Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fluctuating power of a polyphase system
U
توان نوشی مدار چند فازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
positive sequence power in a three phase
U
توان مستقیم مدار سه فازی
fluctuating power
U
توان نوشی
positive sequence polyphase system
U
مدار چند فازی مستقیم
positive sequence polyphase system of or
U
مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام
power circuit
U
مدار توان
simple circuit
U
مدار توان
power amplifying circuit
U
مدار تقویت توان
integrated
U
نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
image phase constant
U
ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
duplex
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
surging discharge
U
تخلیه نوشی
line to neutral voltage
U
ولتاژ فازی
PM
U
تلفیق فازی
impedance angle
U
زاویه فازی
two phase region
U
ناحیه دو فازی
phase balance
U
تعادل فازی
image phase change coefficient
U
ثابت فازی
two phase generator
U
تناوب گر دو فازی
impedance at resonance
U
مقاومت فازی
phase modulation
U
تلفیق فازی
phase space
U
فضای فازی
phase to neutral voltage
U
ولتاژ فازی
diphase alternator
U
تناوبگر دو فازی
pledging
U
باده نوشی بسلامتی کسی
pledged
U
باده نوشی بسلامتی کسی
toasts
U
باده نوشی بسلامتی کسی
toasting
U
باده نوشی بسلامتی کسی
toast
U
باده نوشی بسلامتی کسی
toasted
U
باده نوشی بسلامتی کسی
pledges
U
باده نوشی بسلامتی کسی
pledge
U
باده نوشی بسلامتی کسی
polyphase sort
U
مرتب کردن چند فازی
delta voltage
U
ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
ratings
U
توان نامی توان قدرت
rating
U
توان نامی توان قدرت
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
encratites
U
فرقهای ازنصاراکه ازگوشت خوردن وباده نوشی واختیارجفت دوری می
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
U
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
U
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
U
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
pin
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
to idulge oneself in drinking
U
بنوشابه خوری افتادن خودرا بباده نوشی سپردن تسلیم خوی میگساری شدن
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
firing circuit
U
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
U
مدار خرج مدار باروت
one hook
U
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
sipped
U
خرده خرده نوشی
sips
U
خرده خرده نوشی
sipping
U
خرده خرده نوشی
sip
U
خرده خرده نوشی
p
U
توان
ambidextrous
U
دو سو توان
vigour
U
توان
equipotent
U
هم توان
powering
U
توان
oligotrophic
U
کم توان
power
U
توان
exponent
U
توان
powered
U
توان
ambidextral
U
دو سو توان
low power
U
توان کم
exponents
U
توان
isoelectric
U
هم توان
high-powered
U
پر توان
potency
U
توان
powers
U
توان
throughput
U
توان
potential
U
توان
vim
U
توان
vigor
U
توان
capacitance
U
توان
interference power
U
توان پارازیت
potency
U
توان جنسی
tensile strength
U
توان کششی
pace
U
حفظ توان
aerobic power
U
توان هوازی
albedo
U
توان بازتاب
thermal power
U
توان حرارتی
instantaneous power
U
توان لحظهای
potential energy
U
نهان توان
rehabilitation
U
توان بخشی
h.p.
U
توان اسب
active power
U
توان موثر
light output ratio
U
توان نور
physical medicine
U
طب توان بخشی
power loss
U
اتلاف توان
power output
U
توان خروجی
rating
U
سنجش توان
ratings
U
سنجش توان
puissance
U
توان قدرت
rated output
U
توان نامی
recruitment
U
توان گیری
reactive power
U
توان هرز
power level indicator
U
توان نما
power level
U
تراز توان
output power
U
توان خروجی
out put
U
توان دستگاهها
power endurance
U
توان استقامت
horsepower
U
توان اسب
power factor
U
ضریب توان
valence
U
توان ارزش
power function
U
تابع توان
reactive power
U
توان واکنشی
reactive power
U
توان راکتیو
reactive volt amperes
U
توان هرز
input
U
توان اولیه
inputted
U
توان ورودی
inputted
U
توان اولیه
omnipotent
U
همه توان
sounp power
U
توان صوتی
maximum available powere
U
توان حداکثر
low power
U
توان کوچک
paces
U
حفظ توان
input
U
توان ورودی
microcomputer
U
کامپیوتر کم توان
reactor output
U
توان راکتور
real power
U
توان حقیقی
real power
U
توان موثر
received power
U
توان دریافتی
purchasing power
U
توان خرید
resolution power
U
توان تفکیک
motor output
U
توان موتور
paced
U
حفظ توان
input power
U
توان ورودی
constant power
U
توان ثابت
wattless power
U
توان هرز
brake horsepower
U
توان مفید
discriminating power
U
توان افتراق
throughput
U
توان عملیاتی
vector power
U
توان برداری
dispersive power
U
توان پاشندگی
flexural strength
U
توان خمشی
cube
U
توان سوم
useful power
U
توان مفید
biological potential
U
توان زیستی
increase of output
U
افزایش توان
power
U
توان نیرو
dynomometer
U
توان سنج
capacity range
U
حیطه توان
circuit breaking capacity
U
توان قطع
constant power
U
توان دائمی
connected load
U
توان اتصال
compression strength
U
توان فشاری
complex power
U
توان موهومی
complex power
U
توان مختلط
heating power
U
توان حرارتی
cosine meter
U
توان سنج
horse power
U
توان موتور
micro
U
کامپیوتر کم توان
i. and evdevolution
U
توان یابی
wattmeter
U
توان سنج
micros
U
کامپیوتر کم توان
i^ r loss
U
اتلاف توان
exponent
U
توان
[ریاضی]
idle power
U
توان کور
wattles power
U
توان کور
power
U
توان برقی
apparent power
U
توان فاهری
indicated horsepower
U
توان فاهری
power
U
توان
[ریاضی]
cubes
U
توان سوم
powers
U
قوه یا توان
powers
U
توان برقی
powers
U
توان نیرو
perhaps
U
توان بود
to the power of
[three]
U
به توان
[سه]
[ریاضی]
engine performance
U
توان موتور
engine rating
U
توان موتور
idle current wattmeter
U
توان کورسنج
explosive power
U
توان انفجاری
true power
U
توان حقیقی
true power
U
توان متوسط
exponentiation
U
به توان رساندن
true power
U
توان واقعی
electric power
U
توان برقی
powered
U
توان برقی
powered
U
قوه یا توان
powering
U
توان برقی
powered
U
توان نیرو
effective power
U
توان موثر
powering
U
توان نیرو
power
U
قوه یا توان
powering
U
قوه یا توان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com