English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nee U تولد یافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
reborn U تولد تازه یافته
new born U زاییده شده تازه تولد یافته
redivivus U تولد تازه یافته
Other Matches
aborning U در بدو تولد در حال تولد
birth U تولد
births U تولد
postnatal U پس از تولد
geniture U تولد
date of birth U تاریخ تولد
place of birth U محل تولد
birthday U جشن تولد
birthdays U جشن تولد
nascent U درحال تولد
antenatals U پیش از تولد
antenatal U پیش از تولد
prenatal U پیش از تولد
the birth of a nation U تولد یک ملت
regeneration U تولد تازه
regeneracy U تولد تازه
birth trauma U ضربه تولد
birth cry U اوای تولد
get U زایش تولد
gets U زایش تولد
getting U زایش تولد
birth certificate U گواهی تولد
rebirth U تولد تازه
rebirth U تولد دوباره
Nativity U تولد عیسی
birth injury U اسیب تولد
birthday cake U کیک تولد
nascency U نوفهوری و اغازی تولد
nascence U نوفهوری و اغازی تولد
additional production personnel عوامل دیگر تولد
postnatal U وابسته به بعد از تولد
antenatal U مربوط به قبل از تولد
post-natal U واقع شونده پس از تولد
antenatals U مربوط به قبل از تولد
post natal U واقع شونده پس از تولد
newborn U تازه تولد شده
viability U قدرت ادامه زندگی پس از تولد
Yuletide U ایام عید تولد عیسی
precocial U دارای استقلال ازهنگام تولد
birthright U حقوقی که در اثر تولد بخص تعلق می گیرد
palingenesis U تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
finding U یافته
findings U یافته
instinct with life U روح یافته
transmissive U انتقال یافته
past U پایان یافته
full-fledged U تکامل یافته
full fledged U تکامل یافته
instinct with force U نیرو یافته
organized U سازمان یافته
expanded U بسط یافته
tuned U وفق یافته
downfallen U زوال یافته
due out U خاتمه یافته
porrect U بسط یافته
installed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
depauperate U تقلیل یافته
inserted <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
endrgized U انرژی یافته
deployed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
mature economy U تکامل یافته
appointed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
applied <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
transferred U انتقال یافته
structured U ساخت یافته
extended U تمدید یافته
deployed U گسترش یافته
awakened U اگاهی یافته
linked U پیوند یافته
done U وقوع یافته
nascent U پیدایش یافته
glorified U تجلیل یافته
abroad U گسترش یافته
generalized U تعمیم یافته
allocated U اختصاص یافته
wany U کاهش یافته
waney U کاهش یافته
matched U تطبیق یافته
Their birthdays are four days apart. U روز تولد شان چهار روز با هم فاصله دارد
endarch U از مرکزبخارج امتداد یافته
organizing U بازار سازمان یافته
elaborated code U رمز بسط یافته
developed contries U ممالک توسعه یافته
finds U چیز یافته مکشوف
organized market U بازار سازمان یافته
find U چیز یافته مکشوف
organizes U بازار سازمان یافته
organize U بازار سازمان یافته
mature soil U خاک تکامل یافته
centralized design U طراحی تمرکز یافته
generalized routine U روال تعمیم یافته
inning U زمین باز یافته
generalized coordinates U مختصات تعمیم یافته
organises U بازار سازمان یافته
mature economy U اقتصاد رشد یافته
formatted display U نمایش شکل یافته
organising U بازار سازمان یافته
extended precision U دقت توسعه یافته
extended memory U حافظه توسعه یافته
generalized force U نیروی تعمیم یافته
bimanual U بادودست انجام یافته
structured design U طراحی ساختار یافته
structured english U انگلیسی ساخت یافته
allopatric U بتنهایی وقوع یافته
structured walkthroughs U بررسیهای ساخت یافته
systematized delusions U هذیانهای نظام یافته
diminished U [قوس تقلیل یافته]
twice born U تولدتازه روحانی یافته
diminished U : تقلیل یافته کاسته
contd U مخفف ادامه یافته
sort merge program U پردازش تعمیم یافته
reduced form U فرم تقلیل یافته
linked subroutine U زیربرنامه پیوند یافته
reduced mass U جرم کاهش یافته
development system U سیستم توسعه یافته
human oriented language U زبان ارایش یافته بشری
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
Distribution U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
That is despised which is cheaply obtained. <proverb> U ارزان یافته خوار است .
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
ranker U افسر ترفیع یافته افسرصفی
the developed world U جهان توسعه یافته [پیشرفته]
structured programming U برنامه نویسی ساخت یافته
structures coding U برنامه نویسی ساخت یافته
well ordered U بنحو اکمل انجام یافته
generalized reinforcer U تقویت کننده تعمیم یافته
extendeo core U حافظه چنبرهای توسعه یافته
extended character set U مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
regenerate U زندگی تازه و روحانی یافته
regenerated U زندگی تازه و روحانی یافته
reborn U تغییر حالت روحانی یافته
salvaging U اموال نجات یافته از خطر
regenerates U زندگی تازه و روحانی یافته
regenerating U زندگی تازه و روحانی یافته
salvages U اموال نجات یافته از خطر
content addressed U نشامی یافته از روی محتوی
crumblings U فاسد شده زوال یافته
generalized function U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
fully formed character U کاراکتر تمام شکل یافته
salvaged U اموال نجات یافته از خطر
generalized planning U برنامه ریزی تعمیم یافته
generalized inhibitory potential U پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
complete U خاتمه یافته یا کامل شده
completed U خاتمه یافته یا کامل شده
completes U خاتمه یافته یا کامل شده
salvage U اموال نجات یافته از خطر
completing U خاتمه یافته یا کامل شده
structured flowchart U نمودار گردش کار ساخت یافته
airborne U بوسیله هوا نقل وانتقال یافته
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
abended U خاتمه یافته بطور غیر عادی
after image یک کپی از داده که تغییر یافته است.
substantiative U بادلیل اثبات شده تجسم یافته
deployed U مستقر گسترش یافته در روی زمین
generations U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
generation U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
newton U محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
alma mater U مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
ebcdic U کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
extends U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extend U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extending U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
deformed reinforcing steel U فولاد تقویت شده تغییر شکل یافته
array U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
aeolian soil خاکی که از مواد متشکله باد تشکیل یافته است
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
arrays U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
NetView U معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
basic plus U نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
coextensive U باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته
acoustic U حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند
amiga U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
LAN Manager U سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
remedial maintenance U باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
ethernet U گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
elegant programming U نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
special degration U نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
rarefaction U جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
rill erosion U این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
JPEG++ U حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
enhancing U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
extended U code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
ECP U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
transfer U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfers U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
ripple through effect U نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com