English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
twain U توام دوقلو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twin U دوقلو
geminal U دوقلو
twinned U دوقلو
geminate U دوقلو
six of one and half-a-dozen of the other <idiom> U دوقلو بودن
gem diol U دیول دوقلو
accrete U دوقلو یکپارچه
geminate U دوقلو جفت کردن
twinborn U دوقلو بدنیا امده
stealing from a protected palce U سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
joint U توام
twin U توام
gemini U توام
geminate U توام
twinned U توام
gemel U توام
adnate U توام
duad U توام
mixed U توام
biparous U توام زا
easeful U توام باراحتی
geminate U توام کردن
deprived U توام با محرومیت
twin check U بررسی توام
twin check U مقابله توام
reatrain U عملکرد توام
mixed graze U توام زمین
mixed air U توام هوا
intergrowth U رویش توام
integrated training U اموزش توام
integrated staff U ستاد توام
aluminum coating by spraying amalgamate U توام کردن
amalgamates U توام کردن
accompanied U توام کردن
accompanies U توام کردن
integrate U توام کردن
integrates U توام کردن
integrating U توام کردن
amalgamate U توام کردن
amalgamated U توام کردن
amalgamating U توام کردن
twin U توام کردن
accompany U توام کردن
twinned U توام کردن
effective faith U ایمان توام باعمل
hypocritical U توام با تدلیس و تزویر
armstand dive U شیرجه توام با بالانس
rainsquall U باران توام باتوفان
integrated defense U پدافند هوایی توام
work relief U استراحت توام با کار
blizzard U بادشدید توام بابرف
blizzards U بادشدید توام بابرف
twin bill U دو مسابقه توام در یک برنامه
conjugate U درهم امیختن توام
charge coupled device U دستگاه توام با بار
participant observation U مشاهده توام با مشارکت
synergy U کار توام اشتراک مساعی
to wed one quality to onether U دوصفت راباهم توام کردن
synergism U کار توام ودسته جمعی
integrated reservoir operation U بهره برداری توام از چندمخزن
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
adnate U مربوط باعضاء تناسلی توام
masque U نمایش توام با موسیقی ورقص
kleptolagnia U تحریک جنسی توام با دزدی
pleuropneumonia U ذات الجنب توام با سینه پهلو
tinged with cnvy U حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
malicious prosecution U پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
rule of reason U تفسیر قانونی توام با سوء نیت
auxesis U رشد توام باعدم تقسیم یاخته
androgyny U وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
High Mass U عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
poll degree U درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
split cameras U دوربینهای زوجی دوربینهای دوقلو
object lessons U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
gall U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodramas U نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama U نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com