Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bowman
U
تیرانداز کمان کش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
archer
U
تیرانداز با کمان
archers
U
تیرانداز با کمان
bowman
U
تیرانداز با کمان
short international
U
مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
toxophilite
U
تیرانداز ماهر با تیر و کمان
Other Matches
marks man
U
تیرانداز درجه 3 تفنگ تیرانداز نیمه ماهر
target bow
U
کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
bowed
U
کمان کمان هدفگیری
bows
U
کمان کمان هدفگیری
bow
U
کمان کمان هدفگیری
bowing
U
کمان کمان هدفگیری
sagittarius
U
تیرانداز
gunners
U
تیرانداز
shotgunner
U
تیرانداز
shooter
U
تیرانداز
gunner
U
تیرانداز
marksmen
U
تیرانداز ماهر
experts
U
تیرانداز ممتاز
sniper
U
تیرانداز از خفا
snipers
U
تیرانداز از خفا
marksman
U
تیرانداز ماهر
expert
U
تیرانداز ممتاز
toxophilite
U
تیرانداز کماندار
sharpshooter
U
تیرانداز ماهر
sharp shooter
U
تیرانداز درجه 1
expert gunner
U
تیرانداز ماهرتوپخانه
sharp shooter
U
تیرانداز ممتاز
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
sniper
U
تیرانداز ماهر تفنگ
expert badge
U
نشان تیرانداز ممتاز
snipers
U
تیرانداز ماهر تفنگ
body alinement
U
تنظیم بدن تیرانداز
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
station
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
marksman
U
تیرانداز ماهر
[ارتش و ورزش]
stationed
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
stations
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
benchrest
U
سکو برای تکیه دادن تیرانداز
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
cheekpiece
U
تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
creep
U
رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
creeps
U
رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
trap
U
سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
stream
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streams
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streamed
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
arch-
U
: کمان
fiddle bow
U
کمان
bows
U
کمان
bow
U
کمان
arch-
U
کمان
arch
U
کمان
spots
U
کمان
fiddlestick
U
کمان
bowed
U
کمان
spot
U
کمان
bowing
U
کمان
sagittarii
U
کمان
sagittarius
U
کمان
arches
U
: کمان
arch
U
: کمان
bowstring
U
زه کمان
arcs
U
کمان
arches
U
کمان
arc
U
کمان
cock feather
U
پر وصل به کمان
reflex arc
U
کمان بازتاب
opalesce
U
مانندرنگین کمان
circular measure
U
اندازه کمان
bow weight
U
وزن کمان
central angle of arch
U
دهانه کمان
bowyer
U
کمان ساز
bows
U
کمان شکاری
nock
U
جای زه کمان
bows
U
تعظیم کمان
cross bow
U
کمان زنبورکی
power hacksaw
U
کمان اره
included angle of arch
U
دهانه کمان
cross bow
U
کمان پولادی
cant
U
کج گرفتن کمان
rainbow
U
رنگین کمان
bowyer
U
کمان فروش
handbow
U
کمان تیراندازی
long bow
U
کمان دستی
cross bow
U
گوله کمان
bowing
U
کمان شکاری
saw frame
U
کمان اره
bow
U
تعظیم کمان
faces
U
شکم کمان
bare bow
U
کمان لخت
face
U
شکم کمان
to feel any one's pulse
U
کمان کردن
to bend or draw the bow
U
کمان کشیدن
bow
U
کمان شکاری
bowing
U
تعظیم کمان
bowed
U
کمان شکاری
bowed
U
تعظیم کمان
stacked bow
U
کمان باریک
straight bow
U
کمان راست
string picture
U
روزنه کمان
sunbow
U
رنگین کمان
swede saw
U
کمان اره
swede saw
U
اره کمان
crossbows
U
کمان صلیبی
arches
U
چفت کمان
rainbows
U
رنگین کمان
bend
U
کمان خمش
arch thrust
U
رانش کمان
arch
U
چفت کمان
arch of corti
U
کمان کورتی
atabalist
U
کمان زنبورکی
arblast
U
کمان زنبورکی
longbows
U
کمان بزرگ
iris
U
رنگین کمان
bow and arrow
U
تیر و کمان
crossbows
U
کمان پولادی
crossbows
U
کمان زنبورکی
crossbow
U
کمان صلیبی
crossbow
U
کمان پولادی
crossbow
U
کمان زنبورکی
longbow
U
کمان بزرگ
arch-
U
چفت کمان
irises
U
رنگین کمان
limb
U
هرکدام از طرفین کمان
limbs
U
هرکدام از طرفین کمان
string fingers
U
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
soundboard
U
کمان ویولن وتار
frame
U
قاب چارچوب کمان
sounding boards
U
کمان ویولن وتار
anchors
U
کشیدن زه کمان تاصورت
to bend or draw the bow
U
کمان را چله کردن
understrung
U
فاصله زه تا دستگیره کمان
rectification of a curve
U
طول کمان
[ریاضی]
arc length
U
طول کمان
[ریاضی]
anchoring
U
کشیدن زه کمان تاصورت
catapult
[British E]
U
تیر و کمان قلابسنگی
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان قلابسنگی
catapult
[British E]
U
تیر و کمان سنگی
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان سنگی
anchor
U
کشیدن زه کمان تاصورت
crossbow man
U
کمانگیر با کمان صلیبی
fogbow
U
رنگین کمان حاصل از مه
van
U
کمان سینه ناو
great circle route
U
کمان دایره عظیمه
vans
U
کمان سینه ناو
iridescence
U
نمایش رنگین کمان
iridescency
U
نمایش رنگین کمان
frame of hachsaw
U
کمان اره چکی
sounding board
U
کمان ویولن وتار
bow arm
U
بازویی که کمان را می گیرد
bow hunter
U
شکارچی با تیر و کمان
bow hunting
U
شکار با تیر و کمان
nock
U
شکاف انتهای کمان
bow fishing
U
ماهیگیری با تیر و کمان
bowstring
U
ریسمان دار زه کمان
self
U
کمان یا تیر از یک تکه چوب
back
U
تنظیم بادبان پشت کمان
servings
U
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
serving
U
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
fistmele
U
فاصله بین دسته کمان و زه
string
U
مربی خم کردن کمان و بستن زه
belly
U
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
backs
U
تنظیم بادبان پشت کمان
bellies
U
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
longbows
U
اغراق گویی کمان دستی
circular grooving saw
U
کمان اره ویژه شیار
whipped
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whip
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
draws
U
تیر در چله کمان گذاشتن
whips
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
draw
U
تیر در چله کمان گذاشتن
full draw
U
کشیدن زه کمان بطور کامل
longbow
U
اغراق گویی کمان دستی
hunting bow
U
کمان بلند و سنگین برای شکار
longbows
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbow
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
arrow rest
U
تکیه گاه تیر روی کمان
double-bellid
U
[صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
bowsight
U
وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
rainbows
U
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
subtense
U
خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
target archery
U
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
timber hitch
U
گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
rainbow
U
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
bowsock
U
پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
backed bow
U
کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
lipping
U
قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
lipping
U
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
loose
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
kissing button
U
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
windage
U
تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
loosest
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
backing
U
کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
clout shooting
U
تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
sight window
U
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keepers
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
target captain
U
عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
sight
U
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
sights
U
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
fita round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com