English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
purgation U تنقیه برائت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enema U تنقیه
clyster U تنقیه
enemas U تنقیه
injection U تنقیه
lavement U تنقیه
purge U تنقیه کردن
purged U تنقیه کردن
purges U تنقیه کردن
dredge U الت تنقیه قنات ومانندان
dredged U الت تنقیه قنات ومانندان
dredges U الت تنقیه قنات ومانندان
acquittance U برائت
clean handedness U برائت
guiltlessness U برائت
guiltlessly U برائت
compurgation U برائت
exonertion U برائت
exculpation U برائت
innocency U برائت
quittance U برائت
quietus U برائت
absolution برائت
presumption of innocence U اصل برائت
quittance U برائت ذمه
quietus U پاکی برائت
purgation U برائت جستن
presumption of clearance U اصل برائت
acquit U نمودن برائت
acquittal U حکم برائت
acquittals U حکم برائت
acquittal برائت ذمه
acquits U نمودن برائت
acquitting U نمودن برائت
innocence U پاکی برائت
clearance from obligation U برائت ذمه
everybody is presumed innocent U اصل بر برائت است
acquittals U برائت ذمه رو سفیدی
order of discharge U حکم برائت ذمه
The presumption of innocence applies. U فرض برائت صدق می کند.
presumption of clearance U فرض برائت درامور مدنی
presumption of innocence U فرض برائت درامور جزائی
everybody is presumed U obligation any of free فرض بر برائت است
release U خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
released U خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
releases U خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
provcation U در CL هرگاه برهیات منصفه ثابت شود که متهم در اثر فعل یا سخن یاهر دو تحریک شده باشدممکن است این موضوع باعث برائت متهم یا تجویز تخفیف بشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com