English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drop dead halt U توقفی که نمیتوان ان رامورد پوشش قرار داد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
golden horde U سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
casing U جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
casings U جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
baying U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bay U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
cassettes U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassette U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
photo pattern generation U تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
bezel U پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet U ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
it is hard to say U نمیتوان گفت
one must U نمیتوان گفت
there is no mistaking U نمیتوان اشتباه کرد
this report is incredible U این گزارش را نمیتوان باورکرد
nemo tenetur ad impossible U هیچ کس را نمیتوان به انجام کار
we cannot undo the past U چیز گذشته را نمیتوان برگرداند
it is hard to say U به اسانی نمیتوان قضاوت کرد
screened U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
life is not worth an hour's p U ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
it is past reclaim U دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
it is not p to climb it U نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
snow under <idiom> U قبول چیزی که نمیتوان از آن مراقبت کرد
it is not d. U نمیتوان ازان صرف نظر کرد
nemo de domo sua extrahi debet U هیچ کس را نمیتوان به زوراز خانه اش خارج کرد
it will not bear repeating U جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
there is no p of doing it U کردن انکارهیچ امکان ندارد هیچ نمیتوان انکار راکرد
short run U زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
nescience U اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
copyright U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
cuticle U پوشش مو پوشش شاخی
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material U مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
writ of error U قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
classifying U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
casing U پوشش
integument U پوشش
concealment U پوشش
envelope U پوشش
coverings U پوشش
cover U پوشش
perianth U پوشش گل
coverage U پوشش
capsules U پوشش
capsule U پوشش
overlay U پوشش
overlaying U پوشش
overlays U پوشش
capping U پوشش
casings U پوشش
hypethral U بی پوشش
cladding U پوشش
tunc U پوشش
mulch U پوشش
mask U پوشش
shield U پوشش
masks U پوشش
linings U پوشش
camouflaging U پوشش
shields U پوشش
mulches U پوشش
cowls U پوشش
tunics U پوشش
masking U پوشش
encasing U پوشش
sheath U پوشش
covering U پوشش
reimbursement U پوشش
reimbursements U پوشش
cowl U پوشش
lining U پوشش
involucre U پوشش
encrustations U پوشش
sheaths U پوشش
encrustation U پوشش
covers U پوشش
cases U پوشش
jackets U پوشش
camouflages U پوشش
camouflaged U پوشش
camouflage U پوشش
envelopes U پوشش
case U پوشش
involucrum U پوشش
jacket U پوشش
tunic U پوشش
packing U پوشش
robe U پوشش
robes U پوشش
encrustment U پوشش
coat U پوشش
disguised U پوشش
coated U پوشش
coatings U پوشش
coats U پوشش
envelopment U پوشش
sconce U پوشش
facings U پوشش
sheathing U پوشش
crustification U پوشش
cowling U پوشش
disguise U پوشش
disguises U پوشش
shroud U پوشش
disguising U پوشش
coverture U پوشش
shrouded U پوشش
facing U پوشش
roofs U پوشش
roof U پوشش
surfaces U پوشش
surface U پوشش
revetment U پوشش
coating U پوشش
surfaced U پوشش
head gear U پوشش سر
roofing U پوشش
sod U پوشش چمنی
sods U پوشش چمنی
gaberdine U لباس پوشش
mulching U پوشش دهی
armature U جوشن پوشش
curtains U پرده پوشش
screening constant U ثابت پوشش
scope of coverage U حیطه پوشش
capped U پوشش دارکردن
asphalt revetment U پوشش اسفالتی
gravel pack U پوشش شنی
it is good for spring wear U برای پوشش
metallic packing U پوشش فلزی
priming coat U پوشش استری
depleted cover U پوشش کاهسته
protective cover U پوشش حفافتی
sheating of cable U پوشش کابل
backing U پشتیبان پوشش
bank revetment U پوشش ساحل
slapdash U پوشش تگرگی
reimbursed U پوشش دادن
air cover U پوشش هوایی
reimburse U پوشش دادن
moving screen U پوشش ممانعتی
dolomite lining U پوشش دولومیت
cap U پوشش دارکردن
reimbursing U پوشش دادن
aponeurosis U پوشش وتری
surfacing U لایه پوشش
screens U پرده پوشش
shield U سپر پوشش
fire cover U پوشش اتش
filter packing U پوشش صافی
explosion proof U پوشش ضد انفجار
shields U سپر پوشش
roofing=roofcovering U پوشش بام
vegetation U پوشش گیاهی
screening, screenings U پرده پوشش
neurilemma or lema U پوشش برونی پی
riprap U پوشش سنگچین
screened U پرده پوشش
screen U پرده پوشش
lime pocket U پوشش اهک
refractory coating U پوشش نسوز
leggings U پارچه پوشش مچ پا
disposed U بدون پوشش
husk U بی پوشش کردن
husks U بی پوشش کردن
sheaths U پوشش روپوش
sheath U پوشش روپوش
anodic coating U پوشش اندی
forward lap U پوشش جلو
revetment U پوشش بدنه
envelope U پوشش منحنی
covering U پوشش سرپوش
air curtain U پوشش هوایی
envelopes U پوشش منحنی
achlamydeous U بدون پوشش
exposed U بدون پوشش
rock wash U پوشش سنگی
nickel cladding U پوشش نیکلی
tile lining U پوشش کاشی
tegmen U پوشش طبیعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com