Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
molehill
U
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
molehills
U
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mole hill
U
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
Other Matches
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
multitudinist
U
کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
monitored
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
cut out
U
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
working
U
درست کار میکند
workings
U
درست کار میکند
tractor group
U
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
antiamphibious minefield
U
میدان مین ضد اب خاکی یا ضدعملیات اب خاکی دشمن
assault craft
U
ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
clandestine
U
سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
high-level
U
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high level
U
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
while loop
U
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
voltage
U
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
alphageometric
U
که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
voltages
U
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
audits
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
debugged
U
نرم افزاری که درست کار میکند و تمام خطاها پاک و اصلاح شده اند
debug
U
نرم افزاری که درست کار میکند و تمام خطاها پاک و اصلاح شده اند
debugs
U
نرم افزاری که درست کار میکند و تمام خطاها پاک و اصلاح شده اند
auditing
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audited
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audit
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
tump
U
توده درختان واقع بر روی تپه توده
bombed
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombs
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bomb
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombed out
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
correction
U
صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
cellar
U
زیرزمینی
subsurface ice
U
یخ زیرزمینی
cellars
U
زیرزمینی
subterranean
U
زیرزمینی
subsurface water
U
اب زیرزمینی
underground water
U
اب زیرزمینی
underground
U
زیرزمینی
ground water
U
اب زیرزمینی
dump
U
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
under ground mining
U
استخراج زیرزمینی
caverns
U
حفره زیرزمینی
mattamore
U
انبار زیرزمینی
ground water table
U
سفره اب زیرزمینی
ground water trench
U
بریدگی اب زیرزمینی
underground furnace
U
کوره زیرزمینی
camouflet
U
حفره زیرزمینی
tunnels
U
دالان زیرزمینی
tunnelled
U
دالان زیرزمینی
tunneling
U
دالان زیرزمینی
tunneled
U
دالان زیرزمینی
tunnel
U
دالان زیرزمینی
burrows
U
سوراخ زیرزمینی
burrowing
U
سوراخ زیرزمینی
burrowed
U
سوراخ زیرزمینی
burrow
U
سوراخ زیرزمینی
underdrain
U
زهکش زیرزمینی
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
under ground working
U
استخراج زیرزمینی
cavern
U
حفره زیرزمینی
ground water table
U
سطح اب زیرزمینی
ground water storage
U
اب انباشت زیرزمینی
dug out
U
پناهگاه زیرزمینی
earth house
U
خانه زیرزمینی
mined
U
راه زیرزمینی
underground mine
U
معدم زیرزمینی
grottoes
U
غار زیرزمینی
ground water
U
ابهای زیرزمینی
ground water basin
U
حوزه اب زیرزمینی
subsoil irrigation
U
ابیاری زیرزمینی
underground
U
شبکه زیرزمینی
grottos
U
غار زیرزمینی
fixed ground water
U
اب زیرزمینی ماندگار
grotto
U
غار زیرزمینی
subsoil drainage
U
زهکشی زیرزمینی
mines
U
راه زیرزمینی
subbing
U
ابیاری زیرزمینی
ground water runoff
U
جریان زیرزمینی
underground cable
U
کابل زیرزمینی
mine
U
راه زیرزمینی
kobold
U
غول زیرزمینی
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
hydrogeology
U
بررسی ابهای زیرزمینی
hypogeum
U
قسمت زیرزمینی بنا
fluctutaion of water table
U
نوسان سفره اب زیرزمینی
rhizmatous
U
دارای ساقه زیرزمینی
underground railway
U
راه اهن زیرزمینی
atomic underground burst
U
ترکش زیرزمینی اتمی
underground
U
راه اهن زیرزمینی
under ground
U
راه اهن زیرزمینی
actual velocity of ground water
U
سرعت واقعی اب زیرزمینی
metro
U
راه آهن زیرزمینی
metros
U
راه آهن زیرزمینی
kanat
U
کانالهای زه کشی زیرزمینی
endophagous
U
تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
silo
U
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
rhizomatous
U
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
magazine space
U
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
retrench
U
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
culverts
U
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culvert
U
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
lateral
U
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
intrapermafrost water
U
ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus
U
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
keyth rope system
U
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
dowse
U
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
accross the slope system
U
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
suprapermafrost
U
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
observation pipe
U
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
junction well
U
چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
edaphic
U
خاکی
embankments
U
سد خاکی
amphibious pack
U
تک اب خاکی
earthy
U
خاکی
wood louse
U
خر خاکی
mundane
U
خاکی
worldly
U
خاکی
amphibious
U
اب خاکی
embankment
U
سد خاکی
embankment dam
U
سد خاکی
terrene
U
خاکی
terrestrial
U
خاکی
dust colour
U
خاکی
tellurian
U
خاکی
earth dam
U
سد خاکی
earthly
U
خاکی
earth fill dam
U
سد خاکی
earth-bound
U
خاکی
earthborn
U
خاکی
earthen
U
خاکی
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
landing forces
U
قوای اب خاکی
soils
U
خاکی کردن
earth dam
U
بند خاکی
lobworm
U
کرم خاکی
amphibious vehicle
U
خودروی اب خاکی
geophyte
U
گیاه خاکی
soiling
U
خاکی کردن
amphibious transport ship
U
ترابر اب خاکی
warping tug
U
یدک کش اب خاکی
soil
U
خاکی کردن
angleworm
U
کرم خاکی
dew worm
U
کرم خاکی
ground ivy
U
پاپیتال خاکی
fuse plug
U
سرریز خاکی
earth work
U
عملیات خاکی
earthwork
U
ختل خاکی
earthiness
U
خاکی بودن
zoned earth dam
U
سد خاکی ناهمگن
earth work
U
کارهای خاکی
earth road
U
راه خاکی
staging
U
تمرین اب خاکی
homogeneous earth dam
U
سد خاکی همگن
earth born
U
خاکی فانی
earethliness
U
خاکی بودن
landing party
U
گروه اب خاکی
vallation
U
دیوار خاکی
vault formed in the earth
U
طاق خاکی
khaki
U
خاکی رنگ
earthiness
U
طبیعت خاکی
alkaline earth
U
قلیایی خاکی
earthworms
U
کرم خاکی
embankment
U
دیوار خاکی
adaphic organism
U
زیستمند خاکی
amphibian
U
وسیله اب و خاکی
pulverulence
U
حالت خاکی
embankments
U
دیوار خاکی
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com