Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
antitank artillery
U
توپخانه ضد تانک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pack artillery
U
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
on
U
فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
fire capabilities
U
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
water tower
U
تانک اب
water towers
U
تانک اب
antitank
U
ضد تانک
panzer
U
تانک
tank
U
تانک
antiarmor
U
ضد تانک
bazookas
U
ضد تانک
anti-tank
U
ضد تانک
bazooka
U
ضد تانک
tanker
U
تانک
tankers
U
تانک
reservoir
U
تانک
reservoirs
U
تانک
intermediate frequency tank circuit
U
مدار تانک
drop tank
U
تانک موقت
stalled tank
U
تانک ایستاده
tank deck
U
شاسی تانک
tank destroyer
U
توپ ضد تانک
flail tank
U
تانک ضد مین
caterpillar tracks
U
وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
main battle tank
U
تانک اصلی
antitank obstacle
U
مانع ضد تانک
amphibious tank
U
تانک اب خاکی
bulkheads
U
دهلیزداخلی دهلیز تانک
bulkhead
U
دهلیزداخلی دهلیز تانک
hull defilade
U
سنگر گرفتن تانک
skirting armor
U
زره دامنه تانک
fuel tank vent
U
هواکش تانک سوخت
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
cupolas
U
برجک فرماندهی تانک
cupola
U
برجک فرماندهی تانک
turret
U
برجک توپ یا تانک
armor group
U
گروه زره تانک
track tension
U
تنظیم شنی تانک
decked
U
سکوی جلوی تانک
deck
U
سکوی جلوی تانک
tankage
U
گنجایش تانک یا مخزن
antitank launcher
U
موشک انداز ضد تانک
decks
U
سکوی جلوی تانک
stalled tank
U
تانک از کار افتاده
control vehicle
U
تانک نافم حرکت
turrets
U
برجک توپ یا تانک
main battle tank
U
قوی ترین تانک رزمی
flail tank
U
تانک غلطک دار ضد مین
high explosive antitank
U
گلوله سوختار شدید ضد تانک
scorpions
U
نوعی تانک سبک شناسایی
scorpion
U
نوعی تانک سبک شناسایی
artillery
U
توپخانه
ordnance
U
توپخانه
gunnery
U
توپخانه
ordnace
U
توپخانه
compass course
U
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
entac
U
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
ullage
U
حجم بالای سطح مایع تانک
hulls
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
tank recovery vehicle
U
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
whippet
U
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whippets
U
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
skirting armor
U
ضخیم ترین قسمت زره تانک
hull
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
intercom
U
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercoms
U
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
cannonry
U
توپ و توپخانه
division artillery
U
توپخانه لشگری
corps artillery
U
توپخانه سپاه
artillery mount
U
قنداق توپخانه
artillery mount
U
سکوی توپخانه
artillery piece
U
قبضه توپخانه
battering train
U
توپخانه محاصره
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
division artillery
U
توپخانه لشگر
gunner's party
U
گروه توپخانه
hostile artillery
U
توپخانه دشمن
light artillery
U
توپخانه سبک
medium artillery
U
توپخانه متوسط
fieldartillery
U
توپخانه صحرایی
field atrillery
U
توپخانه صحرایی
self propelled
U
توپخانه خودکششی
towed artillery
U
توپخانه کششی
heavy artillery
U
توپخانه سنگین
field artillery
U
توپخانه صحرائی
artillery group
U
گروه توپخانه
gunnery
U
توپخانه دریایی
artillery
U
توپخانه صحرایی
gunners
U
جمعی توپخانه
artillery annex
U
پیوست توپخانه
artillery ammunition
U
مهمات توپخانه
artillerist
U
متخصص توپخانه
army artillery
U
توپخانه ارتش
armored artillery
U
توپخانه زرهی
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
gunner
U
جمعی توپخانه
flak
U
توپخانه ضد هوایی
gunnery
U
علم توپخانه
artillery branch
U
رسته توپخانه
artillery brigade
U
تیپ توپخانه
artillery corps
U
قسمت توپخانه
armored artillery
U
توپخانه زرهدار
artillery battalion
U
گردان توپخانه
artillery corps
U
رسته توپخانه
turret
U
برج توپخانه
turrets
U
برج توپخانه
artillery
U
رسته توپخانه
scorpions
U
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
secondary armament
U
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
hull down
U
قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
haul defilade
U
قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
scorpion
U
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
knock down
U
زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
main armament
U
جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
gunnery
U
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
gunnery ship
U
ناو اموزشی توپخانه
artillery liaison officer
U
افسر رابط توپخانه
aerial field artillery
U
توپخانه محمول هوایی
no fire line
U
خط منع اتش توپخانه
flak
U
توپخانه پدافند هوایی
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
active status
U
خط مشی فعال توپخانه
artillery carriage
U
قنداق سلاح توپخانه
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
army artillery
U
توپخانه نیروی زمینی
artillery preparation
U
اتش تهیه توپخانه
artillery preparation
U
تیر تهیه توپخانه
artillery fire plan
U
طرح اتش توپخانه
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
artillery chart
U
طرح تیر توپخانه
spotter
U
دیدبان توپخانه دریایی
air defense artillery fire unit
U
سکوی توپخانه پدافندهوایی
rolling barrage
U
سد اتش غلطان توپخانه
all available
U
تمام توپخانه موجود
firing chart
U
طرح تیر توپخانه
fire plan
U
طرح اتش توپخانه
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
stargauge
U
وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
batteries
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
battery
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
all available
U
کلیه توپخانه حاضر به تیر
fire control
U
دستگاه کنترل اتش توپخانه
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
air and naval gunfire
U
اتش توپخانه دریایی و هوایی
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
ask ask
U
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
jato unit
U
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
air defense artillery fire unit
U
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
integral tank
U
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
wet wing
U
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
surface mission
U
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
engagement control
U
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
plotting room
U
مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
air spot
U
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
towed
U
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
U
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
biocidal action
U
عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
hunting
U
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
sponson
U
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
survey information center
U
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
mobile employment
U
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
bombardment
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardments
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
spotting line
U
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
metal deactivator
U
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
bogs
U
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bog
U
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
calibration card
U
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observer
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak
U
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
limber chest
U
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
compensating port
U
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
mid range
U
موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
offset plottin
U
روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
bqm
U
سیستم هدف کش فایربی سیستم هدف کش ضد هوایی یا ضد تانک
spall
U
تکههای جدا شده از زره تانک بعلت انفجار تکههای پرتاب شده از زره
service of the piece
U
مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
fire call
U
درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com