| Total search result: 216 (13 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید | 
		
			|  |  |  |  | 
		
			| Menu 
  | English | Persian | Menu 
  | 
		|  | mathematical functions U | توابع ریاضی |  | 
		|  | 
	
		| معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری. | 
					
					
						| Search result with all words | 
					
						|  | 
		|  | basic U | بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |  | 
		|  | basics U | بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |  | 
		|  | utility U   | برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد |  | 
		|  | arithmetic U | توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی |  | 
		|  | arithmetic U | بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد |  | 
		|  | arithmetic U | مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب |  | 
		|  | math U | CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |  | 
		|  | maths U | CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |  | 
		|  | mathematical U | توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند |  | 
		|  | extend U | بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |  | 
		|  | extending U | بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |  | 
		|  | extends U | بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |  | 
		|  | family of curves U | دسته توابع [ریاضی] |  | 
		|  | Complex analysis U | نظریه توابع [ریاضی] |  | 
		|  | theory of functions of a complex variable U | نظریه توابع [ریاضی] |  | 
				
				
					| Other Matches | 
				
					|  | 
		|  | GKS U | استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند |  | 
		|  | environs U | دوروبر توابع |  | 
		|  | transfer functions U | توابع انتقالی |  | 
		|  | orthogonal functions U | توابع متعامد |  | 
		|  | mathematical notation U | نشانه گذاری ریاضی [ریاضی] |  | 
		|  | orthonormal functions U | توابع متعامد بهنجار |  | 
		|  | orthonormal functions U | توابع نرمال ارتو |  | 
		|  | nest U | تعداد توابع در یک تابع |  | 
		|  | nests U | تعداد توابع در یک تابع |  | 
		|  | fixture U | توابع مایملک بلامعارض |  | 
		|  | services U | 1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2- |  | 
		|  | HTTPD U | وب سرور که حاوی توابع پردازش فرم ها |  | 
		|  | post war consumption functions U | توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم |  | 
		|  | list U | لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه |  | 
		|  | repertoire U | محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار |  | 
		|  | modulating U | سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |  | 
		|  | reference U | لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه |  | 
		|  | modulate U | سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |  | 
		|  | references U | لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه |  | 
		|  | modulates U | سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |  | 
		|  | assemble U | درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه |  | 
		|  | assembled U | درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه |  | 
		|  | function U   | مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند |  | 
		|  | functioned U | مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند |  | 
		|  | assembles U | درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه |  | 
		|  | functions U | مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند |  | 
		|  | runs U | اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |  | 
		|  | run U | اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |  | 
		|  | templates U | دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |  | 
		|  | template U | دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |  | 
		|  | cpu U | گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند |  | 
		|  | alu U | بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد |  | 
		|  | accounts package U | نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |  | 
		|  | accounting package U | نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |  | 
		|  | processes U | ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |  | 
		|  | process U | ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |  | 
		|  | pattern U | الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند |  | 
		|  | master U   | نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |  | 
		|  | patterns U | الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند |  | 
		|  | process U | نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |  | 
		|  | mastered U | نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |  | 
		|  | modes U | وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |  | 
		|  | brouter U | وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند |  | 
		|  | extracode U | توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند |  | 
		|  | WordPad U | امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد |  | 
		|  | rom U | کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند. |  | 
		|  | edp U | پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است |  | 
		|  | masters U | نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |  | 
		|  | electronic U | توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |  | 
		|  | processes U | نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |  | 
		|  | mode U | وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |  | 
		|  | CD I U | این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است |  | 
		|  | mathematical logic U | منطق ریاضی [ریاضی] |  | 
		|  | introduced U | شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |  | 
		|  | introduces U | شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |  | 
		|  | run duration U | کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است |  | 
		|  | toolbox U | مجموعه توابع از پیش تعیین شده که در حین نوشتن برنامه استفاده می شوند |  | 
		|  | kernel U | توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |  | 
		|  | expansion board U | برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر |  | 
		|  | kernels U | توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |  | 
		|  | fall back U | دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود |  | 
		|  | hierarchical communications system U | روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند |  | 
		|  | introduce U | شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |  | 
		|  | adlib U | نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI |  | 
		|  | non procedural language U | زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را |  | 
		|  | introducing U | شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |  | 
		|  | library U | 1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند |  | 
		|  | linkage U | نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند |  | 
		|  | main U | مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند |  | 
		|  | parameters U | نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود |  | 
		|  | parameter U | نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود |  | 
		|  | libraries U | 1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند |  | 
		|  | declaration U | نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها |  | 
		|  | linkages U | نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند |  | 
		|  | processor U | ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است |  | 
		|  | devices U | کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |  | 
		|  | fall back U | شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند |  | 
		|  | declarative statement U | نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها |  | 
		|  | declarations U | نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها |  | 
		|  | device U | کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |  | 
