Perdic | ته خامه گیاهان خانواده هویج | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	styloipodium U	ته خامه گیاهان خانواده هویج

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	lobelia U	خانواده گیاهان لوبلیا
	saltbush U	خانواده گیاهان قازایاغی
	feverweed U	دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
	pteridophyta U	گیاهان اوندی خانواده سرخس
	pteridophyte U	گیاهان اوندی خانواده سرخس
	rush U	بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
	rushing U	بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
	rushed U	بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
	carrot	هویج
	carrots U	هویج
	parsnips U	هویج وحشی
	parsnip U	هویج وحشی
	wild parsley U	انواع هویج وحشی
	rule the roost <idiom> U	عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
	with cream U	با خامه
	sleave silk U	خامه
	floss silk U	خامه
	styloipodium U	ته خامه
	raw cream U	خامه
	raw silk U	خامه
	cinnamon per U	خامه پر
	silk pile U	خامه ابریشمی
	pens U	خامه نوشتن
	pile U	خامه فرش
	sour cream U	خامه ترش
	creaminess U	خامه داری
	creamer U	خامه گیر
	cream separator U	خامه گیر
	remex U	ساقه پر خامه پر
	sleave U	ابریشم خامه
	bale of pile U	عدل خامه
	slab U	برامه خامه
	with single cream U	با کرم یا خامه کم
	penning U	خامه نوشتن
	penned U	خامه نوشتن
	pen U	خامه نوشتن
	slabs U	برامه خامه
	skimmed U	شیر خامه گرفته
	skims U	شیر خامه گرفته
	skim U	شیر خامه گرفته
	skimmed milk U	شیر بدون خامه
	cream U	کرم، خامه، سرشیر
	styling U	خامه سبک نگارش
	separator U	الت خامه گیری
	with double cream U	با کرم یا خامه زیاد
	styled U	خامه سبک نگارش
	style U	خامه سبک نگارش
	styles U	خامه سبک نگارش
	hard sauce U	مخلوطی از خامه وشکروچاشنی
	The cream wont keep tI'll tomorrow . U	خامه تا فردا خراب می شود
	cream cheese U	پنیری که با شیر خامه دارتهیه شود
	mousses U	خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود
	mousse U	خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود
	hook knife U	چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
	phytobentos U	گیاهان ته زی
	flora U	گیاهان
	phytology U	علم گیاهان
	phytoplankton U	گیاهان شناور
	cereal U	گیاهان گندمی
	herbaceous U	گیاهان علفی
	cereals U	گیاهان گندمی
	herbs U	گیاهان [در عطاری]
	potentilla U	گیاهان پنجهای
	rugger U	گیاهان گل سرخ
	halophytes U	گیاهان شورپسند
	dicoty U	گیاهان دو لپه
	dicotyledon U	گیاهان دو لپه
	phanerogamia U	گیاهان پیدازا
	dicotyledones U	گیاهان دولپه
	rampant vegetation U	گیاهان فراوان
	luxuriant vegetation U	گیاهان فراوان
	luxuriant vegetation U	گیاهان انبوه
	rampant vegetation U	گیاهان انبوه
	herbicidal U	کشنده گیاهان
	dicot U	گیاهان دو لپه
	gypso halophytes U	گیاهان شوراگچی شوراگچیان
	indigofera U	گیاهان نیل دارsnake
	herbist U	فروشنده گیاهان طبی
	understory vegetation U	گیاهان زیر درختی
	herbalist U	فروشنده گیاهان طبی
	halophytes U	گیاهان شوری پذیر
	chromogen U	رنگ پذیری گیاهان
	nurseryman U	پرورنده گیاهان زارع
	antiplant agent U	عامل ضد رویش گیاهان
	herborist U	فروشنده گیاهان طبی
	chromogen U	دانههای رنگی گیاهان
	loggerhead U	گیاهان جنس قنطوریون
	magnolias U	ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
	herbalists U	فروشنده گیاهان طبی
	greenery U	گیاهان سبز گلخانه
	dead hedge U	پرچین گیاهان خشک
	trashing U	خاکروبه زوائد گیاهان
	fleabane U	گیاهان پیر بهاروبرنجاسف
	mold U	قارچ انگلی گیاهان
	magnolia U	ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
	canopy U	تاج پوشش گیاهان
	canopies U	تاج پوشش گیاهان
	herb U	شاخ وبرگ گیاهان
	trashes U	خاکروبه زوائد گیاهان
	herbs U	شاخ وبرگ گیاهان
	trash U	خاکروبه زوائد گیاهان
	trashed U	خاکروبه زوائد گیاهان
	cutin U	پوشش خارجی بعضی گیاهان
	physic garden U	باغ گیاهان طبی یا دارویی
	photodynamic U	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
	defoliation U	از بین بردن برگ گیاهان
	phytopathologic U	وابسته به اسیب شناسی گیاهان
	hemp nettle U	گیاهان جنس کله گربه
	gerbera U	گیاهان سر بره وکلب جهنم
	ratsbane U	گیاهان سمی قاتل موش
