Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reference count technique
U
تکنیک شمارش ارجاعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
call off
U
فرمان نظامی برای شمارش قدم یا شمارش شمارش بشمار
communication engineering
U
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
clock method
U
روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
techniques
U
تکنیک
technic
U
تکنیک
hydrotechnics
U
تکنیک اب
practice
U
تکنیک
technique
U
تکنیک
lighting engineering
U
تکنیک روشنایی
lubrication technology
U
تکنیک روغنکاری
radio engineering
U
تکنیک رادیو
measuring technique
U
تکنیک سنجش
illuminating engineering
U
تکنیک روشنایی
telegraph engineering
U
تکنیک تلگراف
high vaccum engineering
U
تکنیک خلاء
kihon
U
تکنیک کاراته
lighting
U
تکنیک نور
motoring
U
تکنیک اتومبیل
telecommunication technique
U
تکنیک مخابرات
telecommunication technique
U
تکنیک ارتباطات
gei
U
تکنیک تکواندو
computation
U
شمارش
computations
U
شمارش
numeration
U
شمارش
counts
U
شمارش
counting
U
شمارش
counted
U
شمارش
count
U
شمارش
kempo
U
تکنیک قدیم کاراته
highway engineering
U
تکنیک جاده سازی
low voltage engineering
U
تکنیک فشار ضعیف
bangoe gei
U
تکنیک دفاعی تکواندو
foundry practice
U
تکنیک ریخته گری
low frequency engineering
U
تکنیک فرکانس پایین
telephone engineering
U
تکنیک یا مهندسی تلفن
precision engineering
U
تکنیک ابزار دقیق
signal engineering
U
تکنیک جریان ضعیف
innumerable
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
numberless
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
sumless
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
numerable
U
قابل شمارش
uncountable
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
myriad
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
countless
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
indigitation
U
اعلان شمارش
tallied
U
شمارش شمارشگر
head counts
U
شمارش مردم
head count
U
شمارش مردم
record count
U
شمارش رکوردها
enumeratoin
U
سرشماری شمارش
enumerable
U
شمارش پذیر
tallying
U
شمارش شمارشگر
tally
U
شمارش شمارشگر
calculability
U
قابلیت شمارش
tallies
U
شمارش شمارشگر
countered
U
عقربه شمارش
counter
U
عقربه شمارش
countdowns
U
شمارش معکوس
countable
U
شمارش پذیر
counting loop
U
حلقه شمارش
recounts
U
شمارش مجدد
counting votes
U
شمارش اراء
countdown
U
شمارش معکوس
recounting
U
شمارش مجدد
recounted
U
شمارش مجدد
recount
U
شمارش مجدد
denumerable
U
قابل شمارش
countering
U
عقربه شمارش
railroad engineering
U
مهندسی یا تکنیک راه اهن
machining practice
U
تکنیک و روش براده برداری
telephone switching technique
U
تکنیک مراکز تلفن خودکار
safety interlock
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
safety locking device
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
uncounted
U
غیر قابل شمارش
numerative
U
دستگاه شمارش
[ریاضی]
scrutineer
U
مامور شمارش ارا
tab
U
شمارش جدول بندی
computation
U
نتیجه شمارش محاسبه
computations
U
نتیجه شمارش محاسبه
tabs
U
شمارش جدول بندی
safety locking devices
U
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks
U
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
boxless molding
U
تکنیک فرم دهی بدون جعبه
materiel
U
قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
bit parallel
U
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
quantifiable
U
آنچه قابل شمارش است
dehind
U
شمارش امتیاز منفی بازیگر
innumerable
U
غیرقابل شمارش بیحد و حصر
hemacytometer
U
اسبابی برای شمارش گویچههای خون
count down
U
از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
heian sandan
U
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
blood counts
U
شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
blood count
U
شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
Industrialized building
U
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
communication security custodian
U
مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
selective clock stetching
U
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
keystroke
U
شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
hot dog skiing
U
اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
demand
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demanded
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
server
U
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
high resolution bit mapped display
U
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
count off
U
شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
grids
U
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grid
U
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
decimal file system
U
سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com