English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
movable support U تکیه گاه قابل انتقال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
false work U تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
negotiates U قابل انتقال
portable U قابل انتقال
negotiable U قابل انتقال
removable U قابل انتقال
conveyable U قابل انتقال
alienable U قابل انتقال
negotiating U قابل انتقال
conductible U قابل انتقال
open cheque U چک قابل انتقال
descendible U قابل انتقال
negotiated U قابل انتقال
transferable U قابل انتقال
transmissive U قابل انتقال
demountable U قابل انتقال
negotiate U قابل انتقال
transferable credit U اعتباراسنادی قابل انتقال
negotiable instrument U سند قابل انتقال
transmissable rights U حقوق قابل انتقال
transferable credit U اعتبار قابل انتقال
portable program U برنامه قابل انتقال
negotiable papers U اوراق قابل انتقال
built in U غیر قابل انتقال
irremovable U غیر قابل انتقال
assignable credit U اعتبار قابل انتقال
shiftable U قابل تعویض یا انتقال
non transferable U غیر قابل انتقال
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
transferable commercial instrument U اوراق تجارتی قابل انتقال
removable mass storage U انباره انبوه قابل انتقال
inheritable U میراث بردنی قابل انتقال
transferable securities U اوراق بهادار قابل انتقال
inalienably U بطور غیر قابل انتقال
removable storage media U رسانههای ذخیره سازی قابل انتقال
commercial paper U اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
floating U پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
movable dam U سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
relocatable U آنچه قابل انتقال به محل دیگری ازحافظه است بدون اینکه روی عملیاتش اثربگذارد
ether U جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
deferred exit U انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
asynchronous U انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
demodulator U دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
indeterminate change of station U انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transferring U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers U انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
xmodem U یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signaled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
accented U تکیه
unaccented U بی تکیه
lolls U لم تکیه
enclitic U بی تکیه
leanings U تکیه
leaning U تکیه
lolled U لم تکیه
loll U لم تکیه
atonic U بی تکیه
accumbency U تکیه
emphasis U تکیه
accent U تکیه
accents U تکیه
recumbency U تکیه
lolling U لم تکیه
reliance U تکیه
accenting U تکیه
insists U تکیه کردن بر
reclines U تکیه کردن
anchors U تکیه گاه
bolsters U تکیه دادن
point of support U تکیه گاه
maulstick U تکیه دست
insisting U تکیه کردن بر
accentual U تکیه دار
counterfort U دیوار تکیه
bridge seat U تکیه گاه
stayed U تکیه مهار
insisted U تکیه کردن بر
boilerplate U تکیه کلام
stay U تکیه مهار
arm rest U تکیه گاه
anchoring U تکیه گاه
anchor U تکیه گاه
mahlstick U تکیه دست
support U تکیه گاه
insist U تکیه کردن بر
backrest U تکیه گاه
bearing U تکیه گاه
heel rest تکیه گاه
fulcrum U تکیه گاه
anchorages U تکیه گاه
propped U تکیه گاه
relied U تکیه کردن
slump over U تکیه زدن
to base one self U تکیه کردن
rest U تکیه دادن
rest U تکیه گاه
rests U تکیه دادن
to lean on a reed U تکیه بر اب کردن
to throw oneself on U تکیه کردن بر
relying U تکیه کردن
propping U تکیه گاه
rely U تکیه کردن
relies U تکیه کردن
rests U تکیه گاه
leaned U تکیه زدن
catch-phrases U تکیه کلام
saddle bearer U تکیه گاه
lean U تکیه کردن
lean U تکیه زدن
leaned U تکیه کردن
leans U تکیه کردن
catch-phrase U تکیه کلام
leans U تکیه زدن
bolstered U تکیه دادن
postpositive U الحاقی و بی تکیه
support roller U تکیه گاه
anchorage U تکیه گاه
recline U تکیه کردن
reclined U تکیه کردن
bolster U تکیه دادن
prop U تکیه گاه
support bearing U تکیه گاه
stand U تکیه گاه
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
bearing pressure U فشار تکیه گاهی
bearing plate U صفحه تکیه گاه
bearing stress U تنش تکیه گاهی
anchoring effect U اثر تکیه گاهی
arch abutment U تکیه گاه قوس
to lean against the wall U به دیوار تکیه دادن
support U تکیه گاه پایه
bench wall U دیوار تکیه گاه
anchorage distance U فاصله تکیه گاهی
bearing width U عرض تکیه گاه
movable support U تکیه گاه متحرک
to lean out of the window U به پنجره تکیه دادن
to lean against something U تکیه زدن به چیزی
accentuate U با تکیه تلفظ کردن
solid support U تکیه گاه جامد
support conditions U شرایط تکیه گاهی
perceptual anchorage U تکیه گاه ادراکی
slogans U تکیه کلام شعار
propped U تیر شمع تکیه
seat bars U میلههای تکیه گاه
lean U تکیه دادن بطرف
propping U تیر شمع تکیه
settlement of abutments U نشست تکیه گاه
restraining support U تکیه گاه گیردار
abutment U تکیه گاه نیمپایه
slogan U تکیه کلام شعار
prop U تیر شمع تکیه
elastic support U تکیه گاه ارتجاعی
leaned U تکیه دادن بطرف
leans U تکیه دادن بطرف
indirect support U تکیه گاه بی واسطه
direct support U تکیه گاه بی واسطه
support pression U فشار تکیه گاه
armpit U تکیه گاه ارنج
armpits U تکیه گاه ارنج
bow hand U دسته تکیه گاه
hinged support U تکیه گاه مفصلی
fixed support U تکیه گاه گیردار
accumbent U تکیه کننده سرغذا
lateral support U تکیه گاه جانبی
accentuates U با تکیه تلفظ کردن
lateral support U تکیه گاه کناری
rest U تکیه گاه استراحت
rests U تکیه گاه استراحت
accentually U مطابق تکیه صدا
accentuating U با تکیه تلفظ کردن
accumbent U تکیه دار خوابیده
accentuated U با تکیه تلفظ کردن
journal U تکیه گاه اصلی
journals U تکیه گاه اصلی
simple support U تکیه گاه ساده
core print U تکیه گاه ماهیچه
free support U تکیه گاه ازاد
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
support resistance U واکنش یا مقاومت تکیه گاه
to emphasize U تکیه کردن [زبان شناسی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com