English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
theonomous U توسط خدا حکومت واداره شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enterpreneur U شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
hagiarchy U حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
czarism U حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
technocracy U حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracies U حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracy U حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracies U حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy U حکومت مطلق حکومت استبدادی
civicism U اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
home rule U حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
processor U وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu U فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
heptarchic U دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchical U دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
groupware U نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
lost cluster U تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
governments U حکومت
government U حکومت
administration U حکومت
administrations U حکومت
raj U حکومت
gynarchy U حکومت زن
dominion U حکومت
gynocracy U حکومت زن
aristocracy U حکومت اشرافی
mixed government U حکومت مختلط
military government U حکومت نظامی
caesarism U حکومت مطلقه
plutartchy U حکومت دولتمندان
plutocratic goverment U حکومت دولتمندان
coalition government U حکومت ائتلافی
constitutional government U حکومت مشروطه
constitutionalism U حکومت مشروطه
dictatorship U حکومت استبدادی
dictatorships U حکومت استبدادی
fascism U حکومت فاشیستی
caesarism U حکومت امپراطوری
nomocracy U حکومت قانونی
tyranny U حکومت ستمگرانه
martial law U حکومت نظامی
tyranny U حکومت استبدادی
parliamentarism U حکومت پارلمانی
autarchy U حکومت استبدادی
parliamentary government U حکومت پارلمانی
autarky U حکومت استبدادی
mobocracy U حکومت رجاله ها
aristocracies U حکومت اشرافی
central government U حکومت مرکزی
fair arbitration U حکومت عدل
gynecocracy U حکومت زنان
gynecocracy U حکومت نسوان
gynocracy U حکومت زنان
federal government U حکومت متحده
hagiocrasy U حکومت مقدسان
local government U حکومت محلی
regimes U طرز حکومت
hierocracy U حکومت روحانیون
gynaecocracy U حکومت زنان
governorship U حکومت حکمرانی
governorship U استانداری حکومت
gerontocracy U حکومت سالخوردگان
gerontocrasy U حکومت پیران
governable U قابل حکومت
governance U طرز حکومت
governmentalism U حکومت گرایی
governmentalist U حکومت گرا
regime U طرز حکومت
governor's seat U حکومت نشین
home rule U حکومت ملی
home rule U حکومت داخلی
dyarchy U حکومت دومجلسی
dyarchy U حکومت دوپادشاه
duumvirate U حکومت دو نفری
despotic rule U حکومت استبدادی
despotic rule U حکومت مطلقه
democratic government U حکومت ملی
czarisme U حکومت تزاری
czarisme U حکومت قیصری
reigns U حکومت حکمفرمایی
rTgimes U طرز حکومت
enemy state U حکومت دشمن
regimen U دسته حکومت
regimens U دسته حکومت
kakistocracy U بدترین حکومت
reign U حکومت حکمفرمایی
reigned U حکومت حکمفرمایی
martial rule U حکومت نظامی
the sabre U حکومت نظامی
misrule U بد حکومت کردن
misruled U بد حکومت کردن
misrules U بد حکومت کردن
misruling U بد حکومت کردن
governs U حکومت کردن
govern U حکومت کردن
under the seway of U تحت حکومت
theonomy U حکومت خدایی
thearchy U حکومت خدایان
thalassocracy U حکومت بر دریاها
governed U حکومت کردن
plutocracy U حکومت دولتمندان
plutocracy U حکومت توانگران
plutocracy U حکومت اغنیاء
democracies U حکومت ملی
democracy U حکومت ملی
rule U حکومت سلطه
rule U حکومت کردن
plutocracies U حکومت اغنیاء
plutocracies U حکومت توانگران
plutocracies U حکومت دولتمندان
sword law U حکومت سرنیزه
sword law U حکومت قلدری
police states U حکومت پلیسی
seat of government U مقر حکومت
technocracy U حکومت اربابان فن
self goverment U حکومت مستقل
self goverment U حکومت بر نفس
polity U طرز حکومت
polities U طرز حکومت
condominium U حکومت مشترک
technocracies U حکومت اربابان فن
despotism U حکومت مطلقه
imperialism U حکومت امپراتوری
police state U حکومت پلیسی
prelacy U حکومت روحانی
theocracies U حکومت مذهب
theocracy U حکومت مذهب
monarchy U حکومت سلطنتی
monarchies U حکومت سلطنتی
puppet government U حکومت پوشالی
quirinal U حکومت ایتالیا
condominiums U حکومت مشترک
autocracy U حکومت مستقل
presidential government U حکومت جمهوری
statolatry U حکومت پرستی
stratocracy U حکومت نظامیان
autocracy U حکومت مطلق
declare martial U اعلان حکومت نظامی
decentralizes U حکومت محلی دادن
tyrannizes U فالمانه حکومت کردن
decentralize U حکومت محلی دادن
decentralising U حکومت محلی دادن
tyrannising U مستبدانه حکومت کردن
regimes U روش حکومت پرهیزغذایی
parliamentarians U طرفدار حکومت پارلمانی
decentralises U حکومت محلی دادن
democratism U اصول حکومت ملی
tyrannising U فالمانه حکومت کردن
democracy U حکومت قاطبه مردم
steered U حکومت اداره کردن
steers U حکومت اداره کردن
self-government U حکومت بدست مردم
democracies U حکومت قاطبه مردم
tyrannize U فالمانه حکومت کردن
regime U روش حکومت پرهیزغذایی
proclamation of martial law U اعلان حکومت نظامی
domineer U مستبدانه حکومت کردن
decentralised U حکومت محلی دادن
tyrannizing U فالمانه حکومت کردن
tyrannised U مستبدانه حکومت کردن
tyrannizes U مستبدانه حکومت کردن
tyrannized U فالمانه حکومت کردن
tyrannized U مستبدانه حکومت کردن
interrex U رئیس حکومت موقتی
interregnum U دوره حکومت موقتی
interregnums U دوره حکومت موقتی
decentralizing U حکومت محلی دادن
rTgimes U روش حکومت پرهیزغذایی
interregna U دوره حکومت موقتی
aristocrate U طرفدار حکومت اشراف
technocracies U حکومت کارشناسان فنی
tyrannises U فالمانه حکومت کردن
colonial government U دولت یا حکومت مستعمراتی
technocracy U حکومت کارشناسان فنی
tyrannised U فالمانه حکومت کردن
parliamentarian U طرفدار حکومت پارلمانی
tyrannises U مستبدانه حکومت کردن
tyrannizing U مستبدانه حکومت کردن
tyrannize U مستبدانه حکومت کردن
martial rule U تحت حکومت نظامی
ochlocracy U حکومت توده خلق
octarchy U حکومت هشت تنی
world federalist U طرفدار حکومت جهانی
lese majesty U خیانت علیه حکومت
khanate U قلمرو حکومت خان
state of martial law U حالت حکومت نظامی
kaiserdom U قلمرو حکومت قیصر
seigneury U قلمرو حکومت لرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com