Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clout shooting
U
تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
york round
U
مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
windsor round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
western round
U
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
target bow
U
کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
wand shoot
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
national round
U
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
toxophily
U
علم تیراندازی باتیر وکمان
high pheasant
U
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
battle clout
U
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
handbow
U
کمان تیراندازی
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
target archery
U
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
pope young round
U
مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
target captain
U
عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
men's western round
U
مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
longbow
U
کمان بزرگ
longbows
U
کمان بزرگ
fita round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
posts
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posted
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
keepers
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
men's national round
U
مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
shootings
U
باتیر زدن
shooting
U
باتیر زدن
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp
U
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
U
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
bows
U
کمان کمان هدفگیری
bowed
U
کمان کمان هدفگیری
bowing
U
کمان کمان هدفگیری
bow
U
کمان کمان هدفگیری
live fire
U
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
bathymetry
U
باتی متری
metric system
U
سیستم متری
rials 0 the metre
U
متری 04 ریال
metric waves
U
موجهای متری
telemetry
U
تله متری
metric spark plug
U
شمع متری
high board
U
سکوی شیرجه 3 متری
prefixes used in the metric system
U
پیشوندهای دستگاه متری
metric space
U
فضای متری
[ریاضی]
low board
U
سکوی یک متری شیرجه
metric system
U
دستگاه اندازه گیری متری
kick circle
U
دایره 8/81 متری وسط میدان
metric
U
اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
end zone
U
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
ontos
U
تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
first down
U
اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
chain
U
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains
U
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
howtar
U
خمپاره انداز 701 میلی متری سنگین
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
SI
U
Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
popping crease
U
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
exchange zone
U
فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
heads
U
تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
gales
U
باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
gale
U
باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
cirro cumulus
U
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus
U
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro status
U
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
thin Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
bows
U
کمان
arch-
U
: کمان
arch
U
کمان
arch
U
: کمان
spots
U
کمان
spot
U
کمان
sagittarius
U
کمان
fiddle bow
U
کمان
fiddlestick
U
کمان
bowing
U
کمان
bowstring
U
زه کمان
arcs
U
کمان
arc
U
کمان
bow
U
کمان
bowed
U
کمان
arch-
U
کمان
arches
U
کمان
arches
U
: کمان
sagittarii
U
کمان
gunning
U
تیراندازی
shootings
U
تیراندازی
shooting
U
تیراندازی
popped
U
تیراندازی
pop
U
تیراندازی
gunnery
U
تیراندازی
archery
U
تیراندازی
pops
U
تیراندازی
musketry
U
تیراندازی
cross bow
U
گوله کمان
cross bow
U
کمان پولادی
arch
U
چفت کمان
cross bow
U
کمان زنبورکی
saw frame
U
کمان اره
long bow
U
کمان دستی
reflex arc
U
کمان بازتاب
power hacksaw
U
کمان اره
archer
U
تیرانداز با کمان
archers
U
تیرانداز با کمان
to feel any one's pulse
U
کمان کردن
bowed
U
تعظیم کمان
arch-
U
چفت کمان
arches
U
چفت کمان
to bend or draw the bow
U
کمان کشیدن
swede saw
U
اره کمان
swede saw
U
کمان اره
rainbow
U
رنگین کمان
sunbow
U
رنگین کمان
string picture
U
روزنه کمان
straight bow
U
کمان راست
stacked bow
U
کمان باریک
rainbows
U
رنگین کمان
opalesce
U
مانندرنگین کمان
nock
U
جای زه کمان
bows
U
کمان شکاری
bowyer
U
کمان ساز
arch thrust
U
رانش کمان
crossbows
U
کمان صلیبی
crossbows
U
کمان پولادی
crossbows
U
کمان زنبورکی
crossbow
U
کمان صلیبی
bowman
U
تیرانداز با کمان
arch of corti
U
کمان کورتی
cant
U
کج گرفتن کمان
bowyer
U
کمان فروش
bend
U
کمان خمش
bow
U
تعظیم کمان
face
U
شکم کمان
bows
U
تعظیم کمان
bowing
U
کمان شکاری
bowing
U
تعظیم کمان
crossbow
U
کمان زنبورکی
faces
U
شکم کمان
atabalist
U
کمان زنبورکی
bow
U
کمان شکاری
arblast
U
کمان زنبورکی
central angle of arch
U
دهانه کمان
bow weight
U
وزن کمان
cock feather
U
پر وصل به کمان
bare bow
U
کمان لخت
circular measure
U
اندازه کمان
bow and arrow
U
تیر و کمان
included angle of arch
U
دهانه کمان
iris
U
رنگین کمان
irises
U
رنگین کمان
bowman
U
تیرانداز کمان کش
crossbow
U
کمان پولادی
bowed
U
کمان شکاری
fired
U
تیراندازی کردن
shoot
U
تیراندازی کردن
fires
U
تیراندازی کردن
fire
U
تیراندازی کردن
firing line
U
خط شروع تیراندازی
shoots
U
تیراندازی کردن
horseback archery
U
تیراندازی سواره
the butts
U
میدان تیراندازی
lived
U
تیراندازی جنگی
firing table
U
جدول تیراندازی
live
U
تیراندازی جنگی
firing area
U
منطقه تیراندازی
conduct of fire
U
هدایت تیراندازی
dry sum
U
مشق تیراندازی
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
conduct of fire
U
اجرای تیراندازی
gunning
U
تمرین تیراندازی
offhand
U
تیراندازی ایستاده
combat firing
U
تیراندازی جنگی
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
methode of fire
U
روش تیراندازی
fire trench
U
سنگر تیراندازی
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
ready position
U
حاضربه تیراندازی
riflery
U
تیراندازی تفنگداری
scheme of fire
U
طرح تیراندازی
gunnery
U
قوانین تیراندازی
fire power
U
قدرت تیراندازی
fire bay
U
دهلیز تیراندازی
order of fire
U
روش تیراندازی
field archery
U
تیراندازی صحرایی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
guns
U
تیراندازی کردن
gun
U
تیراندازی کردن
bow fishing
U
ماهیگیری با تیر و کمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com