English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
preparation U تهیه مقدمات
preparations U تهیه مقدمات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lead up U تهیه مقدمات را دیدن راهنما
lead-up U تهیه مقدمات را دیدن راهنما
Other Matches
arr U مقدمات
propaedeutic U مقدمات
rudiment U مقدمات
arrangements U مقدمات
arrangement U مقدمات
premises U مقدمات
preliminary U مقدمات مقدماتی
preliminaries U مقدمات مقدماتی
essential elements U [پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
preparations U تهیه
counter preparation U ضد تهیه
procurement U تهیه
provision U تهیه
purveying U تهیه
ministration U تهیه
purveyed U تهیه
preparation U تهیه
purvey U تهیه
off hand U بی تهیه
purveys U تهیه
supply U تهیه
supplied U تهیه
housing U تهیه جا
seating U تهیه جا
supplying U تهیه
catering U تهیه کردن
blends U تهیه کردن
provides U تهیه کردن
base development U تهیه پایگاه
prepare U تهیه کردن
provides U تهیه دیدن
caters U تهیه کردن
cater U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
blend U تهیه کردن
on the stocks U د رشرف تهیه
lighting feeder U تهیه روشنایی
affords U تهیه کردن
affording U تهیه کردن
provision U تهیه کردن
afforded U تهیه کردن
data processing U تهیه اطلاعات
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
fabricator U تهیه کننده
afford U تهیه کردن
counter preparation U تیر ضد تهیه
prepares U تهیه کردن
provide U تهیه کردن
provide U تهیه دیدن
procures U تهیه کردن
placements U تهیه شغل
placement U تهیه شغل
procuring U تهیه کردن
administer U تهیه کردن
administered U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
administers U تهیه کردن
placements U تهیه کار
preparing U تهیه کردن
pitched U تهیه دیده
suppliers U تهیه کننده
supplier U تهیه کننده
processes U تهیه کردن
process U تهیه کردن
procure U تهیه کردن
procured U تهیه کردن
placement U تهیه کار
parasceve U روز تهیه
the preparation day U روز تهیه
preparation U تهیه و ارایش
preparation U اتش تهیه
furtherance U تهیه وسایل
vacuum-packed تهیه شده
preparations U اتش تهیه
preparations U تهیه و ارایش
the water supply of tehran U تهیه اب تهران
to bargain for U تهیه دیدن
to find in U تهیه کردن
to make provision U تهیه دیدن
triplication U تهیه در سه نسخه
triplicity U تهیه در سه نسخه
victual U تهیه اذوقه
victualage U تهیه اذوقه
provided [that] <conj.> U تهیه شده
appropriated <adj.> <past-p.> U تهیه شده
provided <adj.> <past-p.> U تهیه شده
laid on <past-p.> U تهیه شده
supplied U تهیه کردن
supplying U تهیه کردن
supply U تهیه کردن
preparatorily U بعنوان تهیه
preparator U تهیه کننده
preparation time U زمان تهیه
preparation of food U تهیه خوراک
preparation fire U تیر تهیه
preparation fire U اتش تهیه
weaponry U تهیه سلاح
provisionment U تهیه خواربار
purveyance U تهیه خواربار
photo imagery U تهیه عکس
prepare mortar U تهیه ملات
programmes U برنامه تهیه کردن
forges U تهیه جنس قلابی
hydrography U تهیه نقشه دریایی
forge U تهیه جنس قلابی
programmer U تهیه کننده برنامه
program section U بخش تهیه برنامه ها
duplicator U ماشین تهیه رونوشت
bills U تهیه کردن صورتحساب
bill U تهیه کردن صورتحساب
he is an adequate provider U برای تهیه خواربار
programme U برنامه تهیه کردن
information providers U تهیه کنندگان اطلاعات
it is in preparation U در دست تهیه است
polychrome U تهیه عکسهای رنگی
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
polychromy U فن تهیه نقوش الوان
lyonnaise U باپیاز تهیه شده
programmers U تهیه کننده برنامه
prearrange U قبلا تهیه کردن
precontract preparations U تهیه اسناد قرارداد
effigy U تمثال تهیه کردن
effigies U تمثال تهیه کردن
duplicators U ماشین تهیه رونوشت
preparatory students U شاگردان تهیه یا مقدماتی
quadruplication U تهیه چیزی درچهارنسخه
whomp up U بسرعت تهیه کردن
artillery preparation U تیر تهیه توپخانه
area projection U تهیه تصویر منطقه
area projection U تهیه نقشه از منطقه
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
topography U تهیه نقشه از عوارض
process U تهیه و تولید کردن
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
processes U تهیه و تولید کردن
prearranged U از پیش تهیه شده
scripting U تهیه فایل اغازگر
stenciler U تهیه کننده استنسیل
acetylene generator U دستگاه تهیه استیلن
quadruplicate U در چهارنسخه تهیه کردن
cold turkey U بدون تهیه وتدارک
rotogravure U تهیه گراور غلتکی
budgeter U تهیه کننده بودجه
budgeteer U تهیه کننده بودجه
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
beach unit U یکان تهیه بارانداز
affordable قابل تهیه و خریداری
project section U بخش تهیه پروژه ها
project section U بخش تهیه طرحها
barrier tactics U تاکتیک تهیه موانع
artillery preparation U اتش تهیه توپخانه
stenciller U تهیه کننده استنسیل
tasty U باسلیقه تهیه شده
hosts U تهیه تسهیلات ورزشی
extemporized U فورا تهیه کردن
extemporizes U فورا تهیه کردن
extemporizing U فورا تهیه کردن
extemporize U فورا تهیه کردن
hosting U تهیه تسهیلات ورزشی
procure U تهیه و تحویل اماد
procured U تهیه و تحویل اماد
procures U تهیه و تحویل اماد
procuring U تهیه و تحویل اماد
preparation U تهیه کردن اتش
extemporising U فورا تهیه کردن
extemporises U فورا تهیه کردن
host U تهیه تسهیلات ورزشی
fund U تهیه وجه کردن
funded U تهیه وجه کردن
preparatory U مربوط به تهیه یامقدمات
hosted U تهیه تسهیلات ورزشی
harnessing U اشیاء تهیه کردن
harnessed U اشیاء تهیه کردن
harness U اشیاء تهیه کردن
procurement U تهیه و تحویل اماد
extemporised U فورا تهیه کردن
advancing U قبلا تهیه شده
advances U قبلا تهیه شده
get U تهیه کردن فهمیدن
tastier U باسلیقه تهیه شده
foresee U قبلا تهیه دیدن
enabled U تهیه کردن برای
foresees U قبلا تهیه دیدن
program U برنامه تهیه کردن
enabling U تهیه کردن برای
enables U تهیه کردن برای
conserve U کنسرو تهیه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com