرریز
skew weir U سرریز اریب
notch piers U پایههای جانبی سرریز
overflow flag bit U بیت پرچم سرریز
thin plate weir U سرریز لبه تیز
freedom of information act U قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
asynchronous transmission U اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
velocity of retreat U سرعت متوسط اب در پائین دست سرریز
measuring weir U سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال
velocity of approach U سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
overflows U بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد
overflowed U بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد
overflow U بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
indicator U ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
processor U کلمهای که حاوی تعدادی بیت وضعیت مثل پرچم رقم نقلی , صفر و سرریز است
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
affusion U ریزش
affluxion U ریزش
afflux U ریزش
infusion U ریزش
calvities U ریزش مو
sprinkle U ریزش نم نم
spray U ریزش
disembogue U ریزش
sprays U ریزش
pouring U ریزش
poured U ریزش
disemboguement U ریزش
affution U ریزش
pour U ریزش
outflows U ریزش
disengorgement U ریزش
sprayed U ریزش
spraying U ریزش
infusions U ریزش
chuct U ریزش
insets U : ریزش
defluxion U ریزش
flux U ریزش
perfusion U ریزش
psilosis U ریزش مو
come down U ریزش
overflows U ریزش
abscission U ریزش
overflow U ریزش
inset U : ریزش
depilation U ریزش مو
overflown U ریزش
sprinkles U ریزش نم نم
diffusion U ریزش
log chute U ریزش
chutes U ریزش
sprinkled U ریزش نم نم
chute U ریزش
gushes U ریزش
gushed U ریزش
gush U ریزش
overflowed U ریزش
influx U ریزش
inpouring U ریزش
outflow U ریزش
catarrh U ریزش
coryza U ریزش
effusion U ریزش
spill U ریزش
effusions U ریزش
precipitation U ریزش
landslide U ریزش
influxes U ریزش
landslides U ریزش
fox evil U ریزش مو
rheumatism U ریزش
swoop [on] U ریزش [سر]
drencher U اب ریزش
on the fly U ریزش
fallout U ریزش
spills U ریزش
spilled U ریزش
spilling U ریزش
pours U ریزش
overflowing U فراوان ریزش
landslides U ریزش خاک
income U ریزش فهور
gleet U ریزش مخاط
pouring spout U ناودان ریزش
outpouring U بیرون ریزش
annual preciptation U ریزش سالانه
slide U سراشیبی ریزش
slides U سراشیبی ریزش
ptyalism U ریزش خیو
outpourings U بیرون ریزش
landslide U ریزش خاک
intinction U ریزش القاء
rate of pouring U سرعت ریزش
mucorrhea U ریزش مخاط
splotch U ریزش یا پاشیدن
inflow U ریزش درونی
splashes U صدای ریزش
alopecia U ریزش مو [پزشکی]
baldness U ریزش مو [پزشکی]
lopecia U ریزش مو [پزشکی]
castability U قابلیت ریزش
loss of hair U ریزش مو [پزشکی]
splash U صدای ریزش
splashing U صدای ریزش
lachrymation U ریزش اشک
pourability U قابلیت ریزش
insti U ریزش تدریجی
instillation U ریزش تدریجی
fallout U ریزش اتمی
hair loss U ریزش مو [پزشکی]
pouring platform U سطح ریزش
disemboguement U ریزش گاه
landfall U ریزش زمین
landfalls U ریزش زمین
outflows U ریزش جریان
outflow U ریزش جریان
flow side U ریزش در شیب
chutes U ریزش با سقوط
slump U افت ریزش
slumped U افت ریزش
slumping U افت ریزش
fallout pattern U شکل ریزش
rock rubble U ریزش سنگ
downcome U انحطاط ریزش
drip loop U حلقه ریزش اب
outpour U بیرون ریزش
over flow U طغیان ریزش
drop inlet U دریچه ریزش
drop manhole U دهانه ریزش
epiphora U اشک ریزش
fail out U ریزش کردن
fall of rock U ریزش سنگ
chute U ریزش با سقوط
flush pipe U لوله ریزش
pour point U نقطه ریزش
deplumation U ریزش مژگان
fall U شیبشکن ریزش
pouring cup U قاشق ریزش
slumps U افت ریزش
pouring gate U دریچه ریزش
pouring nozzle U شیپوره ریزش
snowfalls U برف ریزش
downfall U انحطاط ریزش
dewfall U ریزش شبنم
snowfall U برف ریزش
head U ارتفاع ریزش سر رولور سر
flux U اسهال خون ریزش
snow inlet U دریچه ریزش برف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com