Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
beach ball
U
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach balls
U
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lough
U
دریاچه استخر
laguna
U
دریاچه جای کم عمق دریا
harlequin
U
لودهای که درنمایش هاولال بازی هاجامه رنگارنگ میپوشد
dithering
U
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
technical foul
U
بازی با توپ واترپولو در حال ایستادن کف استخر
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
seaworthiness
U
محکم برای دریا
continental shelf
U
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
dykes
U
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dikes
U
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dyke
U
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
jettisoning
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettison
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
hydroscope
U
التی برای دیدن اعماق دریا اب بین
jettisons
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
barrier light
U
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
jetsam
U
کالایی که برای سبک کردن کشتی به دریا می ریزند
shared
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
gimbals
U
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
gimbal ring
U
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
Viewdata
U
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
sea marker
U
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
neap tide
U
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
safari
U
سفر برای شکار بزرگ
safaris
U
سفر برای شکار بزرگ
isovelocity
U
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
deer refle
U
تفنگ کالیبر بزرگ برای شکاربزرگ
warm up
<idiom>
U
گرم کردن (برای بازی)
One point for you.
U
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
porte cochere
U
در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
sportfisherman
U
قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
draught board
U
تخته شطرنجی برای بازی چکرز
speculative demand for money
U
تقاضای سفته بازی برای پول
ski run
U
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
sit on a lead
U
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
to pull strings
U
از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن
sit on the ball
U
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
game
U
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
case sensitive search
U
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
pillows
U
صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
pillow
U
صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
gun
U
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
guns
U
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
alpha beta technique
U
روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
par
U
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
game
U
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
speculative demand for money
U
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
cutback
U
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
cutbacks
U
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
big blue
U
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
vm/sp
U
VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine
deflation port
U
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
best ball
U
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
commoners
U
استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
ratioing
U
کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
commonest
U
استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
common
U
استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
keepers
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
critical path analysis
U
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
lags
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
bottoming reamer
U
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
central
U
که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
tee
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
loch
U
دریاچه
lake
U
دریاچه
water reservoir
U
دریاچه
slew
U
دریاچه
ponds
U
دریاچه
pond
U
دریاچه
lagune
U
دریاچه
lakes
U
دریاچه
lochs
U
دریاچه
mean sea level
U
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
safety
U
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
colourful
U
رنگارنگ
colourings
U
رنگارنگ
multicolored
U
رنگارنگ
paned
U
رنگارنگ
joseph's coat
U
کت رنگارنگ
kaleidoscopic
U
رنگارنگ
painted
U
رنگارنگ
Technicolor
U
رنگارنگ
many coloured
U
رنگارنگ
parti coloured
U
رنگارنگ
party coloured
U
رنگارنگ
polychromic
U
رنگارنگ
polychrome
U
رنگارنگ
polychromatic
U
رنگارنگ
motley
U
رنگارنگ
versicolour
U
رنگارنگ
versicolor
U
رنگارنگ
colorful
U
رنگارنگ
colorings
U
رنگارنگ
pied
U
رنگارنگ
variegated
U
رنگارنگ
salt lake
U
دریاچه شور
salina
U
دریاچه نمک
artificial lake
U
دریاچه مصنوعی
lakelet
U
دریاچه کوچک
linn
U
دریاچه کوچک
tarn
U
دریاچه کوهستانی
bottom ice
U
یخ کف دریاچه یا رودخانه
limnology
U
دریاچه شناسی
lin
U
دریاچه کوچک
laky
U
دریاچه دار
the transit of a lake
U
عبورازیک دریاچه
laker
U
ماهی دریاچه
onyx
U
عقیق رنگارنگ
grnish
U
نقش رنگارنگ
piebald
U
رنگارنگ ناجور
omnifarious
U
متنوع رنگارنگ
polychromy
U
نقاشی رنگارنگ
trogon
U
مرغان رنگارنگ
plychromy
U
نقاشی رنگارنگ
pied
U
پرنده رنگارنگ
variegate
U
رنگارنگ کردن
medleys
U
مختلط رنگارنگ
keuper
U
مارن رنگارنگ
painted lady
U
پروانه رنگارنگ
medley
U
مختلط رنگارنگ
laker
U
کشتی دریاچه پیما
trinidad lake asphalt
U
قیر دریاچه ترینیداد
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
dapple
U
چیزی با نقاط رنگارنگ
tragopan
U
قرقاول رنگارنگ هندی
crannog
U
جزیره کوچک میان دریاچه
tarn
U
دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی
Novell
U
شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
mottle
U
با خالهای رنگارنگ نشان گذاردن
oculate
U
دارای چشم ها یاخالهای رنگارنگ
varied
U
دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
ingrain
U
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
willemite
U
سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
ice mining
U
انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
lacustrine animals
U
دورهای که روی دریاچه هاخانه می ساختند
unix
U
سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
onyx marble
U
سنگ مرمری که رکههای رنگارنگ دارد
triggerfish
U
ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
He has grown into a man .
U
برای خودش مردی شده ( بزرگ شده )
icekhana
U
اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
granite paper
U
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
holm
U
جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
water reservoir
U
استخر
football pools
U
استخر
reservoir
U
استخر
pooled
U
استخر
pools
U
استخر
watering place
U
استخر
ponds
U
استخر
stank
U
استخر
pond
U
استخر
lin
U
استخر
linn
U
استخر
lakes
U
استخر
lake
U
استخر
swag
U
استخر
reservoirs
U
استخر
tank
U
استخر
pool
U
استخر
guards
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
pounded
U
استخر یا حوض اب
pound
U
استخر یا حوض اب
long course
U
استخر 05 متر
pounds
U
استخر یا حوض اب
indoor swimming pool
U
استخر سر پوشیده
pounding
U
استخر یا حوض اب
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
U
گرمابه
[با استخر]
bathhouse
U
گرمابه
[با استخر]
public baths
U
استخر عمومی
baths
U
استخر عمومی
swimming pool
U
استخر شنا
bathhouse
U
حمام
[با استخر]
wading pool
U
استخر کودکان
sump
U
استخر تهنشینی
sumps
U
استخر تهنشینی
swimming pools
U
استخر شنا
natatorium
U
استخر سرپوشیده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com