English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sill beam U تیرک استانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
embaded sill beam U تیرک توکار استانه
Other Matches
joist U تیرک
rolling pins U تیرک
rolling pin U تیرک
beams U تیرک
beam U تیرک
joists U تیرک
boom U تیرک
boomed U تیرک
spar U تیرک
stakes U تیرک
spars U تیرک
staked U تیرک
stake U تیرک
booms U تیرک
secondary beam U تیرک
booming U تیرک
sparred U تیرک
quarter boom U تیرک پاشنه
bar frame U تیرک قاب
lower boom U تیرک میانی
lazy painter U ریسمان تیرک
real box wing U بالی با سه تیرک
stander U تیرک چوبی
roller U تیرک دار
crown-post U تیرک عمودی
false spar U تیرک کاذب
branch U [تیرک گوتیک در طاق]
upright U تیرک عمودی دروازه
purlin U لایه یا تیرک اتصال
crossbars U تیرک افقی دروازه
goalposts U تیرک عمودی دروازه
goalpost U تیرک عمودی دروازه
crossbar U تیرک افقی دروازه
hanging-post U [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
threhold U استانه
sills U استانه
sill=threshold U استانه
thershold U استانه
limen U استانه
doorstep U استانه در
thresholds U استانه در
thresholds U استانه
threshold U استانه
threshholds U استانه
sill U استانه
threshold U استانه در
doorsteps U استانه در
threshholds U استانه در
two point threshold U استانه دو نقطهای
threshold of luminescence U استانه لومینسانس
non thershold pollutant U الاینده بی استانه
nuisance threshold U استانه زیانبخشی
reaction threshold U استانه واکنش
response threshold U استانه پاسخ
thershold frequency U بسامد استانه
spatial threshold U استانه فضایی
terminal threshold U استانه پایانی
luminescence threshold U استانه لومینسانس
lower threshold U استانه پایین
threshholds U استانه چارچوب
thresholds U استانه چارچوب
arousal threshold U استانه انگیختگی
hearing threshold U استانه شنوایی
threshold voltage U ولتاژ استانه
threshold value U مقدار استانه
threshold frequency U بسامد استانه
threshold U استانه چارچوب
limen U استانه احساس
differential threshold U استانه افتراقی
threshold limit values U استانه مقدارهای حدی
thershold temperature U استانه دمای ذرات
trapezoidal end sill U استانه پایاب ذوذنقهای
threshholds U استانه مانند استانهای
threshold wavelength U طول موج استانه
static friction U اصطکاک در استانه حرکت
sill U تیر پایه استانه در
sills U تیر پایه استانه در
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
thresholds U استانه مانند استانهای
threshold U استانه مانند استانهای
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
sills U گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sill U گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
serenades U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
keel area U ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
nose ribs U تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
carpet loom U دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
anglo-saxon architecture U [معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
bending fatigue strength U مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com