	heterophyte U	گیاه انگل گیاهان دیگر
	biota U	زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
	photodynamics U	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
	aquaria U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	slash and burn U	بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
	aquarium U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	guavas U	گیاهان و بتههای جنس psidium
	vegetable kingdom U	جهان گیاهان مولود نباتی
	guava U	گیاهان و بتههای جنس psidium
	grubbing U	ریشه کنی گیاهان در زمین
	aquariums U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	hock U	گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
	herbal U	مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
	flora U	کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
	lysimiter U	دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
	planker U	گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
	oligophagous U	تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
	Plants store up the sun's energy. U	گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
	phytoplankton U	زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
	herbarium U	مجموعه گیاهان خشک گیاه دان
	thremmatology U	علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
	green roof U	[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
	styloipodium U	گرده بالای میوه گیاهان چتری
	photosynthesis U	ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
	elodea U	جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
	lodicule U	یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
	snowbush U	انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
	green thumbed U	کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
	green thumb U	استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
	Aborigines U	سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
	cankerworm U	نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
	holophytic U	تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
	ergotism U	مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
	hydroponics U	رشد ونمو گیاهان درابهای مغذی برای تقویت ان
	family U	خانواده
	families U	خانواده
	households U	خانواده
	household U	خانواده
	menage U	خانواده
	ilk U	خانواده
	gens U	خانواده
	wife U	خانواده
	clans U	خانواده
	clan U	خانواده
	kinnikinnic U	برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند
	sere U	تغییر وسیر تکاملی محیط زیست گیاهان وجانوران خشک
	cutworm U	کرمی که گیاهان کوچک راهنگام رسیدن بکف زمین میخورد
	eclair U	شیرینی خامه دار و بستنی دار
	unspun pile U	[خامه و پرز کم تاب یا بدون تاب]
	type font U	خانواده حروف
	bring home the bacon <idiom> U	نانآور خانواده
	home visit U	بازدید خانواده
	zinnia U	خانواده گل اهاری
	to maintain one's family U	خانواده خود را
	subfamily U	خانواده فرعی
	the girls U	دخترهای یک خانواده
	sheik U	رئیس خانواده
	turnicidae U	خانواده بلدرچین
	turnix U	خانواده بلدرچین
	member of a family U	عضو خانواده
	lanthanide series U	خانواده لانتانیدها
	penates U	خدایان خانواده
	patronymic family U	خانواده پدرنامی
	patriarchate U	ریاست خانواده
	mustelidea U	خانواده سمور
	motorola 000 family U	خانواده موتورولا
	matronymic family U	خانواده مادرنامی
	schizogenic family U	خانواده اسکیزوفرنی زا
	arachnida U	خانواده کارتنه
	cruciferae U	خانواده چلیپاییان
	crustacea U	خانواده خرچنگ
	crustaceous U	خانواده خرچنگ
	culex U	خانواده پشه
	culicidae U	خانواده پشه
	matriarch U	رئیسه خانواده
	ecomania U	بیزاری از خانواده
	extended family U	خانواده گسترده
	sheiks U	رئیس خانواده
	family budget U	بودجه خانواده
	sheikhs U	رئیس خانواده
	sheikh U	رئیس خانواده
	family expenditure U	هزینه خانواده
	family law U	حقوق خانواده
	horseflesh U	خانواده اسب
	family planning U	تنظیم خانواده
	crustaceans U	خانواده خرچنگ
	batrachia U	خانواده غوکان
	royalties U	از خانواده سلطنتی
	royalty U	از خانواده سلطنتی
	circuit family U	خانواده مداری