English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fixed support U تکیه گاه گیردار
restraining support U تکیه گاه گیردار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
tangly U گیردار
fixed U گیردار
impedimental U گیردار
lock step U گیردار
fixed beam U تیر دو سر گیردار
fixed beam U تیر گیردار
fixed support U بردگاه گیردار
overhanging U یک طرف گیردار
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
support clamp U تیر یک طرف گیردار
fixed beam U تیر دوسر گیردار
restrained beam U تیر دوطرف گیردار
moment at fixed ends U لنگر سر گیردار تیر
cantilever beam U تیری که یک طرف ان گیردار باشد
cut brackets U [تکه ای از تخته ی بریده شده با تیر یک طرف گیردار]
accents U تکیه
accumbency U تکیه
lolls U لم تکیه
lolling U لم تکیه
loll U لم تکیه
accenting U تکیه
accented U تکیه
accent U تکیه
recumbency U تکیه
atonic U بی تکیه
enclitic U بی تکیه
emphasis U تکیه
unaccented U بی تکیه
lolled U لم تکیه
leaning U تکیه
leanings U تکیه
reliance U تکیه
leans U تکیه زدن
accentual U تکیه دار
leaned U تکیه کردن
counterfort U دیوار تکیه
leans U تکیه کردن
leaned U تکیه زدن
anchorage U تکیه گاه
anchorages U تکیه گاه
prop U تکیه گاه
propped U تکیه گاه
propping U تکیه گاه
lean U تکیه کردن
lean U تکیه زدن
to lean on a reed U تکیه بر اب کردن
to base one self U تکیه کردن
support roller U تکیه گاه
support bearing U تکیه گاه
saddle bearer U تکیه گاه
mahlstick U تکیه دست
maulstick U تکیه دست
point of support U تکیه گاه
to throw oneself on U تکیه کردن بر
catch-phrase U تکیه کلام
catch-phrases U تکیه کلام
backrest U تکیه گاه
slump over U تکیه زدن
arm rest U تکیه گاه
heel rest تکیه گاه
boilerplate U تکیه کلام
bridge seat U تکیه گاه
postpositive U الحاقی و بی تکیه
bolstered U تکیه دادن
relies U تکیه کردن
rely U تکیه کردن
relying U تکیه کردن
fulcrum U تکیه گاه
anchor U تکیه گاه
anchoring U تکیه گاه
anchors U تکیه گاه
support U تکیه گاه
stay U تکیه مهار
stayed U تکیه مهار
bolster U تکیه دادن
rest U تکیه دادن
bolsters U تکیه دادن
stand U تکیه گاه
relied U تکیه کردن
bearing U تکیه گاه
insist U تکیه کردن بر
rests U تکیه دادن
reclines U تکیه کردن
reclined U تکیه کردن
rest U تکیه گاه
recline U تکیه کردن
insists U تکیه کردن بر
insisting U تکیه کردن بر
rests U تکیه گاه
insisted U تکیه کردن بر
armpits U تکیه گاه ارنج
armpit U تکیه گاه ارنج
to lean against the wall U به دیوار تکیه دادن
support U تکیه گاه پایه
bearing width U عرض تکیه گاه
free support U تکیه گاه ازاد
elastic support U تکیه گاه ارتجاعی
direct support U تکیه گاه بی واسطه
accumbent U تکیه کننده سرغذا
core print U تکیه گاه ماهیچه
slogan U تکیه کلام شعار
bow hand U دسته تکیه گاه
slogans U تکیه کلام شعار
bench wall U دیوار تکیه گاه
hinged support U تکیه گاه مفصلی
indirect support U تکیه گاه بی واسطه
support pression U فشار تکیه گاه
support conditions U شرایط تکیه گاهی
solid support U تکیه گاه جامد
simple support U تکیه گاه ساده
settlement of abutments U نشست تکیه گاه
rest U تکیه گاه استراحت
to lean against something U تکیه زدن به چیزی
perceptual anchorage U تکیه گاه ادراکی
movable support U تکیه گاه متحرک
seat bars U میلههای تکیه گاه
to lean out of the window U به پنجره تکیه دادن
lateral support U تکیه گاه کناری
lateral support U تکیه گاه جانبی
rests U تکیه گاه استراحت
abutment U تکیه گاه نیمپایه
accentuating U با تکیه تلفظ کردن
lean U تکیه دادن بطرف
arch abutment U تکیه گاه قوس
anchoring effect U اثر تکیه گاهی
anchorage distance U فاصله تکیه گاهی
accumbent U تکیه دار خوابیده
accentuate U با تکیه تلفظ کردن
accentuates U با تکیه تلفظ کردن
leaned U تکیه دادن بطرف
accentually U مطابق تکیه صدا
leans U تکیه دادن بطرف
accentuated U با تکیه تلفظ کردن
journals U تکیه گاه اصلی
journal U تکیه گاه اصلی
bearing pressure U فشار تکیه گاهی
bearing plate U صفحه تکیه گاه
bearing stress U تنش تکیه گاهی
prop U تیر شمع تکیه
propped U تیر شمع تکیه
propping U تیر شمع تکیه
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
stretcher U تکیه گاه پای پاروزن
backs U پشتی کنندگان تکیه گاه
stretchers U تکیه گاه پای پاروزن
back U پشتی کنندگان تکیه گاه
stiffened at the supports U تقویت شده در تکیه گاهها
staddle U چوب دستی تکیه گاه
accentuated U تکیه دادن تاکید کردن
accentuates U تکیه دادن تاکید کردن
bosses U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
boss U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bossed U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
span U فاصله دو تکیه گاه تیر
accentuating U تکیه دادن تاکید کردن
to emphasize U تکیه کردن [زبان شناسی]
spans U فاصله دو تکیه گاه تیر
spanning U فاصله دو تکیه گاه تیر
spanned U فاصله دو تکیه گاه تیر
reaction of support U عکس العمل تکیه گاه
support resistance U واکنش یا مقاومت تکیه گاه
bossing U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bolsters U تکیه گاه حافظ دهانه پل
bearing pressure on foundation U فشار تکیه گاهی شالوده
support U تکیه گاه تصدیق کردن
accentually U بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
accentuate U تکیه دادن تاکید کردن
accubation U تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
movable support U تکیه گاه قابل انتقال
bolstered U تکیه گاه حافظ دهانه پل
catchword U تکیه سخن مفتاح کلام
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
bearing support U تکیه گاه متحمل بار
bolster U تکیه گاه حافظ دهانه پل
bearing pile U تکیه گاه پایه کوب
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
benchrest U سکو برای تکیه دادن تیرانداز
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
beam on elastic supports U تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
barytone U کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
Do not lean out! U به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
slugs U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
arrow rest U تکیه گاه تیر روی کمان
slugged U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
slug U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
postposition U لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
slab for bearing U سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
support U تکیه بدن ژیمناست روی دستها
accentuation U بکار بردن ایین تکیه صدا
fulcrum U تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
cheekpiece U تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
be raise to the bench U بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
simply supported deep beam U تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
pretone U هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com