Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high head turbine
U
توربین فشار قوی
high pressure turbin
U
توربین فشار قوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
back pressure turbine
U
توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
impluse turbine
U
توربین فشار ضربهای
low pressure turbine
U
توربین فشار ضعیف
penstock
U
لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
reaction turbin
U
توربین فشار زیاد
Other Matches
turboprop
U
توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
variable discharge turbine
U
توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
turbines
U
توربین
turbine
U
توربین
turbin casing
U
بدنه توربین
water turbine
U
توربین ابی
turbine wheel
U
چرخ توربین
turbine disc
U
دیسک توربین
vane
U
پره توربین
turbine rotor
U
رتور توربین
blade
U
پره توربین
turbin stator
U
استاتور توربین
turbine blade
U
پره توربین
turbine stage
U
طبقه توربین
turbine blade
U
تیغه توربین
turbine vane
U
تیغه توربین
turbines
U
توربین بخار
turbine
U
توربین بخار
turbine nozzle
U
شیپوره توربین
internal combustion turbine
U
توربین گازی
axial flow turbine
U
توربین محوری
axial flow impulse turbine
U
توربین محوری
gas turbine
U
توربین گاز
stream turbine
U
توربین بخار
free turbine
U
توربین ازاد
steam turbine
U
توربین بخار
impulse turbine
U
توربین ضربهای
vanes
U
پره توربین
turbojet
U
هواپیمای جت توربین دار
turbine governor
U
تنظیم کننده توربین
combustor
U
سیستم احتراق توربین
bucket
U
تیغه گردنده توربین
reaction turbine
U
توربین عکس العملی
head race
U
کانال هذایت اب به توربین
reaction turbin
U
توربین عکس العملی
three shaft
U
توربین گازی با سه شفت
buckets
U
تیغه گردنده توربین
blades
U
پره توربین ابی
supersonic turbine
U
توربین مافوق صوت
turbocar
U
اتومبیل توربین دار
radial flow turbine
U
توربین با جریان شعاعی
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
tail race
U
کانال هدایت اب از توربین به خارج
turbocharger
U
موتور شارژ کننده توربین
vaporizing combustor
U
سیستم احتراق توربین گاز
turbojet engine
U
موتور هواپیمای دارای توربین جت
turbogenerator
U
دستگاه مولد برق دارای توربین
turbos
U
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
variable camber
U
سطوح هادی گاز به داخل توربین
turbo
U
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
variable stator
U
توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
axial flow turbine engine
U
موتور توربین گاز باکمپرسور جریان خطی
reverse flow engine
U
توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
turbofan
U
دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
turboshaft
U
توربین گاز برای دادن قدرت به شفت
turborocket
U
ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
turbos
U
پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
turbo
U
پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
bulb root
U
وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
rated power
U
هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
waste gate
U
مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
ramjet
U
موتور جت بدون کمپرسور و توربین که فقط با کمپرس هوا کار میکند
residence time
U
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
retention area
U
قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
multi chamber
U
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
mismatch
U
ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
fantod
U
فشار
distraint
U
فشار
pressuring
U
فشار
pressures
U
فشار
bunt
U
فشار با سر
pressure sense
U
حس فشار
thrust
U
فشار
low pressure
U
فشار کم
pressure curve
U
خم فشار
pressor
U
فشار زا
pressing
U
فشار
thrusts
U
فشار
thrusting
U
فشار
line of thrust
U
خط فشار
weight
U
فشار
barometric pressure
U
فشار جو
back pressure
U
پی فشار
back iron
U
بن فشار
atmospheric pressure
U
فشار جو
hydraulic pressure
U
فشار اب
ice push
U
فشار یخ
isobare
U
هم فشار
isopiestic
U
هم فشار
tension
U
فشار
sense of pressure
U
حس فشار
pressure vessel
U
فشار
push
U
فشار
water pressure
U
فشار اب
tensions
U
فشار
compression
U
فشار
impacts
U
فشار
press
U
فشار
total pressure
U
فشار کل
pushed
U
فشار
strain
U
فشار
impact
U
فشار
stresses
U
فشار
presses
U
فشار
zipped
U
فشار
stress
U
فشار
zipping
U
فشار
zips
U
فشار
stressing
U
فشار
violence
U
فشار
stroking
U
فشار با پا
strokes
U
فشار با پا
stroked
U
فشار با پا
stroke
U
فشار با پا
zip
U
فشار
constraint
U
فشار
atmosphere
U
فشار جو
atmospheres
U
فشار جو
exertions
U
فشار
isobar
U
هم فشار
pressure
U
فشار
isobar
U
تک فشار
pressured
U
فشار
pushes
U
فشار
strains
U
فشار
isobars
U
تک فشار
isobars
U
هم فشار
growing pains
U
فشار
brunt
U
فشار
exertion
U
فشار
turbojet
U
توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
high tension magneto
U
مگنت پر فشار
group pressure
U
فشار گروهی
head loss
U
افت فشار
impaction
U
فشار سخت
hydrostatic pressure
U
فشار عمق
high voltage line
U
خط فشار قوی
high tension
U
فشار قوی
hydrostatic pressure
U
فشار عمق اب
hydrostatic pressure
U
فشار ایستائی
hydraulic pressure
U
فشار هیدرولیکی
high tension line
U
خط فشار قوی
hydrostatic pressure
U
فشار ایستابی
impact pressure
U
فشار اصابت
high potential
U
فشار قوی
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
high pressure
U
فشار زیاد
high pressure area
U
منطقه پر فشار
high pressure line
U
خط فشار قوی
ciderpress
U
میوه فشار
cold water test pressure
U
ازمایش فشار اب
deflationary pressure
U
فشار انقباضی
deflationary pressure
U
فشار ضدتورمی
diastolic pressure
U
فشار دیاستولی
diffraction loading
U
منتجه فشار
direct pressure
U
فشار مستقیم
discharge pressure
U
فشار تخلیه
critical pressure
U
فشار بحرانی
cost push
U
فشار هزینه
cost push
U
فشار قیمت
hydraulic pressure test
U
ازمایش فشار اب
pressure of time
U
فشار زمانی
time pressure
U
فشار زمانی
compressive stress
U
فشار تراکمی
confined water
U
سفره اب با فشار
constant pressure
U
فشار ثابت
contact pressure
U
فشار تماسی
contact pressure
U
فشار تماس
drag loading
U
فشار کششی
drag mark
U
محل فشار
external pressure
U
فشار برونی
eyestrain
U
فشار باصره
flux density
U
تراکم فشار
forced draft
U
هوای با فشار
gage pressure
U
فشار گیج
gage pressure
U
فشار مانومتری
external pressure
U
فشار خارجی
dynamic pressure
U
فشار دینامیکی
excess pressure
U
فشار اضافی
dynamic pressure
U
فشار پویا
earth pressure
U
فشار خاک
economic pressure
U
فشار اقتصادی
edge pressure
U
فشار لبه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com