Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dismantling shot
U
تیر تخریب کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
command destruct signal
U
علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
destructor
U
تخریب کننده
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
Other Matches
underwater demolition
U
تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
destruction site
U
منطقه تخریب مهمات محل تخریب
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
atomic demolition munition
U
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
demolitions
U
تخریب
fail soft
U
تخریب
demolition
U
تخریب
destroyed
U
تخریب شد
destruction
U
تخریب
rupture
U
تخریب
vandalism
U
تخریب
ruptures
U
تخریب
ruination
U
تخریب
degradation
U
تخریب
rupturing
U
تخریب
demolished
U
تخریب کردن
demolishing
U
تخریب کردن
destruction radius
U
حداکثرشعاع تخریب
destruct system
U
سیستم تخریب
destruction site
U
منطقه تخریب
demolition
U
تخریب کردن
underwater demolition
U
تخریب زیرابی
bomb disposal
U
تخریب بمب
demolitions
U
تخریب کردن
destruct
U
تخریب کردن
demolish
U
تخریب کردن
destruction fire
U
تیر تخریب
demolishes
U
تخریب کردن
destructivity
U
قدرت تخریب
fail soft
U
تخریب تدریجی
cratering charge
U
خرج تخریب
rupture
U
تخریب کردن
criminal damage
U
تخریب جزائی
hard core
U
مصالح تخریب
demolition belt
U
نوار تخریب
subversion
U
انهدام تخریب
rupturing
U
تخریب کردن
rubble hard core
U
مصالح تخریب
oxidative degradation
U
تخریب اکسایشی
fail safe
U
تخریب امن
fail-safe
U
تخریب امن
demolition target
U
هدف تخریب
demolition kit
U
جعبه تخریب
rheodestruction
U
تخریب جریان
ruptures
U
تخریب کردن
demolition kit
U
جعبه وسایل تخریب
demolition firing party
U
گروه مسئول تخریب
destruction radius
U
شعاع تخریب مین
destruction area
U
منطقه تخریب مهمات
vasto
U
حکم یا دستور تخریب
demolition belt
U
کمربند تخریب منطقهای
concussion detonation
U
خرج تخریب ضربتی
concussion detonation
U
خرج اماده به تخریب
demoralization
U
تخریب روحیه کردن
xylotomous
U
دارای قابلیت تخریب چوب
petard
U
خرج تخریب دیواره و پایه پل
destroyed
U
ازبین رفت تخریب شده
countermine
U
سیستم تخریب مین به طور خودکار
cratering charge
U
خرج مخصوص تهیه چاله تخریب
inert ammunition
U
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
command destruct signal
U
علامت تخریب موشک با فرمان دور
bomb cemetery
U
محل تخریب بمبهای عمل نکرده
property disposition
U
ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
charged demolition
U
مواد منفجره خرج گذاری شده و اماده تخریب
intruder operation
U
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
mudcapping
U
نوعی روش تخریب صخرههای بزرگ به وسیله موادمنفجره
creptation
U
تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
antimateriel ammunition
U
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
demoralising
U
از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralizing
U
از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralizes
U
از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralize
U
از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralises
U
از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralised
U
از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralized
U
از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
destroys
U
تخریب کردن منهدم کردن
destroy
U
تخریب کردن منهدم کردن
destroying
U
تخریب کردن منهدم کردن
access procedures
U
روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
obstructor
U
وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
attenuant
U
اب کننده
sensor
U
حس کننده
skittish
U
رم کننده
thinner
U
کم کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com