Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
simple support
U
تکیه گاه ساده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
simply supported deep beam
U
تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
Other Matches
simple design
U
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
accenting
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
basic
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
mirror carpet
U
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
structures
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
reliance
U
تکیه
accented
U
تکیه
loll
U
لم تکیه
accents
U
تکیه
leanings
U
تکیه
leaning
U
تکیه
accenting
U
تکیه
accent
U
تکیه
accumbency
U
تکیه
lolled
U
لم تکیه
lolling
U
لم تکیه
lolls
U
لم تکیه
unaccented
U
بی تکیه
recumbency
U
تکیه
enclitic
U
بی تکیه
emphasis
U
تکیه
atonic
U
بی تکیه
propped
U
تکیه گاه
anchorages
U
تکیه گاه
anchoring
U
تکیه گاه
bolsters
U
تکیه دادن
stand
U
تکیه گاه
accentual
U
تکیه دار
to lean on a reed
U
تکیه بر اب کردن
mahlstick
U
تکیه دست
anchor
U
تکیه گاه
stay
U
تکیه مهار
support roller
U
تکیه گاه
support bearing
U
تکیه گاه
to base one self
U
تکیه کردن
lean
U
تکیه کردن
leans
U
تکیه زدن
heel rest
تکیه گاه
counterfort
U
دیوار تکیه
leans
U
تکیه کردن
prop
U
تکیه گاه
leaned
U
تکیه زدن
fulcrum
U
تکیه گاه
catch-phrases
U
تکیه کلام
stayed
U
تکیه مهار
bolster
U
تکیه دادن
leaned
U
تکیه کردن
bolstered
U
تکیه دادن
catch-phrase
U
تکیه کلام
to throw oneself on
U
تکیه کردن بر
support
U
تکیه گاه
anchors
U
تکیه گاه
lean
U
تکیه زدن
propping
U
تکیه گاه
reclines
U
تکیه کردن
insisted
U
تکیه کردن بر
insist
U
تکیه کردن بر
saddle bearer
U
تکیه گاه
backrest
U
تکیه گاه
slump over
U
تکیه زدن
arm rest
U
تکیه گاه
bearing
U
تکیه گاه
insisting
U
تکیه کردن بر
reclined
U
تکیه کردن
recline
U
تکیه کردن
rest
U
تکیه دادن
rest
U
تکیه گاه
rests
U
تکیه دادن
rests
U
تکیه گاه
postpositive
U
الحاقی و بی تکیه
insists
U
تکیه کردن بر
anchorage
U
تکیه گاه
point of support
U
تکیه گاه
relying
U
تکیه کردن
rely
U
تکیه کردن
relies
U
تکیه کردن
maulstick
U
تکیه دست
relied
U
تکیه کردن
bridge seat
U
تکیه گاه
boilerplate
U
تکیه کلام
settlement of abutments
U
نشست تکیه گاه
armpit
U
تکیه گاه ارنج
perceptual anchorage
U
تکیه گاه ادراکی
slogans
U
تکیه کلام شعار
movable support
U
تکیه گاه متحرک
free support
U
تکیه گاه ازاد
indirect support
U
تکیه گاه بی واسطه
slogan
U
تکیه کلام شعار
support conditions
U
شرایط تکیه گاهی
lateral support
U
تکیه گاه کناری
lateral support
U
تکیه گاه جانبی
accentuating
U
با تکیه تلفظ کردن
hinged support
U
تکیه گاه مفصلی
propped
U
تیر شمع تکیه
prop
U
تیر شمع تکیه
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
propping
U
تیر شمع تکیه
journal
U
تکیه گاه اصلی
journals
U
تکیه گاه اصلی
solid support
U
تکیه گاه جامد
support
U
تکیه گاه پایه
restraining support
U
تکیه گاه گیردار
accentuate
U
با تکیه تلفظ کردن
accentuated
U
با تکیه تلفظ کردن
accentuates
U
با تکیه تلفظ کردن
armpits
U
تکیه گاه ارنج
direct support
U
تکیه گاه بی واسطه
anchorage distance
U
فاصله تکیه گاهی
arch abutment
U
تکیه گاه قوس
anchoring effect
U
اثر تکیه گاهی
to lean against the wall
U
به دیوار تکیه دادن
bow hand
U
دسته تکیه گاه
rest
U
تکیه گاه استراحت
accumbent
U
تکیه دار خوابیده
accumbent
U
تکیه کننده سرغذا
rests
U
تکیه گاه استراحت
bearing pressure
U
فشار تکیه گاهی
bearing plate
U
صفحه تکیه گاه
core print
U
تکیه گاه ماهیچه
abutment
U
تکیه گاه نیمپایه
accentually
U
مطابق تکیه صدا
leans
U
تکیه دادن بطرف
bearing stress
U
تنش تکیه گاهی
to lean against something
U
تکیه زدن به چیزی
to lean out of the window
U
به پنجره تکیه دادن
bearing width
U
عرض تکیه گاه
lean
U
تکیه دادن بطرف
elastic support
U
تکیه گاه ارتجاعی
fixed support
U
تکیه گاه گیردار
leaned
U
تکیه دادن بطرف
bench wall
U
دیوار تکیه گاه
support pression
U
فشار تکیه گاه
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
reaction of support
U
عکس العمل تکیه گاه
accentuate
U
تکیه دادن تاکید کردن
accentually
U
بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
accentuated
U
تکیه دادن تاکید کردن
accubation
U
تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
spanning
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
spans
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
accentuating
U
تکیه دادن تاکید کردن
movable support
U
تکیه گاه قابل انتقال
span
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
accentuates
U
تکیه دادن تاکید کردن
bearing support
U
تکیه گاه متحمل بار
bearing pressure on foundation
U
فشار تکیه گاهی شالوده
spanned
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
catchword
U
تکیه سخن مفتاح کلام
to emphasize
U
تکیه کردن
[زبان شناسی]
backs
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
bolstered
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
bosses
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bossing
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
stiffened at the supports
U
تقویت شده در تکیه گاهها
bolster
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
support resistance
U
واکنش یا مقاومت تکیه گاه
support movement
U
تغییر مکان تکیه گاه
back
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
bolsters
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
bearing pile
U
تکیه گاه پایه کوب
boss
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
stretchers
U
تکیه گاه پای پاروزن
support
U
تکیه گاه تصدیق کردن
staddle
U
چوب دستی تکیه گاه
bossed
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
stretcher
U
تکیه گاه پای پاروزن
slab for bearing
U
سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
Do not lean out!
U
به پنجره تکیه ندهید!
[در اتوبوس یا مترو]
postposition
U
لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
barytone
U
کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
beam on elastic supports
U
تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
support
U
تکیه بدن ژیمناست روی دستها
armpit
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
arrow rest
U
تکیه گاه تیر روی کمان
armpits
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
accentuation
U
بکار بردن ایین تکیه صدا
slug
U
گلوله تکیه گاه فنر تنبل
benchrest
U
سکو برای تکیه دادن تیرانداز
slugged
U
گلوله تکیه گاه فنر تنبل
slugs
U
گلوله تکیه گاه فنر تنبل
i rely solely on god...
U
تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
fulcrum
U
تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
be raise to the bench
U
بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
cheekpiece
U
تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
do
[verb]
U
روی
[فعلی که همراه می آید]
تکیه میکند
flying buttress
U
طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
expansion bearing
U
تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
flying buttresses
U
طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
string board
U
تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
pretone
U
هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
lay back spin
U
چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
masculinerhme
U
قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
cantilever
U
تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com