Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
machining practice
U
تکنیک و روش براده برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
machining
U
براده برداری
removal of chips
U
براده برداری
metal cutting work
U
براده برداری
metal cutting
U
براده برداری
machinability
U
قابلیت براده برداری
machining method
U
روش براده برداری
machining time
U
زمان براده برداری
machining requirments
U
شرایط براده برداری
machinable
U
قابل براده برداری
metal cutting element
U
عنصر براده برداری
metal cutting machine
U
دستگاه براده برداری
metal removing capacity
U
قدرت براده برداری
metal cutting machine tool
U
ماشین ابزار براده برداری
non cutting shaping
U
فرم دهی بدون براده برداری
communication engineering
U
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
filing
U
براده
abrasive grit
U
براده
filings
U
براده
swarf
U
براده
metal removal
U
برداشت براده
borings
U
براده فلز
scobs
U
براده اهن
machines
U
براده برداشتن
machine
U
براده برداشتن
machined
U
براده برداشتن
removal of chips
U
برداشت براده
fragmental chip
U
براده فلز
iron filings
U
براده اهن
shot blasting
U
براده اهن
cuttings
U
براده فلزات
discontinuous chip
U
براده گسسته
drillings
U
براده فلزات
discharge of chips
U
تخلیه براده ها
curly chip
U
براده پیچیده
flow chip
U
براده پیوسته
technic
U
تکنیک
technique
U
تکنیک
techniques
U
تکنیک
practice
U
تکنیک
hydrotechnics
U
تکنیک اب
high vaccum engineering
U
تکنیک خلاء
kihon
U
تکنیک کاراته
radio engineering
U
تکنیک رادیو
measuring technique
U
تکنیک سنجش
lighting engineering
U
تکنیک روشنایی
lubrication technology
U
تکنیک روغنکاری
lighting
U
تکنیک نور
gei
U
تکنیک تکواندو
telegraph engineering
U
تکنیک تلگراف
illuminating engineering
U
تکنیک روشنایی
motoring
U
تکنیک اتومبیل
telecommunication technique
U
تکنیک مخابرات
telecommunication technique
U
تکنیک ارتباطات
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
steel wool
U
براده فولاد برای صیقل دادن یاپاک کردن فروف
highway engineering
U
تکنیک جاده سازی
signal engineering
U
تکنیک جریان ضعیف
low frequency engineering
U
تکنیک فرکانس پایین
kempo
U
تکنیک قدیم کاراته
foundry practice
U
تکنیک ریخته گری
low voltage engineering
U
تکنیک فشار ضعیف
precision engineering
U
تکنیک ابزار دقیق
bangoe gei
U
تکنیک دفاعی تکواندو
telephone engineering
U
تکنیک یا مهندسی تلفن
reference count technique
U
تکنیک شمارش ارجاعات
safety interlock
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
safety locking device
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
railroad engineering
U
مهندسی یا تکنیک راه اهن
telephone switching technique
U
تکنیک مراکز تلفن خودکار
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
bit parallel
U
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
materiel
U
قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
boxless molding
U
تکنیک فرم دهی بدون جعبه
safety interlocks
U
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
safety locking devices
U
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
heian sandan
U
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
Industrialized building
U
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
selective clock stetching
U
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
hot dog skiing
U
اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
demanded
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
high resolution bit mapped display
U
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
embodiment
U
در برداری
vector
U
برداری
vectors
U
برداری
decerebration
U
مخ برداری
treads
U
گام برداری
biopsy
U
بافت برداری
surveys
U
نقشه برداری
photogeny
U
عکس برداری
ovariectomy
U
تخمدان برداری
cannibalization
U
قطعه برداری
surveyed
U
نقشه برداری
survey
U
نقشه برداری
copying
U
نسخه برداری
mapping
U
نقشه برداری
listing
U
سیاهه برداری
resultant
U
جمع برداری
exploitation
U
بهره برداری
topography
U
نقشه برداری
subordination
U
فرمان برداری
copying
U
کپی برداری
extirpation
U
اندام برداری
arrow diagram
U
نمودار برداری
samplery
U
نمونه برداری
listings
U
سیاهه برداری
copy
U
کپی برداری
deafferentation
U
اوران برداری
decerebellation
U
مخچه برداری
gains
U
بهره برداری
gaud
U
کلاه برداری
gained
U
بهره برداری
insurability
U
بیمه برداری
gain
U
بهره برداری
ingathering
U
خرمن برداری
marching
U
قدم برداری
marches
U
قدم برداری
i know him by his step
U
از گام برداری
marched
U
قدم برداری
gyrectomy
U
شکنج برداری
march
U
قدم برداری
usages
U
بهره برداری ها
utilizations
U
بهره برداری ها
hemispherectomy
U
نیمکره برداری
fraud
U
کلاه برداری
frauds
U
کلاه برداری
denervation
U
عصب برداری
copy
U
نسخه برداری
copies
U
کپی برداری
copies
U
نسخه برداری
copied
U
کپی برداری
enervation
U
عصب برداری
lobectomy
U
قطعه برداری
copied
U
نسخه برداری
land surveying
U
نقشه برداری
exploitation
[utilization]
U
بهره برداری
usage
U
بهره برداری
using
U
بهره برداری
utilisation
[British]
U
بهره برداری
utilisations
U
بهره برداری ها
tread
U
گام برداری
treading
U
گام برداری
vector power
U
توان برداری
duplicate
U
نسخه برداری
duplicated
U
نسخه برداری
duplicates
U
نسخه برداری
duplicating
U
نسخه برداری
vector pair
U
زوج برداری
vector field
U
میدان برداری
vector display
U
نمایش برداری
vector diagram
U
نمودار برداری
vector analysis
U
تحلیل برداری
topectomy
U
تکه برداری
duplication
U
نسخه برداری
decoding
U
رمز برداری
operation
U
بهره برداری
stripping
U
قالب برداری
rip-offs
U
کلاه برداری
rip-off
U
کلاه برداری
weight lifting
U
وزنه برداری
vectorical angle
U
زاویه برداری
vectored interrupt
U
وقفه برداری
vector quantity
U
کمیت برداری
vector quantities
U
اندازههای برداری
vector product
U
حاصلضرب برداری
swindle
U
کلاه برداری
swindled
U
کلاه برداری
swindles
U
کلاه برداری
vector processor
U
پردازنده برداری
utilization
U
بهره برداری
sampling
U
نمونه برداری
surveying
U
نقشه برداری
footstep
U
گام برداری
fraudulence
U
کلاه برداری
surveyor's level
U
ترازنقشه برداری
footsteps
U
گام برداری
split spoon
U
قاشق نمونه برداری
surveying instrument
U
الات نقشه برداری
skiagraphy
U
عکس برداری ازسایه
vector potential of a solenoidal vector
U
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector graphics
U
نگاره سازی برداری
surveying polygon
U
شبکه نقشه برداری
source listing
U
لیست برداری منبع
selective listing
U
سیاهه برداری گزیده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com