		|  | von neuman morgensterm utility index U | شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است |  | 
		|  | ends U | توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |  | 
		|  | ended U | توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |  | 
		|  | end U | توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |  | 
		|  | logic U | بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند |  | 
		|  | users U | زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند |  | 
		|  | user U | زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند |  | 
		|  | boolean algebra U | قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست |  | 
		|  | demonstrations U | نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |  | 
		|  | Hewlett Packard U | مجموعه دستورات استاندارد ساخت Hewlett Packard تا یک نرم افزار توابع چاپگر لیزری را کنترل کند |  | 
		|  | quickdraw U | در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند |  | 
		|  | tabling U | لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |  | 
		|  | attached processor U | ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد |  | 
		|  | demonstration U | نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |  | 
		|  | algebra U | ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند |  | 
		|  | graphical user interface U | واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل |  | 
		|  | tables U | لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |  | 
		|  | tabled U | لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |  | 
		|  | table U | لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |  | 
		|  | demo U | نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع |  | 
		|  | bomb U | بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |  | 
		|  | bombed U | بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |  | 
		|  | bombed out U | بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |  | 
		|  | bombs U | بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |  | 
		|  | language U | زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |  | 
		|  | languages U | زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |  | 
		|  | central U | گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل |  | 
		|  | coroutine U | بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود |  | 
		|  | multimedia U | محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو |  | 
		|  | circuit U | مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |  | 
		|  | circuits U | مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |  | 
		|  | processor U | پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند |  | 
		|  | documentation U | اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند |  | 
		|  | locals U | متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است |  | 
		|  | local U | متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است |  | 
		|  | graphics U | تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی |  | 
		|  | gates U | یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد |  | 
		|  | semicompiled U | برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند |  | 
		|  | gate U | یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد |  | 
		|  | attributes U | هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |  | 
		|  | attributing U | هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |  | 
		|  | attribute U   | هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |  | 
		|  | database U | برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS |  | 
		|  | databases U | برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS |  | 
		|  | AI U | طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند |  | 
		|  | java U | مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد |  | 
		|  | dma U | اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود |  | 
		|  | Windows GDI U | مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز |  | 
		|  | Windows Explorer U | گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی |  | 
		|  | functions U | سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |  | 
		|  | function U   | سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |  | 
		|  | intelligence U   | طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است |  | 
		|  | functioned U | سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |  | 
		|  | artificial intelligence U | طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است |  | 
		|  | graphics U | استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار |  | 
		|  | drawing tools U | مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره |  | 
		|  | api U | مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |  | 
		|  | Windows API U | مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد |  | 
		|  | bridge U | وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است |  | 
		|  | bridges U | وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است |  | 
		|  | bridged U | وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است |  | 
		|  | bios U | توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند |  | 
		|  | Internet U | شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP |  | 
		|  | looped U | بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |  | 
		|  | loop U   | بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |  | 
		|  | loops U | بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |  | 
		|  | mathematical U | ریاضی |  | 
		|  | slide rules U | خط کش ریاضی |  | 
		|  | slide rule U | خط کش ریاضی |  | 
		|  | inducing U | ریاضی |  | 
		|  | induces U | ریاضی |  | 
		|  | limit U | حد [ریاضی] |  | 
		|  | induce U | ریاضی |  | 
		|  | induced U | ریاضی |  | 
		|  | basics U | توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |  | 
		|  | basic U | توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |  | 
		|  | groupware U | نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است |  | 
		|  | one-to-one correspondence [bijection] U | تناظر یک به یک [ریاضی] |  | 
		|  | divergence U | دیورژانس [ریاضی] |  | 
		|  | divergence U | واگرایی [ریاضی] |  | 
		|  | vertex U | رأس [ریاضی] |  | 
		|  | secant line U | خط قاطع [ریاضی] |  | 
		|  | rhombus U | لوزی [ریاضی] |  | 
		|  | secant line U | خط متقاطع [ریاضی] |  | 
		|  | equilateral quadrilateral U | لوزی [ریاضی] |  | 
		|  | secant [sec] U | سکانت [ریاضی] |  | 
		|  | term U | عبارت [ریاضی] |  | 
		|  | mathematical term U | عبارت [ریاضی] |  | 
		|  | sequence U | دنباله [ریاضی] |  | 
		|  | vertical U | عمودی [ریاضی] |  | 
		|  | odd <adj.> U | فرد [ریاضی] |  | 
		|  | uneven <adj.> U   | فرد [ریاضی] |  | 
		|  | unlevel <adj.> U   | فرد [ریاضی] |  | 
		|  | term U | جمله [ریاضی] |  | 
		|  | series U | سری [ریاضی] |  | 
		|  | to the power of [three] U | به توان [سه] [ریاضی] |  | 
		|  | facing U   | علائم ریاضی |  | 
		|  | infinity U | بی نهایت [ریاضی] |  | 
		|  | sum of the terms of an infinite sequence U | سری [ریاضی] |  | 
		|  | mathematical term U | جمله [ریاضی] |  | 
		|  | division U | تقسیم [ریاضی] |  | 
		|  | power U | قوه [ریاضی] |  | 
		|  | power U | توان [ریاضی] |  | 
		|  | product [the result of multiplying] U | حاصلضرب [ریاضی] |  | 
		|  | manifold U | چندگونا [ریاضی] |  | 
		|  | accruacy U | صحت [ریاضی] |  | 
		|  | in the neighborhood of U | در حدود [ریاضی] |  | 
		|  | pi [π] U | عدد پی [ریاضی] |  | 
		|  | volume U | حجم [ریاضی] |  | 
		|  | calculus [infinitesimal calculus] U | حسابان [ریاضی] |  | 
		|  | infinitesimal calculus U   | حسابان [ریاضی] |  | 
		|  | range of doubt U | گستره شک [ریاضی] |  | 
		|  | Venn's diagram U | نمودار ون [ریاضی] |  | 
		|  | subset U | زیرمجموعه [ریاضی] |  | 
		|  | partial quantity U   | زیرمجموعه [ریاضی] |  | 
		|  | Venn diagram   | نمودار ون [ریاضی] |  | 
		|  | range U | دامنه [ریاضی] |  | 
		|  | domain U | گستره [ریاضی] |  | 
		|  | deviations U | انحرافات [ریاضی] |  | 
		|  | relationship U | رابطه [ریاضی] |  |