English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stonewall U توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
stonewalled U توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
stonewalling U توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scoreless U بدون امتیاز
penalties U پرتاب خطای بدون امتیاز
penalty U پرتاب خطای بدون امتیاز
maiden over U بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
hazarded U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
hazarding U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazards U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
defensive U تدافعی
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
sitzkrieg U جنگ تدافعی
stonewaller U توپزن تدافعی
d. alliance U انفاق تدافعی
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
defilade U جان پناه استحکامات تدافعی
penalty killing U وضع تدافعی گرفتن تیم یا فرد
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
castellation U تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
game bird U یک امتیاز
scoreless U بی امتیاز
licences U امتیاز
plus U امتیاز
credit U امتیاز
pas U امتیاز
licenses U امتیاز
pre-eminence U امتیاز
advantage U امتیاز
franchises U امتیاز
credited U امتیاز
crediting U امتیاز
credits U امتیاز
francs U امتیاز
franchise U امتیاز
prominence U امتیاز
act of grace U امتیاز
concessions U امتیاز
pre eminence U امتیاز
distinctions U امتیاز
concession U امتیاز
distinction U امتیاز
prominency U امتیاز
priviege U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
scorelines U خط امتیاز
ad U امتیاز
ads U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
rectums U امتیاز
rectum U امتیاز
franc U امتیاز
chartering U امتیاز
scored U امتیاز
charters U امتیاز
licence U امتیاز
scores U امتیاز
royalties U حق امتیاز
charter U امتیاز
score U امتیاز
royalty U حق امتیاز
lease U امتیاز
chartered U امتیاز
leases U امتیاز
point U امتیاز
prerogatives U امتیاز
prerogative U امتیاز
upper hand U امتیاز
privilege U امتیاز
run U یک امتیاز
runs U یک امتیاز
decisions U برنده با امتیاز
loss on points U باخت با امتیاز
worst- U امتیاز اوردن
odder U امتیاز دادن
decision U برنده با امتیاز
odd U امتیاز دادن
ace U امتیاز سرویس
aces U امتیاز سرویس
differentia U وجه امتیاز
match point U اخرین امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
concession deed U امتیاز نامه
foot score line خط امتیاز انتهایی
awarding of points U امتیاز دادن
law of advantage U قانون امتیاز
licence owner U صاحب امتیاز
worst U امتیاز اوردن
converts U امتیاز گرفتن
concessioner U صاحب امتیاز
concessionary agreement U امتیاز نامه
preferential U امتیاز دهنده
match points U اخرین امتیاز
concessionaire U صاحب امتیاز
precedency U امتیاز سابقه
magna cum laude U با امتیاز زیاد
game point U امتیاز پایانی
precedence U امتیاز سابقه
outpoint U برنده با امتیاز
win on points U پیروزی با امتیاز
love U امتیاز صفر
loved U امتیاز صفر
patenting U امتیاز نامه
patents U امتیاز نامه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
set point U اخرین امتیاز
grantee U صاحب امتیاز
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
insurance U امتیاز مطمئن
patented U امتیاز نامه
field privilege U امتیاز فیلد
converted U امتیاز گرفتن
double figures U امتیاز دو رقمی
privileged U امتیاز دار
privileged U دارای امتیاز
score sheet U برگ امتیاز
convert U امتیاز گرفتن
chalk up U کسب امتیاز
perfect score U امتیاز کامل
converting U امتیاز گرفتن
maritime lien U امتیاز دریایی
oddest U امتیاز دادن
headstart U امتیاز در شروع
go-ahead U امتیاز برتر
patent U امتیاز نامه
loves U امتیاز صفر
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
brassage U حق امتیاز سکه زدن
bowling average U معدل امتیاز بازیگربولینگ
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
software license U امتیاز نرم افزار
ice U امتیاز سرنوشت ساز
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
counted U تعداد امتیاز توپزن
counting U تعداد امتیاز توپزن
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
counts U تعداد امتیاز توپزن
thirty U دومین امتیاز گیم
thirties U دومین امتیاز گیم
fifteen U نخستین امتیاز گیم
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
ahead U دارای امتیاز بیشتر
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
privilege U امتیاز مخصوصی اعطاکردن
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
count U تعداد امتیاز توپزن
decision U برنده کشتی با امتیاز
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
point U درجه امتیاز بازی
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
burns U امتیاز گرفتن از حریف
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
burn U امتیاز گرفتن از حریف
decisions U برنده کشتی با امتیاز
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
double bogey U دوبار کسب امتیاز
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com